مدیریت عمومی و زمامدارییادداشتها

استنطاق مسئلۀ تعارض منافعِ فناوری‌های تسخیرگر از منظر اندیشۀ شهید صدر

اندیشکده رهیافت؛ انسان از طریق فناوری بستری برای حداکثرسازی منفعت خود ایجاد کرده و منافع و بهره‌وری دیگران را سلب می‌کند. شهید سیدمحمدباقر صدر نیز در کتاب اسلام، راهبر زندگی بدین نکته اشاره می‌کند که انسان به حکم معیار فطری حب ذات منافع خود را بر منافع جامعه و عوامل انسجام آن ترجیح می‌دهد. آنگاه که فناوری ابزاری در جهت اهداف انسانی قرار بگیرد، انسان از این ابزار در راستای حداکثرسازی منفعت خود و کنار‌گذاشتن منفعت دیگری قدم خواهد برداشت. این مسئله یکی از چالش‌های اساسی در عصر متأثر از فناوری است و پاسخ به آن حائز اهمیت است. برای استنطاق مسئلۀ تعارض منافع فناوری‌ها از منظر شهید صدر، باید به این پرسش‌ها پاسخ داد:

  1. فناوری چیست؟
  2. آیا فناوری از منظر شهید صدر ضرورت دارد؟
  3. از منظر اندیشۀ شهید صدر فناوری به‌خاطر تعارض منافع کنشگران چه پیامدهایی ایجاد می‌کند؟
  4. از منظر اندیشۀ شهید صدر راهبرد مواجهه با این مسئله و پیامدهای آن چگونه است؟

چیستی فناوری

واقعیت یک شئ متفاوت با ظاهر و صورت آن است. مفهوم فناوری در ذهن ما بیشتر جنبۀ صوری و ظاهری پیدا کرده است؛ زیرا ما در ماهیت فناوری فکر نکرده‌ایم، به‌راستی فناوری چیست؟ ماهیت فناوری اشکال متعدد ماشین‌آلات و ابزار‌آلات نیست؛ بلکه فناوری شامل هر کنشی است که انسان برای چگونگی خلق غایات ایجاد می‌کند. با این تعریف، فناوری منحصر به دوران غرب مدرن نیست؛ بلکه فناوری در عصر مدرن زاییدۀ علم منبعث از اندیشه‌های مکانیکی و فیزیک کپلر، گالیله و نیوتون است که فناوری متفاوتی را با دوران پیش از خود ایجاد کرده است.

در علوم و جوامع علمی مختلف تعریف‌های متفاوتی از فناوری بیان شده است؛ این تعاریف از جهات گوناگون با یکدیگر تفاوت دارند؛ اما جین زویینگ در کتاب فناوری نرم خود به‌طور جامع این‌گونه دربارۀ آن سخن می‌راند:

«تعاریف معاصر فناوری در فرهنگ لغات به‌طور معمول آن را به گونه‌ای تعریف و بدان اشاره دارند که بر بهره‌گیری از طبیعت تأکید داشته باشد. به‌عنوان مثال، دیکشنری چینی مدرن اصطلاح فناوری را «تجربه و دانش در فرایند بهره‌گیری و بازسازی طبیعت»، اصطلاح «انقلاب فناوری» را انقلاب کامل فناوری تولید و اصطلاح «نوآوری فناوری» را بهبود در فناوری تولید (مثلاً در فرایند قطعات ماشین‌آلات) تعریف می‌کند. فرهنگ لغات علوم اقتصادی که توسط انتشارات یوهیکاکوی ژاپن چاپ می‌شود، فناوری را ابزاری به‌کار‌گرفته‌شده برای بهره‌مندی و استفاده از طبیعت تعریف می‌کند.»

از این تعریف همان‌گونه که برمی‌آید، فناوری از ارکان تأثیرگذار در ارتباط انسان با محیط است و روابط این دو را به تحولات مهمی دچار می‌کند؛ یعنی ابزار برآمده از فناوری با تغییر این ارتباط علاوه‌بر تأثیر روابط بین محیط و انسان بر روابط بین انسان‌ها نیز تأثیرگذار است و مهم‌ترین نمود خود را در ساختار اقتصاد نمایش می‌دهد. ساختار اقتصادی فناوری را در قالب سه مؤلفۀ انسان، ابزار و امکان می‌توان طرح کرد. اگرچه ساختار اقتصادی فناوری را سه متغیر انسان، ابزار و امکان (به تعبیر دیگر نیروی انسانی، ابزار و منابع طبیعی) تشکیل می‌دهد، طبیعی است که جایگاه‌های هریک از این سه مؤلفه با هم متفاوت است. درحقیقت نه‌تنها در این جایگاه به‌عنوان انسان اقتصادی (نه سیاسی یا فرهنگی) تعریف‌شدنی است، بلکه تفاوت دو جایگاه مؤلفۀ دیگر نیز از همین زاویه، دفاع‌پذیر خواهد بود. برای سه متغیر «انسان، ابزار و امکان» می‌توان از سه جایگاه اصلی، فرعی و تبعی سخن گفت؛ چرا‌که نبود انسان که مهم‌ترین عامل تصرف در جهان طبیعی است، برای تولید ابزار و استفاده از منابع طبیعی در راستای رفع نیازهای بشری توجیهی به دنبال نخواهد داشت. همین نگرش به انسان کافی است که او را در جایگاه اصلی ساختار فناوری قرار دهد و مؤلفۀ دیگر را به‌عنوان توابعی از این مرکز تعریف کند. به بیان بهتر، این انسان است که ابزار و فناوری را با دانش خود از درون طبیعت استخراج کرده و به آن شکل می‌دهد و به‌عنوان ابزار رفع نیاز از آن‌ها سود می‌جوید. در این حال می‌توان مدعی شد که این ابزار به‌عنوان واسطۀ تصرف انسان در منابع طبیعی عمل می‌کند. البته می‌توان از زاویۀ دیگر ساختار درونی و بیرونی یک مجموعه را تعریف کرد؛ به‌طوری که انسان به‌عنوان متغیر بیرونی، ابزار به‌عنوان واسطۀ درون و بیرون و منابع طبیعی به‌عنوان متغیر درون‌زا در این مجموعه تعریف‌پذیر باشد.

درنتیجه از این سه‌گانه، متغیر درون‌زای فناوری انسان مهم‌ترین رکن است؛ چراکه دارای تفکر و قدرت تفکر است. البته هریک از سه متغیر مربوط به ساختار درونی فناوری، خود دارای خصوصیات و اوصاف درونی هستند. شناسایی هریک از آن‌ها می‌تواند در آسیب‌شناسی توسعه‌یافتگی فناوری مورد تحقق مؤثر باشد. انسان به‌عنوان مؤثرترین عنصر در خلق فناوری دارای اوصاف سه‌گانۀ انگیزه، اندیشه و رفتار یا روح، ذهن و عین است.

این سه ویژگی انسان به‌عنوان رکن این سه‌گانۀ انسان، ابزار و امکان به ارتباط او با محیط بسیار کمک می‌کند. درواقع اگر بخواهیم اهمیت این ارتباط را برسانیم، می‌توانیم بگوییم اگر انسان با محیط خود ارتباط برقرار نکند، هیچ ابزاری ساخته نخواهد شد و درنتیجه بهره‌برداری‌ای هم از محیط وجود نخواهد داشت و به همین منوال اصلاً فناوری وجود نخواهد داشت. همچنین کیفیت فناوری به کیفیت ارتباط انسان و محیط بستگی دارد؛ به‌گونه‌ای ‌که اگر انسان نتواند با محیط خود ارتباط برقرار کند، نه می‌تواند به توسعۀ قلمرو بپردازد و نه به تفاهم با غیر نائل می‌شود. اصولاً در مفاهمۀ بدوی می‌توان ادنی‌مرتبۀ نیازها را برطرف کرد؛ اما اگر روابط اجتماعی پیچیده شود، دیگر ابزار رافع نیازها نمی‌تواند در سطحی ساده و بدوی باقی بماند.

پیچیده‌شدن رفتار اجتماعی باعث می‌شود نیاز به تولید بیشتر شود و این فناوری و ابزار آن است که می‌تواند بهره‌برداری از محیط پیرامون را افزایش دهد؛ یعنی در برابری محیط و انسان این فناوری است که برگ برندۀ انسان برای غلبه بر محیط است.

درنهایت می‌توان گفت فناوری ابزار بهره‌وری از جهان و طبیعت است که انسان اقتصادی آن را خلق می‌کند و مجرای ارادۀ او در عینیت قرار می‌گیرد. این ابزار در ساده‌ترین شکل آن، همچون تبری برای قطع درخت و در پیچیده‌ترین اشکال آن، همچون سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای پیشرفتۀ کنونی، حافظ سرعت و دقت عملکرد بشر در محیط پیرامونی هستند. البته طبیعت نیز به‌عنوان متغیر تبعی کماکان بستر اعمال نفوذ ارادۀ انسانی واقع می‌شود. البته بُعد پنهانی از فناوری که شاید تا سال‌های اخیر مورد توجه قرار نگرفته است، بُعد حل مسئلۀ آن است؛ تمام این بهره‌گیری‌ها از طبیعت، ابزارها و… یک دلیل مشترک دارد، آن هم حل مسائل انسان است.

ضرورت فناوری

برخی درصدد آن هستند که با سنت‌گرایی با هرگونه تجدد و نوآوری مبارزه کنند و از‌این‌رو فناوری را پدیده‌ای مذموم می‌دانند. شهید صدر فناوری را بالذات از سنخ فرهنگ نمی‌داند؛ بلکه از سنخ تمدن می‌داند و با تفکیک تمدن و فرهنگ، حرکت رو‌به‌جلوی جوامع را از طریق فناوری‌ها تأیید می‌کند. شهید صدر در‌این‌‌باره چنین می‌گوید: «اين ادعا، تهمت به اسلام است؛ چراكه فرهنگ‏ غير از تمدن است؛ فرهنگ‏ نگرش امت به زندگى و تمدن روش‏هاى زيستن است که با تحول علوم و اكتشافات تغيير مى‏كند.»  «مظاهر تمدن كه با پيشرفت صنايع و علوم تحول پيدا مى‏كنند و نيز آزمايشگاه‌ها و دستگاه‏هاى صنعتى و پزشكى و وسائل نقليه و روش‏هاى ساخت‏وساز كه همواره نو‌به‌نو مي‌شوند و ديگر شئون زندگى در ساير زمينه‌ها و عرصه‏ها جهانى هستند و مى‏توانند با هر فرهنگ‏ و مكتبى همخوانى داشته باشند. آنچه فرهنگ‏ اسلامى با آن منافات دارد، فرهنگ‏هاى ديگر است؛ نه اشكال تمدن كه علم آن‏ها را مى‏آفريند؛ البته به شرط آنكه اين اشكال در چهارچوبى كه فرهنگ‏ اسلامى تعيين مى‏كند، قرار بگيرند.»

پیامدهای فناوری

شهید صدر سه مؤلفۀ اساسی برای جامعه در‌نظر می‌گیرد که شامل انسان، طبیعت و روابط اجتماعی است. و روابط اجتماعی شامل دو رابطۀ دوگانۀ، رابطۀ انسان با طبیعت و رابطۀ انسان با انسان. در دیدگاه شهید صدر در حالت اولیه و طبیعی روابط اجتماعی از یکدیگر استقلال نسبی دارند و به اندازۀ محدودی هم کنشی دارند.

برای مثال انسانی را در‌نظر بگیرید که در دریا ماهی صید می‌کند (کنش حیازت: رابطۀ انسان با طبیعت) و ماهی‌ها را به مغازه‌دار می‌فروشد (کنش بیع: رابطۀ انسان با انسان) این دو رابطه از یکدیگر استقلال نسبی دارند و تحت‌تأثیر مستقیم یکدیگر نیستند. حال وضعیت صید ترال را در‌نظر بگیرید (ورود فناوری به روابط اجتماعی) فردی که صاحب صید ترال است، اکثر ماهی‌های دریا را صاحب می‌شود و امکان بهره‌وری دیگران را سلب می‌کند. از دیدگاه شهید صدر فناوری روابط اجتماعی را از حالت استقلال نسبی خارج می‌کند. از همین رو شهید صدر بیان می‌کند: «منطقه‌‌الفراغ به ابعاد تحوّل و توسعه‌ای که بشریت با آن مواجه است، مربوط می‌شود.»

راهبرد مواجهه با مسئله

در‌حالت استقلال نسبی، احکام ثابت برای قانون‌گذاری جامعه حاکم است؛ امّا در‌حالتی که روابط اجتماعی وارد اثرگذاری مستقیم می‌شوند، در‌حقیقت منطقۀ آزاد قانون‌گذاری، تحت عنوان منطقه‌الفراغ شکل می‌گیرد و این منطقه همان بخش پویا و انعطاف‌پذیر قانون‌گذاری اسلامی است.

منطقه‌الفراغ‏ عرصه‏اى است كه حكومت به‌صورت تشريعى و براى مديريت شرايط پيش‏آمده و آثار تحول روابط انسان با طبیعت بر روابط انسان با انسان، در آن دخالت مى‏كند.

«از اینجاست که در باور ما شکل کامل قانون‌گذاری اسلامی برای جامعه در حقیقت شامل دو جنبه است: جنبۀ عنصر ثابت و جنبۀ عناصر پویا و انعطاف‌پذیر. اختیار این عناصر پویا و انعطاف‌پذیر به حاکم شرعی واگذار شده و در پیش روی او شاخص‌ها و نشانه‌های کلی اسلامی گذاشته شده است تا این عناصر پویا و انعطاف‌پذیر را متناسب با آن شاخص‌ها و نشانه‌های کلی اسلامی مدیریت کند.»

راهبرد شهید صدر نه تغییر سرشت انسانی است و نه لغو مظاهر تمدن ناشی از توسعۀ فناوری؛ بلکه راهبرد شهید صدر در مواجهه با مسئلۀ نظام اجتماعی در دو راهبرد هم‌زمان خلاصه می‌شود که شامل جهاد اکبر و جهاد اصغر است: «مبارزۀ پيامبران با ستم و بهره‏كشى برخلاف بسيارى از انقلاب‏هاى اجتماعى، رنگ طبقاتى به خود نگرفته است؛ زيرا مبارزۀ پيامبران يك انقلاب انسانى است و در صدد آزادسازى انسان از درون قبل از هر چيز ديگرى است و بُعد انقلاب اجتماعي آن صرفاً روبنايى است براى آن انقلاب درونى. تا جايى كه چنانكه گذشت، پيامبر اعظمn، انقلاب براى آزادسازى انسان از درون را «جهاد اكبر» و انقلاب براى آزادسازى جهان از برون را «جهاد اصغر» ناميد.»

در بخش جهاد اصغر که شامل حکمرانی عادلانه است، شهید صدر در مواجهه با مسئلۀ رشد روابط اجتماعی چنین می‌گوید: در منطقۀ تأثير متقابل بين دو خط، خط روابط انسان‏ با انسان و خط روابط انسان و طبيعت، منطقۀ آزاد قانون‌گذاری شکل می‌گیرد و به عبارت دیگر، قوانين متحرك و ناپايدار در زمينۀ تأثير متقابل اين دو خط، در اين منطقه تشريع مى‏گردند.  در چنین حالتی حاکم اسلامی وظیفه دارد براساس معیار تأمین اجتماعی و توازن اجتماعی، منطقۀ آزاد قانون‌گذاری را با قوانین عادلانه پر کند.  از همین رو شهید صدر بیان می‌کند: «منطقه‌الفراغ به ابعاد تحوّل و توسعه‌ای که بشریت با آن مواجه است، مربوط می‌شود.»

برای اینکه تصویر خوبی از بحث منطقه‌الفراغ شکل بگیرد، شهید صدر نمونه‌ای را بیان می‌کند: «حق اختصاصی در منابع طبیعی بر پایۀ کار استوار است و حق اختصاصی در زمین با احیای آن ایجاد می‌شود، این اصل تشریعی، روش توزیع منابع طبیعی میان افراد را بیان می‌کند؛ اما با تحول‌یافتن و افزایش قدرت انسان در برابر طبیعت، ممکن است از این اصل سوء‌استفاده شود؛ زیرا در زمانه‌ای احیای زمین با شیوۀ کهن صورت می‌گرفت و هر فرد فقط می‌توانست بخش محدودی از زمین را احیا کند؛ اما با توسعۀ قدرت انسان و امکانات او برای تسلط بر طبیعت، تعداد اندکی این فرصت را پیدا می‌کنند که بخش‌هایی انبوه از زمین را با استفاده از دستگاه‌های سنگین احیا نمایند و این همان اتفاقی است که عدالت اجتماعی را به خطر می‌اندازد. در زمانۀ کهن به همۀ افراد اجازه داده می‌شد که به احیا بپردازند؛ اما در عصر حاضر تنها باید به اندازه‌ای اجازۀ احیا صادر گردد که با الگوی مطلوب عدالت سازگاری دارد.»

پس از طرح این بحث، می‌توان سؤال مهمی را مطرح کرد و آن این است که دامنه منطقه‌الفراغ از منظر فقهی و جامعه‌شناسی چیست؟

دامنۀ منطقه‌الفراغ از منظر فقهی شامل مباحات به معنای اعم است و شامل واجبات و محرمات نمی‌شود:

«در مواردى كه نظر قطعى، از وجوب يا حرمت از جانب شريعت وارد نشده، قوۀ مقننه كه نمايندۀ مردم است، وظيفه دارد تا قوانينى را كه مصلحت مى‏داند، به شرطى كه با قانون اساسى مغايرت نداشته باشد، وضع كند. حوزۀ اين قوانين، منطقه‌الفراغ‏ ناميده مى‏شود كه شامل تمامى حالاتى است كه شريعت، انتخاب را بر عهدۀ مكلف گذاشته است. بنابراين قوۀ مقننه حق دارد كه براساس مصالح عمومى و به شرط عدم مغايرت با قانون اساسى، در اين موارد قوانين خاصى را بر مردم فرض كند.»

از منظر جامعه‌شناسی دامنۀ اثر روابط اجتماعی را می‌توان چنین فرض کرد:

انواع دامنۀ تأثیرات روابط اجتماعی نمونه
تاثیر رابطۀ انسان با طبیعت بر رابطۀ انسان با انسان احیای زمین از طریق فناوری‌های نوین و تأثیر آن بر محروم‌ماندن عده‌ای از فرصت احیای زمین
تأثیر رابطۀ انسان با طبیعت بر رابطۀ انسان با طبیعت ریختن زباله‌های کارخانه در دریا و سرطان‌زا‌شدن خوردن ماهی
تأثیر رابطۀ انسان با انسان بر رابطۀ انسان با طبیعت افزایش میزان رابطۀ انسان با انسان از طریق وسایل نقلیه و آلوده‌شدن هوا
تأثیر رابطۀ انسان با انسان بر رابطۀ انسان با انسان فروش اینترنتی کالا و خدمات و بیکار‌شدن کسب‌و‌کارهای خرد و محلی

شهید صدر در آخرین جلسۀ تدریس دامنۀ منطقه‌الفراغ را منطقۀ اثر متقابل رابطۀ انسان با انسان و رابطۀ انسان با طبیعت مطرح کرده؛ ولی در کتاب بارقه و اقتصادنا اثر رابطۀ انسان بر طبیعت بر رابطۀ انسان با انسان را مطرح کرده است که ما نظر قدر متیقّن یعنی اثر رابطۀ انسان با طبیعت بر رابطۀ انسان با انسان را به‌عنوان دامنۀ منطقه‌الفراغ در‌نظر می‌گیریم.

در پایان گفتنی است که شهید صدر می‌گوید: «اين دين نازل شده است كه با نورش بيشترين تعداد ممكن از بشر هدايت شوند و اين افراد در پرتو هدايت و نور اين دين حركت كنند. پس براى اينكه دين بتواند اهدافش را محقق كند و به ابعاد واقعيش برسد و در زمينۀ خود اجرا شود و افكارش را منتشر كند و احكام و فرهنگش را گسترش دهد و براى اينكه اين دين، فرهنگ‏ رايج، فرهنگ‏ عمومى برجسته و مطرح شود؛ براى اينكه اين همه محقق گردد يا در مسير تحقق باشد، بايد با مردم دنيا تعامل كرد؛ مردمى كه اين دين براى آن‏ها نازل شده است. بايد با دنيا و با اهل دنيا كار كرد تا دين پيروز شود و زمام امور را به‌دست بگیرد و سلطه یابد و به دل‌ها و عقل‌های مردم وارد شود.» (صدر، بارقه‌ها، 1394: 398)

 

منابع

  1. رضایی، عبدالعلی. تحلیل ماهیت تکنولوژی: آسیب‌شناسی علل بنیادی عقب‌افتادگی علمی و تکنولوژیکی جوامع اسلامی. قم: کتاب فردا، 1392.
  2. زویینگ، جین؛ حمزه‌پور، مهدی؛ خطیبی، علیرضا. فناوری نرم: تحول جهانی فناوری. تهران: انتشارات دانشگاه امام‌صادقA، 1397.
  3. صدر، محمد‌باقر. اسلام راهبر زندگی مکتب اسلام و رسالت ما. قم: انتشارات دار الصدر، 1396.
  4. صدر، محمد‌باقر. بارقه‌ها. قم: انتشارات دار الصدر، 1396.
  5. صدر، محمد‌باقر. پژوهش‌های قرآنی. قم: انتشارات دار الصدر، 1396.
  6. صدر، محمد‌باقر. اقتصادنا جلد اول و دوم. قم: انتشارات دار الصدر، 1396.
مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا