
غلامرضا نوری پژوهشگر حوزه گردشگری در یادداشتی برای اندیشکده رهیافت نوشت:
سفرهای خانوادگی به عنوان یکی از اجزای کلیدی فعالیتهای اوقات فراغت در جوامع معاصر، نقش محوری در تقویت پیوندهای اجتماعی و فرهنگی ایفا میکنند. در ایران، جایی که ساختار خانوادگی به عنوان هسته اصلی جامعه تلقی میشود، تمرکز غالب بر گردشگری مذهبی – مانند زیارت اماکن مقدس در مشهد و قم – دامنه این تجربیات را محدود کرده و از بهرهمندی کامل از مزایای توسعهای آنها جلوگیری مینماید. این یادداشت بر ضرورت تنوعبخشی به سفرهای خانوادگی به منظور گنجاندن ابعاد فرهنگی، طبیعی و تفریحی تأکید دارد و با تکیه بر ادبیات علمی و شواهد تجربی، مزایای اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و روانی، چنین گسترشیافتگی را بررسی میکند.
سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) گردشگری خانوادگی را به عنوان ۳۰ درصد از بازار جهانی سفرها شناسایی کرده است، که در ایران، با وجود این پتانسیل غنی، باید بیشتر مد نظر قرار بگیرد. این الگوها، هرچند ارزش معنوی بالایی دارند، اما عدم ادغام با اشکال متنوع گردشگری، فرصتهای یادگیری بیننسلی و تقویت انسجام خانوادگی را کاهش میدهد. با کاوش در زمینه فرهنگی و اجتماعی ایران، این نوشتار به واکاوی مزایا، چالشها و پیشنهادات سیاستی میپردازد تا چارچوبی برای سیاستگذاریهای آتی ارائه دهد.
زمینه های اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی ایران بستری مناسب برای تنوعبخشی به سفرهای خانوادگی فراهم میآورد. با بیش از ۲۰ هزار سایت تاریخی و طبیعی، از کویر لوت تا جنگلهای هیرکانی، ایران تنوع اقلیمی و تاریخی بینظیری دارد. با این حال، گردشگری مذهبی که ۳۸ درصد سفرهای جهانی را تشکیل میدهد، در جوامع اسلامی مانند ایران اغلب به زیارت محدود میماند و جنبههای دیگر در حاشیه قرار گرفته است. تحلیلهای علمی نشان میدهد که در حالی که سفرهای زیارتی هویت معنوی را تقویت میکنند، فقدان تنوع تجربی، شکافهای نسلی را در جامعهای که ۸۰ درصد خانوارها در تعطیلات به سفر میپردازند، اما تنها نیمی از آنها به مقاصد غیرمذهبی بسنده میکنند، تشدید مینماید.
شواهد بر نقش گردشگری در بهبود سبک زندگی ایرانیان تأکید دارند و بیان میکنند که مواجهه با تنوع فرهنگی از طریق سفرهای گوناگون، تعصبات قومیتی را کاهش داده و همبستگی ملی را افزایش میدهد، به ویژه هنگامی که کودکان در انتخاب مقاصد نقش دارند. برای نمونه، مطالعات در مورد سفرهای بازدید از دوستان و خویشاوندان در ایران نشان میدهد که این سفرها، زمانی که متنوع شوند، اتصال اجتماعی و آگاهی فرهنگی را ارتقا میبخشند، اما به دلیل تمایل زیرساختی به سمت سایتهای مذهبی، کمتر بهرهبرداری میشوند. در جوامع اسلامی، جایی که خانوادهها تجربیات جمعی را اولویت میدهند، تنوعبخشی به سفرها با آموزههای قرآنی در مورد تأمل از طریق کاوش دنیوی (سوره عنکبوت، آیه ۲۰) همخوانی دارد و فراتر از مکانهای مقدس، به مناظر طبیعی و تاریخی-فرهنگی گسترش مییابد.
شواهد تجربی از مزایای چندبعدی تنوعبخشی به سفرهای خانوادگی حمایت میکند. از منظر اجتماعی و عاطفی، این تجربیات پیوندهای خانوادگی را از انزوای گوشه نشینی و خود را از حیات جامعه دور کردن، نجات میدهند و فرصتهایی برای فعالیتهای مشترک فراتر از روتین فراهم میآورند. تحقیقات روانشناختی بیشتر حاکی از آن است که سفرهای متنوع استرس را کاهش داده و تابآوری عاطفی را افزایش میدهد، با کودکان که از طریق مواجهه با آداب محلی – مانند چانهزنی در بازارهای سنتی یا شرکت در جشنوارههای منطقهای– استقلال و مهارتهای بینفردی را توسعه میدهند. در زمینههای روستایی، جایی که ادغام گردشگری بهرهوری را افزایش داده و اشتغال ایجاد میکند، تنوع خانوادگیمحور انزوا را کاهش میدهد، به ویژه برای زنان و جوانان، با ترویج مشارکت فراگیر این مهم عملی خواهد شد. مطالعهای بر این نکته تأکید دارد که مبادلات فرهنگی از طریق گردشگری، آگاهی از سنتهای متنوع را افزایش داده و هماهنگی اجتماعی را در تنظیمات چندقومیتی تقویت میکند.
از دیدگاه آموزشی، تنوعبخشی به عنوان مکانیسمی برای یادگیری غیررسمی عمل میکند و دانش نظری را با کاربرد عملی پیوند میزند. مواجهه کودکان با سایتهایی مانند پارکهای ملی ، موزه ها، بافت های تاریخی، جشنواره ها و رویداد ها، طبیعت گردی و…نه تنها سواد جغرافیایی و تاریخی-فرهنگی را القا میکند، بلکه حس مسئولیت زیستمحیطی و همدلی فرهنگی را پرورش میدهد. در سطح جهانی، تأکید گردشگری خانوادگی بر آموزش تجربی با نظریههای یادگیری سازندهگرا همسو است، جایی که درگیری فعال در محیطهای متنوع، حفظ و تفکر انتقادی را افزایش میدهد – نتایجی که در سفرهای زیارتیمحور کمتر مشاهده میشود. در ایران، جایی که گردشگری آموزشی هنوز نوپا است، گنجاندن عناصر تفریحی میتواند شکافهای توسعه جوانان را پر کند، همانگونه که بازدیدهای افزایشیافته از سایتهای فرهنگی در تعطیلات نوروز نشاندهنده آن است. از منظر اقتصادی، گسترش دامنه سفرهای خانوادگی به پورتفولیوهای متنوع، توسعه پایدار را تحریک میکند. گردشگری روستایی، زمانی که متنوع شود، درآمدهای محلی را تا ۳۰ درصد از طریق خدمات جانبی مانند بومگردی ها و تورهای راهنما افزایش میدهد، همانگونه که در شمال غربی ایران، جایی که جذابیت اقلیمی و غذاهای سنتی تقاضا را هدایت میکنند، مشاهده شده است.
برای خانوادههای مسلمان، جایی که سفرهای مذهبی غالب است، گنجاندن عناصر تفریحی بارهای مراقبتی را متعادل میسازد، به ویژه برای زنان، با ترکیب تحقق معنوی با اوقات فراغت. این رویکرد جامع با پارادایمهای گردشگری پایدار همخوانی دارد، جایی که تجربیات خانوادگی متنوع به تابآوری اجتماعی-سیاسی در میان چالشهای جهانی کمک میکند. با وجود این مزایا، چالشهای متعددی تنوعبخشی را مانع میشود. کاستیهای زیرساختی، مانند اقامتگاهها و موانع اقتصادی، از جمله تورم و نوسانات ارزی، هزینهها را تشدید میکند و کاهش ۵۰ تا ۶۰ درصدی سفرهای داخلی را بدون مداخله پیشبینی مینماید. در زمینههای اسلامی نیز، هنجارهای فرهنگی که سفرهای “خالص” مذهبی را ترجیح میدهند، مقاومت ایجاد میکند.
توصیهها برای سیاستگذاران و ذینفعان بر مداخلات هدفمند تأکید دارد. نخست، توسعه بستههای یارانهدار که عناصر غیر مذهبی را همسو با عناصر مذهبی می کند و با بهرهگیری از مشارکتهای عمومی-خصوصی برای افزایش مقرونبهصرفه بودن و جذابیت برای کودکان و نوجوانان فراهم میشود. دوم، سرمایهگذاری در زیرساختها ، از جمله امکانات تفریحی ایمن و پلتفرمهای رزرو دیجیتال. سوم، راهاندازی کمپینهای آگاهی از طریق مساجد و رسانهها، با ترویج مزایای مبتنی بر شواهد برای تغییر ادراکهای فرهنگی، الهامگرفته از مدلهای موفق بخش گردشگری اسلامی. این اقدامات، مبتنی بر چارچوبهای حمایت جامعه، میتوانند گردشگری ایران را به استانداردهای جهانی نیز ارتقا دهند. در نتیجه، تنوعبخشی به سفرهای خانوادگی فراتر از گردشگری مذهبی برای بافت اجتماعی و اقتصادی ایران ضروری است. با بهرهگیری از بینشهای تجربی و پرداختن به موانع، ذینفعان میتوانند این تجربیات را به کاتالیزورهایی برای توسعه جامع تبدیل کنند و عدالت بیننسلی و حفظ فرهنگی را تضمین نمایند. پژوهشهای آتی باید بر ارزیابیهای کمی برنامههای متنوع تمرکز کنند تا این استراتژیها را پالایش نمایند.