اندیشکده رهیافت؛ بر همین اساس در این بخش سعی میشود با طرح مبانی دینی دربارۀ ابعاد و ویژگیهای هویتی زنان، به تبیین جایگاه و نقش زن در خانواده از منظر اسلام بپردازیم. از آنجا که مراجعه به متون دینی و دریافت دیدگاه آن، کار مجتهد بوده و در صورت بهرهمندنبودن از لوازم اجتهاد، امکان خطا در برداشت از آن وجود دارد، بهجای مراجعۀ مستقیم به منابع، میتوان به آثار مجتهدان رجوع کرد. در این موضوع نیز تلاش شده است با بهرهگیری از اندیشههای مقام معظم رهبری، رویکرد اسلامی استخراج شود.
جایگاه زن در خانواده
خانواده پایۀ اصلی در هر جامعهای بوده و ادامۀ حیات جامعه به حفظ و وجود خانواده وابسته است. اگر جامعه را مانند بدن انسان بدانیم، هر خانواده یکی از سلولهای تشکیلدهندۀ آن است و درواقع بدن چیزی جز همین سلولها نیست. پس اگر این سلولها سالم باشند، یعنی بدن سالم است و درمقابل، نابودی و فساد و بیماری سلولها معنایش بهطور قهری و طبیعی، بیماری بدن است و اگر توسعه پیدا کند، به جاهای خطرناکی برای کل جامعه منتهی میشود؛ چون اگر خانوادهای در جامعه نباشد، همۀ تربیتهای بشری و نیازهای روحی انسانها ناکام خواهد ماند و طبیعت و ساخت بشری اینگونه است که جز در آغوش و محیط خانواده، تربیت سالم و کامل پیدا نخواهد شد. علاوهبراین اگر نسلها بخواهند فرآوردههای ذهنی و فکری خود را به نسلهای بعدی منتقل کنند و جامعه از گذشتۀ خودش بخواهد سود ببرد، این فقط با خانواده ممکن است. در محیط خانواده است که اول بار همۀ هویت و شخصیت یک انسان براساس فرهنگ آن جامعه شکل میگیرد و این پدر و مادرند که بهطور غیرمستقیم و ناخودآگاه، محتوای ذهن و فکر و عمل و معلومات و اعتقادات و مقدسات را به نسل بعدی منتقل میکنند.
در این میان زن در خانواده جایگاهی بسیار اساسی و رفیع دارد؛ چراکه عنصر اصلی تشکیل خانواده، زن است. زن درواقع هم خانواده را بهوجود میآورد و هم آن را اداره میکند. بدون مرد، ممکن است خانوادهای باشد؛ یعنی اگر فرض کنیم در خانوادهای، مرد خانواده حضور نداشته باشد، زن خانواده اگر عاقل، باتدبیر و خانهدار باشد، خانواده را حفظ میکند؛ اما اگر زن از خانوادهای گرفته شد، مرد نمیتواند خانواده را حفظ کند. علاوهبراین بعضی از کارها در خانه مانند فرزندآوری تنها از عهدۀ جنس زن برمیآید. به همین جهت خانواده باید برای زنان در درجۀ اولِ اهمیت قرار داشته باشد و آنان جایگاه اصلی خود را خانواده بدانند. زنان باید درک کنند مهمترین نقشی که در هر سطحی از علم و سواد و معنویت میتوانند ایفا کنند، نقش مادری و همسری است. این از همۀ کارهای دیگر آنان مهمتر است؛ چراکه غیر از زن، کس دیگری نمیتواند آن را انجام دهد.
البته بههیچوجه به معنای این نیست که زنان احساس کنند در خانه محبوس بوده و همۀ وظایف آنها منحصر به خانه است. زن از حضور در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیتهای عمومی منع نشده است؛ مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعۀ نظام اجتماعی و امربهمعروف و نهیازمنکر همه باهم سهیم و شریکاند. مسئولیت ادارۀ جامعۀ اسلامی و پیشرفت جامعۀ اسلامی بر دوش همه اعم از زن و مرد است. اما زن حتی در صورت داشتن مسئولیت دیگر، بایستی نقش خود در خانواده را مسئولیت اول و اصلی خودش بداند. چراکه بقای نوع بشر، رشد و بالندگی استعدادهای درونی انسان و حفظ سلامت روحی جامعه به این نقش وابسته است.
نقشهای زن در خانواده
حال پس از مشخصشدن جایگاه زن در خانواده، نوع نگاهی را بررسی میکنیم که هر زنی باید به نقشها و وظایف خود در خانواده داشته باشد.
مادری
همانگونه که زن در طول تاریخ از جایگاه ارزشی مناسبی برخوردار نبوده است، در بیشتر جوامع نقش مادری هم برای او و هم دیگران مورد احترام و تکریم بوده و زمینه را برای بهترشدن جایگاه او فراهم کرده است. برای مثال در ایران پیش از اسلام مادری از بهترین ویژگیهای یک زن بوده و از برقراری ارتباط جنسی با زنی که باردار نمیشد، خودداری میشده است. مادر تا پنجسالگی از فرزند خود جدا نشده و تمام مسئولیتهای تربیت برعهدۀ او بوده است و اگر فرزند دختر بود، مادر موظف بود نقشهای جنسیتی را به او بیاموزد و او را برای همسرداری آماده نماید.
اما در قرنهای اخیر بهواسطۀ تغییر ساختارهای فکری، فرهنگی و اقتصادی جوامع غربی و نفوذ این نوع تفکرات جدید در جوامع شرقی، با خدشهدارکردن نقشهای سنتی زن در خانواده و جامعه، زن را دربارۀ نقشهای جنسیتی خود دچار تردید کرده و جایگاه و نقشهای جدیدی را برای آنها تعریف کردهاند. در این میان نقش مادری نیز که یکی از طبیعیترین نقشهای زن است، مصون نبوده و تحقیقات نشان میدهد دگرگونیهایی در این نقش بهوجود آمده و برداشت زنان از مادری متحول شده است. گرایش فزایندۀ زنان دربارۀ سپردن فرزندان به مهدکودک، خود نشان از این امر دارد.
لیکن بهنظر میرسد این تحولات و دگرگونیها با دیدگاه اسلامی مطابق نبوده و میان آنچه از مادری مدنظر شریعت است با آنچه اتفاق افتاده، فاصله وجود دارد. در اسلام از نظر فقهی گرچه وظایف مادرانه مانند مراقبت از فرزند، غذادادن و پرستاری از او حکم وجوب پیدا نکرده و الزام شرعی برای آن وجود ندارد، در منابع دینی گزارههایی وجود دارد که نشان میدهد میان زنان و مادری رابطهای غریزی و طبیعی برقرار است.
بنابراین بانوان باید اهمیت و جایگاه رفیع این نقش را درک کنند و به این نکته توجه کنند که در محیط خانواده است که اولبار همۀ هویت و شخصیت هر انسانی شکل میگیرد و مادر است که فرهنگ، معرفت و تمدن و ویژگیهای اخلاقی یک قوم و جامعه را با جسم، روح، خُلق و رفتار خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل میکند. ازاینرو درصورتی که زن از معرفت و بینش مناسب برخوردار باشد و بتواند با فراهمکردن آذوقههای فرهنگی مناسب، فرزندان خود را برای ورود به میدانهای بزرگ زندگی و اجتماع آماده کند، آنگاه این نقش به مهمترین نقش زن و بالاترین نقطۀ اثرگذاری او تبدیل میشود که با هیچ مؤثر دیگری از مؤثرات فرهنگی و اخلاقی تا آخر قابلمقایسه نخواهد بود.
همسری
همسری عنوانی کلی است که به حقوق و وظایف متقابل و همچنین مشترکی اشاره میکند که میان زن و مرد براساس مقدمات پذیرفتهشده، خانوادهای را تشکیل دادهاند. زن و مرد در خانواده بهعنوان همسر یکدیگر شناخته شده و در رسیدن به هدفهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در خانواده یار یکدیگر هستند. دین اسلام به روابط زن و مرد در خانواده اهمیت ویژهای داده است. در کنار آنکه در قرآن از زوجیت بهعنوان یکی از نشانههای الهی نام برده شده، در احادیث فراوانی بر لزوم توجه زن و مرد به نقش همسری و برکات فراوان آن اشاره شده است. بر همین اساس زنان باید توجه کنند که در میان نقشهایی که در خانواده برعهده دارند، یکی از مهمترین آنها، همسری است.
زن باید با رفتار مناسب و صحیح، مرد را اداره کند. اگر زنی، عقل و هوشمندی به خرج دهد، مرد را اداره خواهد کرد؛ زیرا برخلاف آنچه معروف است، در بین این دو جنس، زنها قویتر از مردها هستند. این مسئله هم با تجربه و هم با قیاسهای فکری و عقلی اثباتشدنی است.
از لحاظ عاطفی و احساس نیز زن باید نیازهای همسر خود را برطرف نماید. طبیعت مرد نسبتبه زن خامتر بوده و در میدانهای خاص شکنندهتر است. در این اوضاع فقط و فقط نوازش همسر، مرهم زخم مرد است. زن برای شوهرش کاری را میکند که مادر برای بچۀ کوچک خود میکند و زنان دقیق و ظریف، به این نکته آشنا هستند و به معنای دیگر زن محور احساس و عواطف در خانواده است و برطرفکردن این نیاز برعهدۀ اوست.
خانهداری
از دیگر نقشهای زن که بایستی به آن توجه ویژه شود و زنان به آن بهعنوان نقشی مهم نگاه کنند، خانهداری است. خانهداری یا مدیریت محیط خانه به معنای حفظ فضای حیاتی برای مجموع خانواده و سرپا نگهداشتن زندگی است.
البته این موضوع نباید دستمایه سوءاستفادۀ مردان قرار بگیرد. زن کارگزار و خدمتگزار مرد در خانه نیست و حتی در نگاه فقهی، میتواند برای کارهایی که انجام میدهد، مزد طلب کند. در نگاه کلّی اسلام، زن همان است که در جملۀ «اَلمرأَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بقَهرَمانَه» بیان شده است.
پس درمجموع میتوان گفت مدیر داخل خانه زنان هستند. نه اهمیت این وظیفه و نه زحمتش کمتر از وظایف بیرونی نیست؛ چراکه زن در این محیط، سختترین و ظریفترین کارها را انجام میدهد و بایستی به آن بهعنوان شغلی مهم، حساس و آیندهساز در کنار شغلهای دیگر نگاه شود.
جمعبندی
در پایان و بهعنوان جمعبندی نکتۀ اساسی و مهمی که بایستی به آن توجه شود، این است که با وجود داشتن تکالیف و نقشهای اجتماعی، جایگاه اساسی زن در خانواده است و براساس اندیشۀ اسلامی، زن نقش و جایگاهی محوری در خانه و خانواده دارد. خانه با زن مدیریت شده و آنان ارزشها و کارکردهای اصلی خانواده را اجرا میکنند. البته این ساختار قدرت را که بر قوامیت مردان دلالت دارد، نفی نمیکند؛ بلکه فقط بر این امر دلالت دارد که هیچ امری برای زنان ارزشمندتر و مهمتر از حفظ و نگهداری خانواده نیست. بنابراین زنان ابتدائاً باید به این دیدگاه برسند که مهمترین نقطه و جایگاه اثرگذاری آنها خانواده است و نقشهای مادری، همسری و خانهداری از اهمیت بالاتری نسبتبه سایر نقشها برخوردار است. همچنین در صورت پرداختن به فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی در کنار تلاش بین جمعِ میان نقش خانوادگی و اجتماعی اولاً نباید به نقشهای خانگی نگاهی تحقیرآمیز پیدا کند و ثانیاً درصورت ایجاد تعارض میان سایر نقشها با نقشهای خانوادگی، اولویت با خانواده است.
منابع
- صادقی فسایی، سهیلا. فمینیسم و خانواده، تهران: شورای فرهنگی اجتماعی زنان.
- صدر، بنتالهدی. زن در اسلام. قم: مؤسسۀ تحقیقاتی امام موسی صدر.1393.
- علاسوند، فریبا. زن در اسلام، ج2، قم: مرکز تحقیقات زن و خانواده، 1391.
- مظاهری، علیاکبر. خانوادۀ ایرانی در روزگار پیش از اسلام، ترجمۀ عبدالله توکل، تهران: نشر قطره، 1373.
بیانات مقام معظم رهبری
- بیانات در جلسۀ خطبۀ عقد 11/5/1374.
- بیانات در جلسۀ خطبۀ عقد 18/12/1376.
- بیانات در جلسۀ خطبۀ عقد 15/10/1379.
- بیانات در جلسۀ خطبۀ عقد 8/3/1381.
- بیانات در جلسۀ خطبۀ عقد 6/6/1381.
- بیانات در دیدار جمعی از بانوان و مداحان 5/5/1384.
- بیانات در دیدار بانوان نخبه13/4/1386.
- بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیختۀ حوزوی و دانشگاهی 21/2/1392.