حوزههای تمدنی خط مشی- حوزههای زودبازده خط مشی
اگر چه حوزههای مختلف خطمشی عمومی بر هم اثر میگذارند اما در این میان برخی از حوزهها در افق تحلیل کوتاه مدت اثرگذارتر و برخی اثرپذیرتر هستند. به عنوان مثال در تحلیل کوتاه مدت حوزههایی مثل اشتغال، مسکن، تجارت، امنیت، انرژی، بهداشت و سلامت اثرگذارتر و در حوزههایی مثل محیط زیست، جنسیت، جمعیت و خانواده اثرپذیرتر هستند. در این نوشته حوزههای دسته اول را حوزههای زودبازده و حوزههای دسته دوم را حوزههای تمدنی مینامیم.
اندیشکده رهیافت؛ اگر چه حوزههای مختلف خط مشی عمومی بر هم اثر میگذارند اما در این میان برخی از حوزهها در افق تحلیل کوتاه مدت اثرگذارتر و برخی اثرپذیرتر هستند. به عنوان مثال در تحلیل کوتاه مدت حوزههایی مثل اشتغال، مسکن، تجارت، امنیت، انرژی، بهداشت و سلامت اثرگذارتر و حوزههایی مثل محیط زیست، جنسیت، جمعیت و خانواده اثرپذیرتر هستند. در این نوشته حوزههای دسته اول را حوزههای زودبازده و حوزههای دسته دوم را حوزههای تمدنی مینامیم. اگر چه در افق تحلیل بلند مدت این نسبت برعکس میشود و حوزههای تمدنی اثرگذاری مضاعفی بر حوزههای زودبازده مییابند. چرا که ناگفته پیداست که کشوری که از محیط زیست، مناسبات جنسیتی، جمعیت و خانواده مترقی برخوردار باشد در حوزههای زودبازده نیز توفیق بیشتری خواهد یافت.
اما در ارتباط با حوزههای تمدنی خط مشی باید گفت که:
- اولا به دلیل زودبازده نبودن نوعا مورد توجه دولتمردان قرار نمیگیرند. چرا که دولتمردان علاقه بیشتری به خطمشی گذاری زودبازده دارند و خطمشیهای دیربازده را به نوعی هزینه برای دولت خود میپندارند و در بهترین حالت سرمایه گذاری در این حوزهها را مانند کاشت بذری میدانند که دولتهای بعد برداشت میکنند.
- ثانیاً در افق تحلیل بلندمدت حوزههای تمدنی بسیار حیاتی و دارای ارزش تمدنی هستند. در نتیجه خسارت ناشی از بی توجهی نسبت به آنان برای یک امت یک خسارت تاریخی و تمدنی خواهد بود.
در نتیجه ما با دستهای از حوزههای خطمشی مواجه هستیم که اگر چه کمتر مورد توجه خطمشی گذاران قرار میگیرند، لکن نوعاً دارای اهمیت بیشتری نسبت به حوزههای مورد توجه خطمشی گذاران هستند.
دو طرح کلی برای صیانت از حریم حوزههای تمدنی خطمشی
حال سوالی که مطرح میشود این است که برای صیانت از حریم حوزههای تمدنی خطمشی در مقابل اثرت منفی حوزههای زودبازده خطمشی و همچنین تقویت اثرات مثبت حوزههای زودبازده بر حوزههای تمدنی چه باید کرد؟
طرح اول این است که وزارتخانهها یا معاونتهایی را در دولتها متکفل حوزههای تمدنی خطمشی بکنیم به نحوی که همان طور که برای حل مسائل اشتغال، مسکن، بهداشت و سلامت و امنیت در وزارتخانههای کار و رفاه، مسکن و شهرسازی، بهداشت و اطلاعات خطمشیگذاری میشود، در وزارتخانههای خانواده، جمعیت و جنسیت نیز برای حل مسائل این سه حوزه خطمشی گذاری صورت بگیرد.
از سوی دیگر گفتیم که حوزههای تمدنی در کوتاه مدت معمولاً تحت تأثیر خطمشیهای زودبازده هستند. به عنوان مثال خطمشیهای اشتغال، مسکن، امنیت، مهاجرت، بهداشت، سلامت، رسانه و آموزش همگی به نوعی بر خانواده اثر میگذارند و در عصر حکومتهای گسترده امروزی، خانواده بیش از هر چیز برآیند اثرات این حوزههای خطمشی است. در این شرایط حالتی را تصور کنید که در یک نظام نامسنجم خطمشی، یک وزارتخانه برای حل مسائل خانواده در جهت نیل به خانواده مطلوب حرکت کند ولی برآیند اثر سایر حوزههای خطمشی تضعیف خانواده مطلوب باشد و در واقع سایر حوزههای خطمشی در ارتباط با خانواده مسألهساز باشند. مطابق طرح اول در صورتی که برآیند اثر سایر وزارتخانهها تضعیف خانواده مطلوب باشد، تلاش وزارت خانواده در جهت تحقق خانواده مطلوب مانند تلاش برای مقابله با یک جریان عظیم آب آلوده با یک شنلگ آب طاهر است.
پس ناگزیر از طرح دومی هستیم که در آن بیش از آن که به خطمشی گذاری وزارتخانهای در حوزههای بنیادی خطمشی اهتمام ورزیده شود، به محوریت یافتن حوزههای بنیادی خطمشی در سایر حوزههای خطمشی، علی الخصوص حوزههای زودبازده پرداخته میشود. در واقع در این طرح نقطه تمرکز اصلی در حل مسائل حوزههای بنیادی خطمشی، تصحیح اثرات سایر حوزههای خطمشی، علی الخصوص حوزههای زودبازده است. به عنوان مثال حل مسائل خانواده بیش از آن که در وزارتخانه خانواده صورت بگیرد، باید از طریق تصحیح اثرات حوزههای اشتغال، مسکن، رسانه، امنیت، آموزش، بهداشت و سلامت و … در وزارتخانههای متکفل آنها صورت بگیرد.
اگر چه کیفیت ساختار دولت در طرح دوم محل بحث است، لکن یک حالت متصور این است که حوزههای بنیادی خطمشی در ستادهای عالی الزام آور برای همه وزارتخانهها گنجانده شوند.
به عنوان مثال در طرح دوم در ارتباط با حوزه خانواده باید از طریق اثرسنجی خانواده محور حوزههای مختلف خطمشی عمومی به تقلیل یا تعدیل اثرات منفی و تقویت اثرات مثبت اهتمام ورزیده شود.