فرهنگ و مشارکت سیاسییادداشتها

استحکام پایه‌های نظام با مشارکت حداکثری مردم در انتخابات

اندیشکده رهیافت؛ مقولة مشارکت سیاسی در مطالعات سیاسی جایگاه ویژه­ای دارد. مشارکت سیاسی اغلب با فرهنگ سیاسی ارتباط متقابلی دارند. بررسی مشارکت سیاسی نظام­‌های سیاسی یکی از مهم‌ترین کاربست­‌های عملی برای ارتقاء قدرت اجتماعی و تثبیت سیاست‌گذاری‌های مملکتی است. این مقوله در ایران با مشکلات متعددی روبه‌رو شده است. از زمان مشروطه تاکنون نظام سیاسی ایران فراخور تغییر حکومت از پهلوی به جمهوری اسلامی با مشارکت سیاسی توانسته پای­بست تحقق جمهوریت به‌معنای تمام آن باشد. با وجود تغییر نظام حاکمیتی در ایران و افزایش قدرت ملی در سیاست‌گذاری و حکمرانی نظام تازه‌تأسیس جمهوری اسلامی، باز مشارکت سیاسی با مشکلات عدیده­‌ای روبه­‌رو است. عدم‌توجه به این مشکلات موجب استمرار آن در مشارکت­‌های بعدی سیاسی خواهد بود.

مفهوم مشارکت سیاسی

مشارکت سیاسی هم در حوزة تعاریف و هم ابعاد و مؤلفه­‌های شکل­‌دهنده به آن، با تضارب آراء و اختلاف رأی بسیاری مواجه است. در یک تقسیم‌­بندی از نوع مشارکت کثرت­‌گرایانه در مقابل نخبه­‌گرایانه بحث می­شود. در مشارکت کثرت­‌گرایانه تمام افراد جامعه در تمام نقش­‌ها و موقعیت­‌های اجتماعی در نظام سیاسی مشارکت دارند؛ اما در مشارکت نخبه­‌گرایانه، تنها نخبگان سیاسی در سیاست مداخله می­کنند.

در رابطه با تعریف مشارکت سیاسی نیز این تعدد آراء و برداشت­‌های متفاوت از مشارکت سیاسی و تحقق آن در نظام اجتماعی- سیاسی وجود دارد. از میان تعاریفی که توسط افرادی چون: لوسین‌پای، میلبراث، هانتینگتون و سایرین ارائه شده است، به نظر می­‌رسد که آنچه لوسین‌پای در تعریف مشارکت سیاسی بیان کرده­ است، هم جامع بوده و به‌نوعی با هدف موضوعی این نوشته قابل تطبیق است. لوسین‌پای مشارکت سیاسی را، هر نوع اقدام داوطلبانه، موفق یا ناموفق، سازمان‌­یافته یا بی­‌سازمان، مقطعی یا مستمر، برای تأثیرگذاری بر انتخاب سیاست­‌های عمومی، ادارة عمومی یا گزینش رهبران سیاسی در سطوح مختلف حکومت اعم از محلی و یا ملی، روش­‌های قانونی یا غیرقانونی را به‌ کار گیرد، تعریف می­‌کند.

با توجه به اینکه شرکت در انتخابات به‌عنوان پایین­ترین سطح مشارکت بیان می­شود، ناظر به موضوع حال حاضر و با استفاده از حداقل مشارکت سیاسی در جامعة ایران نیز بایستی به این مقوله به‌صورت نمودهای متعدد آن در نظام سیاسی ایران نگریست.

مشارکت سیاسی در ایران

مشارکت سیاسی با توجه به تعریف مختاری که توسط پای ارائه شد، در داخل نظام اجتماعی- سیاسی ایران باید مورد ریز­بینی و موشکافی قرار داده شود. بنا به حوزه­‌هایی که در تعریف مختار بدان اشاره شد، می‌­توان ناظر به فضای مشارکت در ایران به نمودهای آن اشاره کرد. در نظام سیاسی ایران بعد از انقلاب، نقش مردم در نظام سیاسی پررنگ­تر از سایر نظام­‌های سیاسی در جهان است. وجود همه­‌پرسی و تأیید قانون اساسی توسط رأی­ مردم در ابتدای شکل­‌گیری نظام، انتخابات ریاست‌جمهوری، مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و شورای شهر و روستا نمود­های عینی نوع مشارکت کثرت‌گرایانه در این نظام است. ­

مسائل و کژکارکردهای مشارکت سیاسی در ایران

اگر مشارکت سیاسی مطلوب با توجه به تعریف مختار، مشارکت سیاسی داوطلبانه، آگاهانه، به‌صورت فعال و مسئولیت­‌پذیرانه باشد، در تاریخ مشارکت سیاسی در ایران همواره با مسائلی روبه‌رو بوده است که خللی در دستیابی به این اهداف به وجود آورده است. اولین کژکارکرد مشارکت سیاسی در دوسه‌دهة اخیر در نظام انتخاباتی به‌عنوان نمود عینی مشارکت، رفتار پوپولیستی کاندیداهای انتخاباتی است. در مقایسه 20 سال اول انقلاب با 20 سال اخیر، در این دودهة آخر نظام جمهوری اسلامی، رفتار پوپولیستی افراد مشارکت­‌کننده در انتخابات روبه‌افزایش نهاده است.

از پوپولیسم به‌عنوان سنتی سیاسی یاد می­شود که نشان­‌دهندة آن است که غرایز و تمنیّات مردم راهنمای مشروع اصلی برای عمل سیاسی است. گاه پوپولیسم در مقابل کثرت­‌گرایی دموکراتیک قرار می­‌گیرد. آنچه که در عرف سیاسی از آن برداشت شده است، نوعی عوام­‌فریبی است که از جانب رهبران سیاسی برای کنترل و اقناع توده یا مردم مورداستفاده قرار می­گیرد. اگر ناظر به مشارکت سیاسی و انتخابات در ایران به این موضوع پرداخته شود، رفتار پوپولیستی در مسئولین و رهبران سیاسی چه دولت، چه مجلس نمایندگان و چه در احزاب و نخبگان سیاسی دیده می­شود.

عوام­‌فریبی حاصل از رفتار پوپولیستی در میان کاندیداهای انتخابات در ایران، موجب کژکارکردی تحقق مشارکت فعال و به‌نوعی فرهنگ سیاسی مشارکتی است. این نوع از فرهنگ مطلوب در بطن خود آگاهی سیاسی، مشارکت فعال و نه انفعالی و همچنین مشارکتی برآمده از واقعیت قدرت ملی را دارد؛ اما در سال­های اخیر مسألة پوپولیسم مانع از تحقق این اهداف در نظام انتخاباتی و مشارکتی در جامعه ایران شده است.

دومین مسألة مشارکت سیاسی، مشارکت سیاسی ناآگاهانه و به‌نوعی کورکورانه در نظام سیاسی است. این مسأله ناشی از علل مختلفی است. کژکارکردی احزاب در جمهوری اسلامی یکی از علل مشارکت ناآگاهانة سیاسی در ایران است. یکی از کارکردهای احزاب آگاهی­‌دهی به مردم بوده که با توجه به تغییر روند انتخابات از انتخابات درست به منازعات سیاسی و دنباله‌­روی جناح‌­طلبی در انتخابات، مانع از این کارکرد احزاب شده است.

یکی دیگر از مسائلی که ناظر به نظام انتخاباتی در ایران قابل‌بررسی است، تبدیل گروه‌­ها و احزاب سیاسی به گروه‌­های فشار هستند. احزاب در جریان انتخابات علاوه بر مسائلی که در بالا بدان اشاره گردید، تبدیل به گروه‌های فشار شده‌­اند که در هر انتخابات سعی در تحمیل نظرات سیاسی، موضع سیاسی، کاندید سیاسی و فشار به نیروهای اجتماعی و سیاسی در جامعه دارند. این نوع رویکرد احزاب، مانع از مشارکت درست جامعه شده و مشارکت را به‌سمت مشارکت تبعی و انفعالی و حتی با توجه به آمار­ها و نظرسنجی­‌های موجود، به عدم‌مشارکت افراد جامعه خواهد کشاند. این در واقع مانع از تحقق اصولی چون اصل سوم و اصل ششم قانون اساسی خواهد بود که به موضوع تعیین سرنوشت سیاسی از طریق مشارکت و اصل اتکاء به آراء مردم اشاره دارند.

انتخابات 1400 و نتیجه­گیری

با بیان موضوعات اساسی مشارکت در نظام سیاسی، لازم است به انتخابات پیشِ ­روی ریاست‌جمهوری به‌عنوان مصداق بارز مشارکت سیاسی اشاره کرد. اگر بخواهیم انتخابات 1400 را از آیینة مشارکت در سطح مطلوب بررسی کنیم، بایستی به چند موضوع بپردازیم. اولین موضوع، عدم‌نتیجه­‌گیری جانب­‌دارانه و قضاوت ابتدایی از مشارکت، کیفیت مشارکت و حتی کمیّت مشارکت مردم در انتخابات است. احزاب، نخبگان سیاسی و مسئولین بایستی در راستای تحقق قانون اساسی و ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی علاوه بر کارکرد اصلی خود ناظر به مشارکت سیاسی، به‌صورت فعال و آگاه­‌کننده سعی در تحقق معنای واقعی دموکراسی در جامعه شوند.

گروه­‌های سیاسی بایستی از کنش­های نزاع­‌برانگیز در روند انتخابات بپرهیزند. یکی از اصلی­‌ترین موانع انفعال در مشارکت سیاسی مردم، عدم‌ارائة تصویر روشن از وضعیت سیاسی جامعه و اهمیت مشارکت آنان در انتخابات پیش‌­رو است. در چند دهة اخیر به‌خصوص در انتخابات ریاست­‌جمهوری، تفکر بی‌­تأثیربودن رأی‌دهی در سیاست­‌های مملکتی موجب آسیب­‌رساندن به اصل مشارکت شده است.

در نظام مشارکتی ایران، آنچه که مغفول مانده است، ساحت­‌های دیگر مشارکت سیاسی غیر از حضور در انتخابات است. مردم نباید با دید اینکه تنها احزاب، زمان انتخابات سراغ آنان ­خواهند رفت به نظام سیاسی نگاه کنند. این نوع نگاه رفته‌رفته موجب سلب اطمینان از روند مشارکت شده و مردم را نسبت به نظام سیاسی منفعل و بی­تفاوت خواهد کرد.

در آخر لازم به بیان است که معضل کاهش مشارکت سیاسی در انتخابات یا دیگر حوزه­های مشارکت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی، علاوه بر تأثیرپذیری از مسائلی که اشاره شد، بایستی به‌صورت تخصصی کالبدشکافی شده و علل دیگر که به‌صورت غیرمستقیم تأثیرگذار هستند، موردتوجه و حل‌و‌فصل قرار گیرد. در سایة مشارکت سیاسی بالا است که یکی از اصلی­‌ترین ستون­‌های مشروعیت نظام یعنی پایه­‌های مردم­سالاری نظام جمهوری اسلامی مستحکم خواهد ماند. از آنجا که طیف­‌های سلطنت‌طلب، منافقین و اپوزیسیون این موضوع را موردتوجه قرار داده‌­اند، مشارکت سیاسی لازمة توجه بیش از پیش نهادها و گروه‌­های درگیر در تصمیمات سیاست‌گذاری در جامعه ایران را دارد.

 

 

 

 

 

منابع

  • خواجه سروی، غلامرضا؛ جعفرپور کلوری، رشید. «بررسی تطبیق مشارکت سیاسی در دو دورة پهلوی دوم و جمهوری اسلامی ایران»، نشریة مطالعات علوم اجتماعی ایران، شمارة 40، بهار 1393.
  • راش، مایکل. جامعه و سیاست(مقدمه­ای بر جامعه­شناسی سیاسی)، ترجمه: منوچهر صبوری، تهران: انتشارات دانشگاهی سمت، 1377.
  • هیوود، اندرو. کلیدواژه­ها در سیاست و حقوق عمومی، ترجمه: اردشیر امیرارجمند و باسم موالی­زاده، تهران: نشر امیرکبیر، چاپ دوم.

 

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا