تحول آموزش و پرورش

حکمرانی بر دوقلوهای آموزشی!

تأملی در رابطه میان نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی

اندیشکده رهیافت؛

در توصیف‌های روانشناسانه مربوط به تربیت دوقلوها یکی از مشکلات ذکر شده این است که، والدین به علت شباهت، ناخودآگاه به طور میانگین در نسبت با فرزند تک قلو، توجه کمتری به هریک از آن‌ها دارند. در عین حال خانواده‌ها، تعمداً بچه‌ها را به این سمت سوق می‌دهند که باید از هر نظر (مثل لباس، اسباب بازی و …) شبیه یکدیگر باشند، در حالی که این دو فرد گرچه دارای شباهت‌های زیادی هستند، اما هر کدام ویژگی‌ها، استعداد‌ها و روحیات خاص خود را نیز دارند. از طرف دیگر رشد مهارت‌های کودکان دوقلو بسیار متأثر از یکدیگر است برای مثال در رشد مهارت‌های زبانی، تک قلوها، زبان را از پدر و مادرشان یاد می‌گیرند، در حالی که دوقلوها، زبان را از یکدیگر می‌آموزند و در غیاب پدر و مادر، حتی به کاربردن الفاظ به شکل غلط را از هم تقلید می‌کنند. به همین سبب عمدتاً رشد مهارت‌های زبانی کودکان دوقلو کندتر است. حال بیاییم نگاهی اجمالی به نسبت بین دوقلوهای نظام آموزش‌وپرورش و نظام آموزش عالی بیاندازیم.

لزوم همگرایی در عین توجه به تفاوت‌های کارکردی

دو سطح کلیدی شناخته شده فعالیت رسمی حکومت در عرصه آموزش و تربیت، آموزش‌وپروش و آموزش عالی است. همگرایی این دو سطح کلیدی آموزشی در چارچوب نظام‌های ارزشی هر جامعه برای حرکت در یک مسیر واحد و منسجم بسیار مهم است. اما این همگرایی نباید منجر به برخورد یکسان و تلقی مشابه از غایت و کارکردهای اصلی این دو نظام گردد. برای مثال اگر جهتگیری جریان آموزش‌عالی (درست یا غلط) به سمت برجسته سازی تربیت فن‌آور در حیطه علوم مهندسی و تجربی است، لزوماً نباید منجر به این شود که توجه و جریان اصلی آموزشی در نظام آموزش‌وپرورش هم مبتنی بر دروس پشتیبان علوم مهندسی و تجربی باشد.

از طرف دیگر از آن‌جا که خروجی‌های نظام آموزش‌وپرورش به عنوان بخشی از ورودی به نظام آموزش عالی وارد می‌شوند و همینطور بخشی از خروجی‌های آموزش عالی در آموزش‌وپرورش مشغول به فعالیت می‌شوند، در حکمرانی آموزشی و تربیتی قطعاً باید بخشی از توجه نظام‌های آموزش عالی معطوف به پشتیبانی و حمایت ساختاری و نظری از نظام آموزش‌وپرورش باشد و باید توجه کرد که در غیاب نظام حکمرانی آموزشی و تربیتی صحیح و اثربخش، آموزش عالی و آموزش‌وپرورش، غلط‌های یکدیگر را تکرار می‌کند.

نیاز به کنشگری ساختارمند  علمی، مرتبط با نیازهای حکمرانی در آموزش‌وپرورش

در واقع رشته‌های مختلف دانشگاهی اعم از فلسفه تعلیم تربیت، برنامه ریزی آموزشی و درسی، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی، سیاست گذاری آموزشی ، مشاوره تحصیلی، روان شناسی تربیتی و … قرار بوده است تا این پشتیبانی را برای بهبود عملکرد نظام آموزش‌و پرورش اعم از معلمان، مدیران، دانش آموزان، سیاست گذاران، برنامه ریزان و… انجام دهند. با این حال مساله اینجاست که شواهد تجربی و عملی متعددی دال بر این موضوع وجود دارد که این جلوه عینی از حمایت آموزش عالی از آموزش عمومی، در عمل به صورتی اثربخش فعلیت نیافته است. به این معنی که جامعه فکری و تخصصی تعلیم و تربیت ایران به صورت سیستماتیک در رفع نیازها و حمایت از توسعه نظام آموزش عمومی کشور از جایگاه مناسبی برخوردار نمی‌باشند. از این رو بررسی دلایل ضف نقش آفرینی جامعه حرفه ای تعلیم و تربیت در ایران به عنوان یکی از زمینه های کلیدی حمایت آموزش عالی از آموزش عمومی می‌تواند زمینه فهم و تقویت این رابطه حمایتی را ایجاد کند.

لزوم توجه به مطالعات مبانی اجتماعی آموزش‌وپرورش

عدم توجه به مبانی اجتماعی نظام آموزش‌وپرورش یکی دیگر از ابعاد این مسئله است. به طور کلی در عرصه دانش نظری رشته تعلیم و تربیت، ادبیات نظری بومی و حتی ترجمه‌ای ما در مباحث متناظر مبانی اجتماعی و سیاستگذاری آموزش و پرورش کم مایه است و کارهای جدی در رشته علوم تربیتی ناظر به عرصه اقتصاد آموزش، حقوق آموزش و سیاستگذاری آموزش نشده است. مراد بحث از مدیریت آموزشی یا برنامه ریزی درسی و… نیست، بلکه منظور رشد رشته‌هایی است که بتوانند با رویکردهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به مسائل آموزش و پرورش بپردازند. در حال حاضر گرایش فراگیری در امتداد رشته های تعلیم و تربیت اما متناظر با سیاستگذاری در آموزش و پرورش یا مفاهیم همبسته با آن، در دانشگاه‌ها نداریم. لذا در لایه سیاستگذاری بیش از آن که اندیشمندان تعلیم و تربیت تصمیم‌گیری و سیاستگذاری کنند این اقتصاددانان و سیاست مداران هستند که تصمیم می‌گیرند و آموزش و پرورش بیشتر ابزاری است در دست آن‌‎ها.

یکی از علل این مسئله این است که نیروهای جبهه انقلاب (چه در دانشگاه و چه در حوزه‌های علمیه) ‌که به عرصه تعلیم و تربیت ورود کرده اند عمدتاً به مباحث مرتبط با محتوای تربیتی وعرصه‌های خُرد ناظر به فرد پرداخته‌اند یا حداکثر در سطح اداره یک مدرسه به ایده‌های تربیتی خُرد مشغول شده‌اند و وارد عرصه‌های سیاستگذاری مثل مدیریت و برنامه ریزی کلان و اقتصاد تعلیم و تربیت و حقوق تعلیم و تربیت نشده‌اند. این در حالی است که اگر بخواهیم حتی در تدوین نظریه مدرسه مبتنی بر تراث معرفتی اسلامی و متناسب با زیست بوم ایران و انسان انقلاب اسلامی حرکت کنیم، صرف اتخاذ موضع در مسائل مستخرج از فلسفه تربیت و انسان‌شناسی تربیتی و روانشناسی تربیتی برای طراحی الگوی مدرسه کافی نیست و باید نسبت به نظریات حوزه جامعه شناسی مدرسه و کارکرد های اجتماعی-فرهنگی آن، اقتصاد مدرسه و نظام تأمین مالی آن و … توجه وجود داشته و برای اتخاذ موضع اسلامی و متناسب با فرهنگ بومی، در قبال آن در الگوی نهایی برنامه ریزی صورت گیرد.

لزوم توجه به دانشگاه فرهنگیان به عنوان حلقه واسط

چالش دیگری که می‌توانیم در این مجال به آن اشاره کنیم موضوع نظام تربیت نیروی انسانی برای آموزش‌وپرورش است. ارتقاء جایگاه مراکز تربیت معلم به دانشگاه فرهنگیان در دهه اخیر و تلاشی که توسط بعضی جریان‌های فکری برای تمرکز رفع نیاز آموزش و پرورش به نیروی انسانی از طریق دانشگاه فرهنگیان می‌گردد، سبب بروز چالش‌هایی میان این نهاد و دیگر جریان‌های تعلیم و تربیت در دانشگاه ها و نظام آموزش عالی کشور شده است. در حالی که این امر می‌تواند تبدیل به فرصتی شود تا با استفاده از ظرفیت دانشگاه فرهنگیان به عنوان حلقه واسط میان نظام آموزش عالی و نظام آموزش و پرورش این رابطه را تحکیم و تقویت کرد. به عبارت دیگر با تدبیر اتخاذ شده در احیا و تقویت دانشگاه فرهنگیان به عنوان پایگاه اصلی تربیت معلم کشور در سال‌های اخیر، اتفاقات رو به جلویی رخ داده اما همچنان این دانشگاه شاهد مسائلی از جمله کمبود هیات علمی، بهینه نبودن نظام گزینش دانشگاه، ضعف بستر های تربیتی دانشگاه، کم رنگ بودن نقش مرجعیت حرفه‌ای و علمی دانشگاه در نظام آموزش عالی و… است.

آن چه لازم است برنامه ریزی جهت تبدیل پردیس‌های برگزیده دانشگاه فرهنگیان به عنوان مراکز معین تحول آموزش و پرورش در جهت تمرکز زدایی از ساختار ستادی و مدیریتی آموزش و پرورش کشور و مشارکت جویی بیشتر در اداره آموزش و پرورش به نحو دانش بنیان و متکی بر اعضای هیئت علمی و دانشجو معلمان برتر دانشگاه فرهنگیان است. لذا آن‌چه مهم است ایجاد سازوکاری وثیق جهت ارتباط میان جریان علمی تعلیم و تربیت در حوزه های علمیه و دانشگاه‌های برتر کشور با دانشگاه‌های فرهنگیان به عنوان حلقه واسط میان نظام آموزش عالی و نظام آموزش‌وپرورش است.

هسته تحول آموزش و پرورش اندیشکده

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا