اشتغال و بهبود فضای کسب و کاریادداشتها

تعیین ارزش و قیمت‌گذاری ارز

اندیشکده رهیافت؛ ارز در کنار وجه پولی که دارد، می‌تواند وجه کالایی نیز داشته باشد. زمانی که ارز در مبادلات بین‌المللی و به عنوان واسطه مبادله به ایفای نقش می‌پردازد، پول محسوب می‌شود ولی زمانی که درون یک کشور یا بین کشورهای مختلف، خود ارز مورد مبادله قرار می‌گیرد، حکم کالا را پیدا می‌کند که از یک طرف عرضه و از طرف دیگر تقاضاکنندگانی دارد. لذا به نظر می‌توان در مکتب اقتصاد اسلامی برای ارز بازار در نظر گرفت. این بازار ناظر به وجه و جنبه کالایی ارز است وگرنه جنبه پولی ارز نمی‌تواند فی‌نفسه مورد خریدوفروش قرار گیرد و بازار داشته باشد.

وقتی ارز از جنبه کالایی آن مورد توجه قرار گیرد، نیازمند تعیین ارزش است. به همین دلیل، تعیین ارزش و قیمت‌گذاری یکی دیگر از وجوه الگوی مطلوب نظام ارزی خواهد بود. به همین دلیل در ادامه، نظر شهید صدر (ره) در خصوص تعیین ارزش و قیمت آورده شده است.

تمایل انسانی؛ اساس قیمت‌گذاری

دو کالایی که با یک قیمت در بازار عرضه می‌شوند، اگرچه در کاربرد و ویژگی‌های فیزیکی، شیمیایی و هندسی باهم تفاوت دارند، در یک صفت روانی که در هر دوی آن‌ها به یک درجه موجود است مشترک‌اند؛ این صفت مشترک عبارت است از «تمایل انسانی در به دست آوردن این یا آن کالا».

تمایل اجتماعی و انسانی از دو عامل «فایده کاربردی» و «میزان دسترسی» نشأت می‌گیرد که توضیحات هر یک در ادامه آورده شده است.

فایده کاربردی

تمایل نسبت به یک کالا از فایده کاربردی آن سرچشمه می‌گیرد و درجه تمایل به هر کالایی با اهمیت فایده آن کالا نسبت مستقیم دارد؛ بنابراین، هر چه فایده یک کالا بیشتر باشد، تمایل به آن شدیدتر می‌شود. به همین جهت است که می‌بینیم کالای بی‌فایده، به هراندازه هم که در تولید آن کار صرف شده باشد، فاقد هرگونه قیمت تبادلی است.

میزان دسترسی

رکن دوم تعیین‌کننده ارزش کالا، میزان دسترسی به آن است. درجه تمایل به کالا ضمن داشتن رابطه مستقیم با فایده کاربردی آن؛ با میزان دسترسی به آن کالا، نسبت عکس دارد. پس هر چه امکان دستیابی به کالا بیشتر گردد، درجه تمایل به آن کالا کاهش می‌یابد و درنتیجه، قیمت آن کمتر می‌شود. روشن است که میزان دسترسی به کالا تابع کمیابی یا فراوانی آن است. چیزهایی وجود دارند که به‌طور طبیعی آن‌قدر زیاد و فراوان‌اند که به دست آوردنشان از طبیعت، بدون هیچ کوششی امکان‌پذیر است؛ مانند هوا. در این حالت، قیمت مبادله‌ای، به علت از میان رفتن تمایل، به صفر می‌رسد. از سوی دیگر، هرچه امکان دسترسی به چیزی، به خاطر کمیابی یا سختی تولید آن کاهش پذیرد، تمایل به آن افزایش ‌یافته، قیمتش گزاف‌تر می‌گردد؛ لذا به میزانی که تولید یک کالا به کار بیشتری نیاز داشته باشد، ارزش آن بیشتر می‌شود؛ زیرا نیازمندی به کار بیشتر، در کمبود آن در طبیعت تأثیرگذار است. به همین دلیل ملاحظه می‌کنیم که کمبود طبیعی مقدار طلا در جهان نسبت به نقره، موجب شده تا ارزش طلا بیشتر از نقره باشد، هرچند اگر تولید آن نیاز به کار بیشتری نداشته باشد؛ بنابراین کمبود کالا گاه ناشی از طبیعت کاری است که تولید و مقدار تولید نیازمند آن است و گاه ناشی از شرایط خود طبیعت است و در قیمت و ارزش مبادلاتی کالا، هر دو کمبود تأثیرگذار است.

منابع:

  • صدر، سید محمدباقر، 1393، اقتصاد ما (جلد اول)، ترجمه: سید محمدمهدی برهانی، قم: پژوهشگاه علمی تخصصی شهید صدر (ره) (انتشارات دار الصدر)، چاپ اول
  • صدر، سید محمدباقر، 1394، اسلام راهبر زندگی، مکتب اسلام، رسالت ما، ترجمه: مهدی زندیه، قم: پژوهشگاه علمی تخصصی شهید صدر (ره) (انتشارات دار الصدر)، چاپ دوم

 

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا