مشاوران ضد مشاوره؛ روانشناسان ضد روان
مشاوره امروزه به عنوان یک خدمت در جهت کاهش مشکلات و تنش های افراد در زیست فردی و اجتماعی آنان مورد استفاده قرار می گیرد. در این راستا تعداد معتنابهی از دانشگاه های کشور در وزارت علوم و وزارت بهداشت رشته های روانشناسی و مشاوره را ارائه می دهند و نیروی متخصص مورد نیاز را تربیت می کنند
مشاوره امروزه به عنوان یک خدمت در جهت کاهش مشکلات و تنشهای افراد در زیست فردی و اجتماعی آنان مورد استفاده قرار میگیرد. در این راستا تعداد معتنابهی از دانشگاههای کشور در وزارت علوم و وزارت بهداشت رشته های روانشناسی و مشاوره را ارائه میدهند و نیروی متخصص مورد نیاز را تربیت میکنند. اما نکته ای که وجود دارد این است که بسیاری از مراجعانی که به مراکز مشاوره مراجعه می کنند از خدمتی که دریافت نموده اند اظهار رضایت نمیکنند و احساس می کنند مشکلشان مرتفع نشد. به همین دلیل در این یادداشت سعی میشود در حدی که در این مقال بگنجد مطالبی ارائه گردد.
عدم نگاه جامع به انسان
روانشناسی و مشاوره از علومی هستند که بسیار تحت تأثیر نگرش روانشناس و مشاور نسبت به انسان قرار دارد. اینکه به انسان چه نگاهی وجود داشته باشد در نوع و کیفیت خدمت رسانی در حوزه ی سلامت روانی ارائه شده بسیار مؤثر است. اما این در حالی است که بسیاری از روانشناسان و مشاوران نگرش جامع و دقیقی نسبت به انسان ندارند. نگاه لذت گرایانه، فرد محورانه، انسان مدارانه و مادی نگرانه، نگرش مسلط بر اندیشه ها و افکار این دست روانشناسان و مشاوران است.
اگر چه این مسئله در خلأ تدابیر نظام آموزش عالی کشور برای روانشناسان است اما به هر روی این مسئله در این افراد خود را می نمایاند که البته نمیتوان همه را به حساب نظام آموزشی کشور گذاشت. زیرا تربیت خانوادگی و جهان بینی فردی روانشناسان، خود موضوعی است که میتواند لزوماً تحت تأثیر نظام آموزشی نباشد. اما اینکه آحاد جامعه آموزش ببینید جهت امور روانشناختی خود به چه فردی مراجعه کنند خود اهمیت وافری دارد.
به هر تقدیر برخی از روانشناسان و مشاوران نگرش مادی و غرب گرایانه به انسانها دارند. به این ترتیب نگاهشان به شاخصهای غربی دوخته شده است و تصور می کنند که اگر بخواهند از دریچه ی تخصصی به موضوعات بنگرند باید این شاخصها را بپذیرند و هیچ نقدی به آنها نداشته باشند. داشتن این سطح از نگرش یعنی نگاه محدود و سطح نباتی و حیوانی به انسان داشتن که ملاحظه ننمودن ابعاد الهی و معنوی انسان سبب میشود مراجع را به سمت و سوی مطلوبی راهبری نکنند.
برخوردار نبودن از دانش و مهارت کافی
وقتی سخن از دانش و مهارت میشود طبعاً بخشی از موضوع برمیگردد به اینکه فرد دروس دانشگاهی خود را به خوبی خوانده باشد و منطق حاکم بر روانشناسی و مشاوره را فهمیده باشد و متوجه باشد در جایگاه تخصصی خود لازم است از عهده ی چه اموری بر بیاید. هر چند که کمیت بسیاری از افراد در این زمینه لنگ می زند و فارغ التحصیلان بسیاری در رشته های مزبور به این سطح از دانش و آگاهی نرسیده اند، اما باید به بخش دومی از موضوع نیز اشاره کرد که مربوط میشود به اندریافت موضوع. در ادبیات تخصصی روانشناسی با عنوان APPERCEPTION یاد میشود. اندریافت موضوعات روانشناختی در این معنا ایت است که فرد با قوه تحلیل خود دانش و آگاهی را بگیرد و با نگاه نقادانه بنگرد آنچه را برای او و حوزهی کارش مفید است درونی کند و آن را بر اساس شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی مناسب سازی نماید. این موضوع مقوله ای است که برای فردی که در رشته ی روانشناسی تحصیل میکند بسیار حایز اهمیت است که بداند باید به سطحی از مهارت برسد که آن را با فهم خود از فرهنگ جامعه ی خویش بیامیزد و سعی کند متخصص زیست بوم خود بشود. همچنین تفاوتها و اشتراکات فرهنگی واقعی را بشناسد. بداند کدام تفاوتها واقعی نیست و استعمارگرانه و متقلبانه است.
جمعبندی
این در حالی است که بسیاری از روانشناسان و مشاوران حال حاضر در کشور که فعالیتهای حوزه ی بهداشت روان انجام میدهد از چنین دیدی بهره مند نیستند و اگر با روانشناسان و مشاورانی که دانش روانشناختی درستی ندارند و همچنین کسانی که نگرش انسان شناختی کامل و جامعی برخوردار نیستند تجمیع گردد نمی توان به راحتی و سهولت روانشناسان پرشماری در حوزه های تخصصی مختلف احصا کرد که حائز شرایط مزبور باشند. بدین ترتیب هوشمندی و آگاهی جامعه ای که میخواهد مخاطب روانشناسان و مشاوران باشد ضروری و مطلوب است که با طناب پوسیده روانشناسان ضد روان و مشاوران ضد مشاوره بر مشکلات خویشتن نیفزایند.
هسته تحکیم خانواده و جمعیت اندیشکده