فرهنگ و مشارکت سیاسییادداشتها

اصرار بر انتخابات تناسبی!؟

مجلس یازدهم شورای اسلامی با نمایندگان اکثریت اصولگرا و با نام مجلس انقلابی چهارمین و آخرین سال دوره خود را سپری می‌کند. حواشی، اخبار و تحولات بسیاری را نیز در سه سال گذشته رقم زده است. با آنکه اکثریت این مجلس از جناح اصولگرا بوده و جناح رقیب را به انزوا کشانده است اما با توجه به اقدامات اخیر و کارنامه کاری خود در این سه سال، برای دوره دوازدهم و انتخابات اسفند ماه 1402، طرح انتخابات تناسبی و اصرار نمایندگان مجلس بر تصویب و اجرایی شدن آن در انتخابات پیش رو، از جهتی قابل تحسین و از جهتی دیگر شائبه‌انگیز است.

اندیشکده رهیافت؛

مجلس یازدهم شورای اسلامی با نمایندگان اکثریت اصولگرا و با نام مجلس انقلابی چهارمین و آخرین سال دوره خود را سپری می‌کند. حواشی، اخبار و تحولات بسیاری را نیز در سه سال گذشته رقم زده است. با آنکه اکثریت این مجلس از جناح اصولگرا بوده و جناح رقیب را به انزوا کشانده است اما با توجه به اقدامات اخیر و کارنامه کاری خود در این سه سال، برای دوره دوازدهم و انتخابات اسفند ماه 1402، طرح انتخابات تناسبی و اصرار نمایندگان مجلس بر تصویب و اجرایی شدن آن در انتخابات پیش رو، از جهتی قابل تحسین و از جهتی دیگر شائبه‌انگیز است.

تاریخ مشارکت احزاب در انتخابات مجلس، نشانگر آن بوده است که در هر دوره یا بعضاً دو دوره متوالی نمایندگان تهران، از یک جریان و یا ائتلافی از احزاب با مشی سیاسی یکسو بوده است. تا قبل از مجلس ششم، انتخابات مجلس، با رقابت دو جریان بزرگ جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز، با غلبه جریان اول در اکثر دوره‌ها همراه بود. اما از مجلس ششم، اصلاح‌طلبان دوم خردادی و کارگزاران توانستند رقیب قدر خود را شکست دهند. پس از این شکست رقابت شدیدی میان دو جریان اصلی با ایجاد خرده احزاب و جمعیت‌های ائتلافی در ادوار بعدی مجلس درگرفت. البته اینکه رئیس جمهور و اعضای کابینه او از چه جریانی بوده باشند نیز همواره در انتخابات مجلس و ائتلاف‌های ماقبل انتخابات، دخیل و تأثیرگذار بوده است؛ به طوری که از انتخابات اواخر دوره دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی، تحرکات اصولگرایانی که شکست بدی را در مجلس ششم دیده بودند بالا گرفته و توانستند در سه دوره متوالی کرسی‌های مجلس را از آن خود کنند. در انتخابات مجلس دهم، لیست امید که از ائتلاف اصلاح‌طلبان ایجاد شده بود در سایه حضور اصلاح‌طلبان در پاستور، به مانند مجلس ششم رقیب خود را شکست داد. اما با شکست برنامه‌های برجامی و غیر برجامی این جریان، مجلس یازدهم توسط جریان اصولگرا با ارائه لیست و ائتلاف اعضای شورای انقلاب اسلامی، کرسی‌های نمایندگی، باز پس گرفته شد.

با توجه به این سیر حضور جریان‌های سیاسی رقیب در کرسی‌های مجلس شورای اسلامی، همواره بعد از انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی، در هر دوره‌ای از حوزه انتخابیه تهران، یک جریان نماینده مردم پایتخت در تهران بوده است. طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی که مبتنی بر سیاست‌های کلی انتخابات که در سال 1395 ابلاغ شده است؛ نسبت به این امر آگاه بوده و حضور همه سلایق سیاسی مردم را در انتخابات مجلس شورای اسلامی، نقطه‌ی عطف دانسته است. اما ارائه این طرح در سال آخر مجلس نیازمند تحلیل و ابهام‌زدایی است.

تناسبی شدن انتخابات مجلس چند مسئله را مورد توجه قرار می‌دهد. روند مشارکت انتخاباتی مردم به خصوص در تهران به نسبت سال‌های قبل کاهش پیدا کرده است. اگر روش تناسبی، در انتخابات یازدهم در سال 98 اجرایی می‌شد؛ اصلاح‌طلبان به دور از ناامیدی و تحریم انتخابات با تشکیل ائتلاف به مانند مجلس دهم و ششم می‌توانستند تعدادی از کرسی‌های مجلس را داشته باشند. رقابتی شدن انتخابات، نه تنها طرفداران هر دو جریان را از میان مردم به سمت صندوق‌های رأی فرا می‌خواند، بلکه تضارب آرای حاصل از آن در طول دوره مجلس، جریان انقلابی را از ضعف‌ها و نقد‌های مخرب جریان‌های رقیب مصون می‌دارد. از جانب دیگر، با توجه به کم‌اهمیت شدن احزاب در کشور، انتخابات تناسبی این ظرفیت را توسعه داده و احزاب با ارائه لیست‌های مستقل و ائتلافی، نمایندگان جریان خود را در مجلس حمایت می‌کردند.

کارکرد مجلس در ساختار سیاسی و حقوقی کشورها، به گونه‌ای است که اختلاف سلایق و ایده‌های متفاوت برای شکل‌گیری قوانین و برنامه‌های محکم و مفید که حاصل کار همه جریان‌های سیاسی است دارای منطق عقلی و عرفی است. اما این امر زمانی می‌تواند اتفاق بیفتد که فرهنگ سیاسی مردم از حیث عمل و ایده حامی آن باشد. یکی از نقدهایی که به شکل‌گیری انتخابات تناسبی وارد است همین فرهنگ سیاسی ناپخته در جامعه است. اجرایی شدن این طرح، نیازمند برنامه‌ریزی و رشد هنجارها و فرهنگ‌های سیاسی در میان مردم بوده است. فرهنگ سیاسی بدبینی به تحرکات حزبی در بین مردم وجود داشته و آنان سعی می‌کنند منطبق با عرف پیرامونی خود در انتخابات شرکت کنند. این مسئله، فرهنگ سیاسی مشارکتی و فعال را به سمت فرهنگ سیاسی توده‌ای و منفعل می‌کشاند. مطمئناً، انتخابات تناسبی می‌تواند در رشد این فرهنگ سیاسی به شرط برنامه‌ریزی و جامعه پذیری مردم برای دوره‌های آتی مجلس مفید واقع شود.

اینکه مجلس یازدهم، در آخرین سال خود به ارائه این طرح پرداخته و اصرار به انتخابات تناسبی دارد؛ با توجه به سیر مشارکت جریان‌ها و پیروزی آن‌ها در انتخابات مجلس شورای اسلامی، ناخواسته ذهن را به سمت شک و شبهه می‌کشاند. اگر مجلس اصولگرای فعلی را از دید رقیب اصلاحاتی آن در این کنش، تحلیل کنیم؛ اولین نقد به طرح انتخابات تناسبی در وضعیت فعلی مجلس، نگرانی از دست دادن تمام کرسی‌های حوزه انتخابیه تهران به مانند مجلس ششم و دهم در مجلس دوازدهم از طرف آن است. جایگاه مجلس انقلابی در میان افکار عمومی مردم تهران دچار ضعف و تحلیل شده است. جریان اصولگرا و انقلابی مجلس فعلی در این وضعیت دو راه را برای رسیدن به دوره بعدی پیش روی خود می‌بیند. اولین راه تسلیم کردن کرسی‌های نمایندگی به جریان رقیب خود در انتخابات پیش رو و استمرار روند قبلی حضور یک جریان غالب در مجلس است. با وضعیت مجلس و دولت فعلی، بنا به رویه سابق، ظن آن می‌رود که این نگرانی به جا و درست باشد. اما دومین راه که یک انتخاب عقلانی است و به احتمال زیاد و با ظن معتبر، این هدف اصلی اصرار نمایندگان انقلابی باشد؛ حفظ بخشی از کرسی‌ها برای خود در دوره دوازدهم است.

در تحلیل رفتار نمایندگان، مسئله‌ی دیگری که به وضوح قابل مشاهده است، این است که در صورت تصویب نشدن این طرح در این دوره مجلس، ترس آن می‌رود که تا مدت‌ها این طرح تصویب نشده و مجلس بعدی نیز بدان نپردازد. در این صورت این جریان ممکن است نزدیک 4 تا 8 سال حضور خود را در مجلس از دست بدهد. اما تناسبی شدن انتخابات، تنها موضوع سیاسی است که نفع هر دو جریان در اجرایی شدن آن است. لذا عجله برای تصویب آن شاید کرسی‌های نمایندگی را برای جریان اصولگرا حفظ کند اما برای همراه شدن مردم با ارزش‌ها و هنجارهای این نوع مشارکت نیازمند سپری شدن زمان و برنامه‌ریزی اولیه می‌باشد.

هسته فرهنگ و مشارکت سیاسی اندیشکده

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا