تاریخچه و سیر تطور بانکداری متعارف
براساس مستندات تاریخی شروع بانکداری از معابد بوده است. در واقع قرنها قبل از میلاد مسیح مردم یونان، روم، بابل و چین معابد را مطمئنترین مکان برای نگهداری اشیای قیمتی خود میدانستند. صاحبان معابد نخست با نیت خیرخواهانه و منظور حفظ اموال مردم از سرقت و غارت، به نگهداری آنها اقدام میکردند و در مقابل این کار هدایایی نیز دریافت میکردند.
آغاز بانکداری از معابد
صاحبان معابد نخست با نیت خیرخواهانه و منظور حفظ اموال مردم از سرقت و غارت، به نگهداری آنها اقدام میکردند و در مقابل این کار هدایایی نیز دریافت میکردند. معابد بعد از مدتی دریافتند که از بخشی اندوختهها زمان زیادی است که دستنخورده است؛ لذا آنها را بهعنوان وام ابتدا در اختیار نیازمندان و پس از مدتی به شکلهای تولیدی و تجاری در اختیار تجار و پیشهوران قرار دادند و در مقابل مازادی (بهره) از آنها گرفتند. روحانیون معابد با این عمل هم نیاز فقرا و سرمایه فعالان اقتصادی را برآورده میکردند و هم درآمدی برای معبد داشتند و معتقد بودند از این طریق، هم به خدا و هم به خلق خدا کمک میکنند.
دریافت بهره وام و کارمزد حفظ امانات سود قابلتوجهی برای معابد به همراه داشت. این مطلب بهتدریج حس رقابت برای افراد را برانگیخت و اولین مراکز خصوصی (صرافیها) با وجود مشکلات فراوانی که برای جلب اعتماد عمومی داشتند، برای جذب اندوختههای مردم و اعطای وام با بهره به نیازمندان و صاحبان مشاغل راهاندازی شد. صرافیها نهتنها برای حفظ و نگهداری سپردهها چیزی نمیگرفتند و بلکه حاضر بودن در مقابل سپردهگذاری چند درصدی بهعنوان پاداش (بهره) بپردازند. همین امر موجب رونق و رویآوردن مردم از معابد به بانکها شد.
صرافان ابتدا در مقابل سپردههای مردم رسیدهایی تحویل میدادند که مردم در صورت تمایل مراجعه میکردند و با تحویل رسید اموال خود را میگرفتند. باگذشت زمان و جلب اعتماد مردم به صرافان، رسیدهای مذکور به این افراد دستبهدست میگشت و بهجای پول استفاده میشد. در نتیجه اموال سپردهگذاری شده، مدتزمان زیادی در دست بانکداران میماند و آنها وامهای بیشتر و بلندمدتتری میدادند.
عدم نیازمندی به نگهداری همه ذخائر
تحول اساسی زمانی رخ داد که صرافان کشف کردند نیازی به نگهداری تمام سکههای سپردهگذاری شده در صندوق صرافی نیست؛ چرا که به طور متوسط مقدار سکههای برداشت شده و سکههای روزانه سپردهگذاری میشود، برابرند؛ زیرا تا زمانی که سپردهگذار مطمئن باشد که میتواند رسیدهایش را به فلزات گرانبها تبدیل کند، به پرداخت با رسید و سپردهگذاری سکههای طلا و نقره علاقهمند میشود. با وجود این، روزهایی هم وجود داشت که مقدار برداشتها بیشتر از سپرده بود. اگر صرافان میتوانستند در روزهایی که مقدار برداشت از سپردهها تجاوز میکرد، مبلغ آن را پیشبینی کنند، در این صورت میتوانستند یک ذخیره احتمالی را نیز نگهداری کنند و بقیه سکه ها را به سایر مردم وام دهند.
تولد خلق پول از هیچ
تحول اساسی دیگر زمانی رخ داد که صرافان پی بردند میتوانند به جای پول نقد، برای وام گیرندگان نیز رسید بپردازند. اینجا بود که مهمترین ویژگی و شاید معجزه بانکداری نوین یعنی خلق پول تولد یافت؛ بدین ترتیب صرافان توانستند متناسب با اعتبارشان چندبرابر سپردههای مردم رسید پخش کنند و پولهای واقعی را بهعنوان پشتوانه برای مراجعات احتمالی نگه دارند. با این ابداع، صرافان صرفا بر روی اعتباری که داشتند، پول تولید میکردند و به همین خاطر حرفه صرافی و بانکداری به یکی از پردرآمدترین مشاغل تبدیل شد و عامل اصلی فعالیت برخی از تجارتخانهها و گرایش آنان به شغل صرافی و بانکداری گردید.
بانکداری در مسحیت
ازآنجاکه دین مسیحیت ربا را تحریم کرده بود، تا عصر رنسانس بانکداری و صرافی بیشتر به دست یهودیان اروپا صورت میگرفت؛ اما با آغاز دوران رنسانس مسیحیان نیز بر اساس و تفسیرهای خاصی از ربا (با عنوان توجیهات و حیل) بین فعالیتهای بانکی و ربا تفاوت قائل شدند و بانکداری را پذیرفتند و بدین ترتیب بانکداری از توسعه خاصی برخوردار شد. درحالیکه در دوران قرون وسطا و پیش از رنسانس، منظور اندیشمندان غربی از واژه «یورژی»[1]هر نوع زیادی در قرض یا غیرقرض بود اما پس از رنسانس بهتدریج حوزه مفهومی ربا کوچکتر شد بهنحویکه بعدها تنها به نرخهای بسیار بالا اختصاص یافت و نرخهای متعادل و کم، بهعنوان بهره نمود پیدا کرد.
منابع:
- موسویان، سیدعباس و میثمی، حسین، (1395)، بانکداری اسلامی(1) مبانی نظری- تجارب عملی، تهران: پژوهشکده پولی و بانکی
- نظرپور، محمدنقی؛ موسویان، سیدعباس؛ خزائی، ایوب، (1396)، بانکداری اسلامی، تهران: انتشارات سمت