الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای
اندیشکده رهیافت؛ در فرایند تحولات بنیادین روابط بینالملل، ضرورت حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایجاب میکند که کشورها با یکدیگر تعامل داشته باشند؛ چرا که با توجه به تکوین سازمانها و نهادهای بینالمللی در قرن نوزدهم و بیستم حوزه کارکرد و فعالیت آنها رو به فزونی نهاده است، بهگونهای که در نیمه دوم قرن بیستم دولتمردان و سیاستمداران آگاهی یافتند که مشکلات و معضلات در سطوح منطقهای و بینالمللی فراتر از محدودیت دولتهاست و آنها به تنهایی قادر به حل آنها نیستند. همین مسأله سبب شد سازمانهای بینالمللی تبدیل به یکی از مهمترین بازیگران عصر روابط بینالملل شوند.
عضویت در سازمانهای بینالمللی تنها مختص دولتها بوده و سایر بازیگران که دولت محسوب نمیشوند، بدون حق رأی امکان شرکت در جلسات را دارا میباشند. توجه به این نکته ضروری است که هر چند دولتها عضو اصلی سازمانها هستند؛ اما عضویت در برخی سازمانها به روی همه دولتها باز نبوده و در برخی موارد تابع شرایط خاصی است که دولتهای خواهان عضویت باید از آن برخوردار باشند که از جمله آن میتوان به سازمان همکاری شانگهای اشاره کرد که در ادامه به بررسی اجمالی آن میپردازیم.
سازمان همکاری شانگهای
ایده تأسیس این سازمان زمانی شکل گرفت که ایالاتمتحده آمریکا به همراه قدرتهای بزرگ اروپایی پس از فروپاشی نظم جهانی دو قطبی دست به همکاری گستردهای در ابعاد متنوع سیاسی، نظامی، اقتصادی زدند (مانند ناتو، اتحادیه اروپا و غیره)، در چنین شرایطی روسیه و چین به عنوان قدرتهای بزرگ شرق در قبال این تحولات بیتفاوت نبوده و با تأسیس این سازمان در برابر یکجانبه گرایی ایالاتمتحده واکنش نشان دادند. هرچند این سازمان در ابتدا با هدف حفظ امنیت مرزها تشکیل شد؛ اما با مرور زمان و گسترش فعالیتهای آن به یکی از مهمترین مراکز قدرت در منطقه آسیا تبدیل گردید. این سازمان به سبب برگزاری اولین اجلاس آن در شانگهای با عنوان سازمان همکاری شانگهای نامگذاری شد. اساساً این سازمان به عنوان تجربه نوینی از منطقهگرایی در فضای ژئوپلیتیک اوراسیا در دوران پس از جنگ سرد به شمار میرود. در حال حاضر این سازمان به عنوان یک واقعیت تأثیرگذار و غیرقابل کتمان در حیات سیاسی منطقه به شمار میرود و هیچ یک از کشورهای منطقه و قدرتهای فرامنطقهای که خود را در تحولات منطقه ذینفع میدانند، نمیتوانند بدون در نظر گرفتن نقش این سازمان به طراحی و پیگیری اهداف خود بپردازند.
برخی از مهمترین اهداف و وظایف سازمان همکاری شانگهای عبارتاند از:
١. تحکیم همکاریهای منظم در ایجاد و تقویت صلح، امنیت و ثبات در منطقه و ارتقای یک نظم بینالمللی اقتصادی
و سیاسی عقلایی نوین بر پایه دموکراسی عدالت و عقلانیت؛
۲. مقابله مشترک با تروریسم، جداییطلبی و افراطگرایی در تمامی اشکال؛
٣. تشویق همکاری کارآمد منطقهای در حوزههای همچون سیاست، تجارت، اقتصاد، دفاع، انرژی، حملونقل و مسائل
مالی؛
۴. حمایت و توسعه روابط با سایر دولتها و سازمانهای بینالمللی
۵. هماهنگی شیوهها برای همگرایی اقتصادی
ایران و سازمان همکاری شانگهای ایران
ایران از سال ۲۰۰۵ درخواست عضویت خود را در این سازمان ارائه کرد، لیکن بنا به دلایلی از جمله برنامه جامع اقدام مشترک و تحریمهای شورای امنیت، روند پیوستن ایران با اختلال مواجه شده بود؛ اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم و در راستای توسعه همکاری با کشورهای منطقه و از طرف دیگر خنثیسازی تحریمهای یکجانبه و عدم گره زدن مسائل و مشکلات کشور به برنامه جامع اقدام مشترک مجدداً پیشنهاد الحاق به سازمان همکاری شانگهای از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران مطرح شد و با توجه به اوضاع منطقه از جمله شرایط کنونی آسیای مرکزی و خروج آمریکا از افغانستان و سایر مشکلات موجود در منطقه موجب تجدیدنظر سران کشورهای عضو در مورد عضویت دائم ایران در این سازمان شده است. از همین رو عضویت ایران به عنوان کشوری قدرتمند و با نفوذ در منطقه میتواند نقش مهمی را در ایجاد ثبات و حل مشکلات ایفا نماید. از سوی دیگر همکاری گسترده ایران با این سازمان با توجه به نقش رو به رشد آن در امنیت منطقه میتواند قدرت چانهزنی کشورمان را در مقابله با غرب و چالشهای منطقهای و تغییر موازنه قوا در فضای بینالمللی افزایش دهد و گام مؤثری در راستای تثبیت جایگاه و منزلت برتر منطقهای به عنوان یکی از اهداف چشمانداز بیستساله جمهوری اسلامی ایران باشد.