دوپارگی جامعه عامل تشدید بیحجابی؛ ترمیم دوپارگی راه کوتاهمدت اصلاح بیحجابی!
بیحجابی - برای اکثریت بیحجابها - تا پیش از حوادث سال گذشته، نه یک کنش یا واکنش سیاسی و در مخالفت با نظام سیاسی، که یک سبک زندگی بود: آنچه ماحصل روابط خانوادگی، دوستان، همسالان، همکاران و ... است؛ آنچه ماحصل مصرف رسانهای است؛ و دیگر عوامل ... . به عبارتی دیگر، بدحجابی یا بیحجابی برای بخش معتنابهی از جامعه به عرف تبدیل شده بود. سؤال این است: چه شد به این جا رسیدیم؟
بیحجابی: از سبک زندگی تا نافرمانی مدنی
بیحجابی – برای اکثریت بیحجابها – تا پیش از حوادث سال گذشته، نه یک کنش یا واکنش سیاسی و در مخالفت با نظام سیاسی، که یک سبک زندگی بود: آنچه ماحصل روابط خانوادگی، دوستان، همسالان، همکاران و… است؛ آنچه ماحصل مصرف رسانهای است؛ و دیگر عوامل… . به عبارتی دیگر، بدحجابی یا بیحجابی برای بخش معتنابهی از جامعه به عرف تبدیل شده بود.
چه شد به این جا رسیدیم؟
تابستان سال پیش مسئولانی تصمیم گرفتند تا با استفاده از ابزارهای قانونی، اخطاری، تنبیهی و حقوقی، مانع از رفتارهای بیحجابی و بدحجابی شدید شوند. این قصد اما نهتنها به ثمر ننشست – چون به بدترین شکل به مخالفت با عرف قشر قابل توجهی از جامعه برخاسته بود – بلکه با شروع اعتراضات و گسترش روند بیحجابی، آن تصمیم، آن رفتارها و آن ابزارهای حاکمیت به چالش کشیده شد، نزد نیمی از جامعه غیرمشروع شد و حتی از ارزشمندی حجاب کاست.
اما این تمام ماجرا نبود. فوت مهسا امینی زمانی که نزد نیروی انتظامی بود، اعتراضات مردم علیه آن رفتارها، ضریب شدید رسانهای علیه کلیت نظام به بهانه آن اتفاقات و آغاز اغتشاشات و گذاشتن کشتهها پای نظام به اسم حفظ حجاب، فاصله آن بخش از جامعه را با نظام و حجاب بیشتر و حتی بخشهایی دیگر جامعه را نیز نسبت به نظام و حجاب بدبین کرد.
بنابراین، نوعی اعتراض یا لجبازی در آن قشر ایجاد شد و بیحجابی با سرعتی بیشتر از حالت طبیعی خود، به علت مخالفت با حکومت و…، به یکباره به صورت چشمگیری گسترش یافت. اکنون آنچه برای این قشر مشخص شده، لزوم مقابله با حکومت است. حجاب علاوه بر پسگرفتن سبک زندگی، زمینی است که فکر میکنند در آن زورشان به حکومت میرسد.
علاوه بر اینها، نهتنها بیحجابی گسترش یافت، بلکه بخشی قابل توجه از مردمی که موافق بیحجابی نبودند نیز، چون نمیخواستند نماینده رفتارهای سال گذشته یا سالهای گذشته حاکمیت باشند، در عمل با بیحجابی کنار آمدند یا حتی دیگر بیحجابی را مذموم ندانستند!
قشر مذهبی به دنبال حل مسأله
اکنون وضعیت در قشر مذهبی و انقلابی چگونه است؟ نیروها و جریانهای درون نظام و انقلاب به دنبال مقابله با بیحجابی هستند و برای حل آن، در دوگانهی «نهی از منکر و اعمال قانون بوسیله نیروهای انتظامی» و/یا «کار فرهنگی و نرم» به چالش خوردهاند. بعضی بر لزوم کار فرهنگی تاکید میکنند و اعمال قانون و امر به معروف و نهی از منکر را مرحله بعد از دعوت به خیر و ارشاد جاهل میدانند، بعضی با صورتی خواندن دسته اول، استدلالشان را دامی برای گسترش بیحجابی مینامند که نهتنها کار فرهنگی نمیکند و نمیشود، بلکه با از دست دادن زمان، جلوی گسترش بیحجابی و برهنگی را هم میگیرد. دسته سوم بر هر دو فعالیت تأکید میورزند. آنچه برای تمامی ایشان مسلم است، لزوم مقابله با وضعیت موجود است. مقابله با بیحجابی از طرق قانونی اما لاجرم از مسیر برخورد با کنشگر انسانی میگذرد.
دوپارگی جامعه و صفآرایی روبهروی هم!
ترسیم و تصویر بسیار مختصر بالا تلاش کرد نشان دهد چگونه اکنون جامعه دوپاره شده و «روبهرویهم» قرار گرفته است. شاید آنچه رهبر انقلاب آن را «دوقطبی» مینامد و در موضوعات مختلف، از سیاست و انتخابات تا فرهنگ و حجاب، جامعه و خصوصاً قشر مذهبی را از ایجاد یا تشدید آن برحذر میدارند، همین باشد.
جامعهی دوپاره: از بین رفتن امکان اعمال قانون و فعالیت فرهنگی
در این وضعیت، نه اعمال قانون جواب میدهد نه کار فرهنگی. کار فرهنگی جواب نمیدهد؛ چون دو طرف تصمیم گرفتهاند حرف یکدیگر را نشنوند و یکی، دیگری را دشمن بداند. در اینجا، جریان مخالف حجاب، حکومت و حجاب را زور و اجبار و قاتل و خلاصه، دشمن خود پنداشته است. تبلیغ برای حجاب و بیان فلسفه، لزوم، کارکردها و ثمرات حجاب و عواقب بیحجابی، جز بهسان حربهای نرم برای همان هدفها و رفتارهای سخت تلقی نخواهد شد.
از طرفی دیگر، به طریق اولی، اجرای قانون نیز پاسخ نخواهد داد. گسترش بیحجابی در چند ماه گذشته و همراهی کسر قابل توجهی از جامعه با عدم لزوم الزام حجاب توسط حاکمیت (بین 48 تا 52 درصد از جامعه یعنی نصف جامعه)، ناتوانی قوه قضائیه در بررسی این حد از ارتکاب جرم، اصرار شدیدتر جریان بیحجاب بر حضور پررنگ تر و حتی هنجارشکنانهتر در جامعه و عللی دیگر، میتواند شبیه سال گذشته، باعث شورش دوباره بخشی از جامعه از طریق روشهای قدیمی مانند اعتراضات و اغتشاشات خیابانی یا روش های جدید با اهداف جدید شود.
بنابراین، همانگونه که تابستان قصد شد وضعیت حجاب بهتر شود اما بدتر شد، اکنون نیز با قصد اصلاح وضعیتِ ابروی بیحجابی، برهنگی و چهبسا آسیبها و رفتارهایی بهمراتب هنجارشکنانهتر با هدف مقابله با حکومت و زور نامشروع او مطرح و عادی شود و حتی جنگ شهری میان مردم ایجاد گردد. علاوه بر این پیامدها، بازهم امکان فعالیت فرهنگی برای حجاب سخت و سختتر و چهبسا برای سالها ناممکن گردد.
اما چه باید کرد: ترمیم شکافها
اکنون، اگر قصد از بین بردن عمومیت بیحجابی وجود دارد، اولین قدم و پیشنیاز آن این است که جامعه از حالتِ «دوپارهی روبهروی هم قرار گرفته»، به حالتِ «کنارهم قرار گرفته» تغییر کند.
مهمترین اقدام، اصلاح رابطهها، تصورها، گفتارها، اخلاقها و رفتارها است افزایش ارتباط مردم با مردم، مردم با حاکمیت و حاکمیت با مردم، همراه با رویکرد همگرا، میتواند روابط را بهبود بخشد.
سرمایه اجتماعی حکومت، به دلایل گفته شده و دیگر عوامل مانند فسادها، گرانیها و غیره پایین است. تا رابطه قشر هدف با حکومت و مردم مذهبی ترمیم نشود، نهتنها فعالیتها پاسخی مثبت نخواهد گرفت، بلکه همین طرح نیروی انتظامی که دارد اجرا میشود نیز میتواند وضعیت را به دست خودمان بدتر کند.