تعاملات اقتصادی بین‌المللیادداشتها

داستان ارز و تورم

یکی از مصائب اقتصاد ایران که همه افراد آن را در زندگی روزمره خود لمس کرده‌اند، افزایش مستمر سطح عمومی قیمت‌ها؛ از خوراک گرفته تا مسکن است که در علم اقتصاد از آن به «تورم» یاد می‌شود. از طرف دیگر، یکی از متغیرهای کلیدی در اقتصاد ایران که از آن به عنوان لنگر اسمی یاد می‌شود، «نرخ ارز» است. در نوشتار پیش رو، تلاش شده است ارتباط بین تورم و نرخ ارز به اجمال مورد بررسی قرار گیرد.

اندیشکده رهیافت؛ یکی از مصائب اقتصاد ایران که همه افراد آن را در زندگی روزمره خود لمس کرده‌اند، افزایش مستمر سطح عمومی قیمت‌ها؛ از خوراک گرفته تا مسکن است که در علم اقتصاد از آن به «تورم» یاد می‌شود. از طرف دیگر، یکی از متغیرهای کلیدی در اقتصاد ایران که از آن به عنوان لنگر اسمی یاد می‌شود، «نرخ ارز» است. در نوشتار پیش رو، تلاش شده است ارتباط بین تورم و نرخ ارز به اجمال مورد بررسی قرار گیرد.

اقتصاددانان وقتی می‌خواهند از تورم صحبت کنند، چون تورم از جنس قیمت است، از قیمت بحث می‌کنند. در این علم قیمت هر چیزی از تلاقی عرضه و تقاضای آن به دست می‌آید. همه عواملی مثل افزایش دستمزد، افزایش قیمت حامل‌های انرژی، افزایش نقدینگی و … را که عرف از علل افزایش قیمت می‌داند، اقتصاددانان یا در طرف عرضه قرار می‌دهند یا تقاضا و می‌گویند عوامل مذکور با به هم زدن تلاقی قبلی عرضه و تقاضا (قیمت قبلی)، تلاقی جدیدی می‌سازند (قیمت جدید). در این توضیح، اگر تغییر قیمت، صعودی، مستمر و به صورت عمومی در کالاها رخ دهد، به آن تورم می‌گویند.

در این نگاه، افزایش نرخ ارز به دلایل زیر موجب به هم زدن تلاقی عرضه و تقاضا شده و منجر به تورم می‌شود:

  1. افزایش قیمت کالاهای وارداتی مصرفی:

از آنجا که بخشی از واردات کشور شامل کالاهای مصرفی است، افزایش نرخ ارز موجب گران‌تر شدن قیمت داخلی کالاهای وارداتی از جمله کالاهای مصرفی وارداتی برای مصرف‌کننده می‌شود. این افزایش قیمت تنها در کالاهای مصرفی وارداتی منحصر نمانده و به دلیل نبود جایگزین کافی برای برخی از این کالاها، به سایر کالاها نیز سرایت می‌کند.

  1. افزایش قیمت مواد اولیه، کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای:

تولیدات مختلف در کشور، از تولیدات صنعتی گرفته تا تولید روغن نباتی و دام و طیور شدیداً به واردات کالاهای سرمایه‌ای، واسطه‌ای و مواد اولیه وابسته است. این وابستگی موجب شده است که در مواقع افزایش نرخ ارز مواد اولیه، سرمایه‌ای و واسطه‌ای که در تولید داخلی به کار گرفته می‌شوند افزایش قیمت داشته و موجب گران‌تر شدن تولید داخلی و تورم گردد. به این نوع از تورم در اقتصاد تورم فشار هزینه گفته می‌شود.

  1. افزایش قیمت کالاهای صادراتی غیرنفتی:

افزایش نرخ ارز با تأثیرگذاری بر قیمت کالاهای صادراتی موجب تورم می‌شود. افزایش نرخ ارز در کوتاه‌مدت موجب به صرفه‌تر شدن صادرات شده و صادرکننده می‌تواند با اندکی کاهش قیمت خارجی اقلام صادراتی، بازار بیشتری از مصرف خارجی را در اختیار گرفته، میزان صادرات را افزایش داده و سود بیشتری نسبت به قبل کسب کند. فرصت صادراتی جدید و افزایش میزان صادرات موجب کاهش عرضه داخلی و بالتبع گران‌تر شدن محصولات مذکور در بازار داخلی می‌شود. البته به دلیل وابستگی تولید کشور به واردات و تورمی بودن اقتصاد، این وضعیت در بلندمدت ادامه نیافته و افزایش نرخ ارز صادرات غیر نفتی را کاهش می‌دهد. در کنار این عامل، کالاهایی که امکان صادرات دارند نیز طبق منطق هزینه فرصت صادراتی عمل کرده و قیمت‌های خود را تعدیل می‌کنند.

  1. انتظارات تورمی:

در ضمیر ناخودآگاه کنشگران اقتصادی کشور این‌گونه نقش بسته شده است که افزایش نرخ ارز تورم آتی را در پی خواهد داشت. این انتظار تورمی مزید بر علل مورد اشاره در بندهای فوق شده و نااطمینانی ناشی از آن در ابعاد مختلف اقتصاد کشور رخنه می‌کند و موجب آن می‌شود که از یک طرف تولیدکنندگان بهانه‌ای برای افزایش قیمت پیدا کنند و از طرف دیگر مصرف‌کنندگان مقاومت چندانی در خصوص افزایش قیمت‌ها از خود نشان ندهند.

  1. افزایش نقدینگی:

ارز از چند جهت بر نقدینگی اثر گذاشته و موجب تورم می‌شود که موارد زیر از جمله آن‌هاست؛

جهت اول اینکه؛ از عوامل اصلی تورم افزایش نقدینگی ناشی از خلق پول بانک مرکزی یا خلق پول بانک‌های تجاری است. وقتی از علت خلق پول بانک مرکزی سؤال می‌شود، عواملی لیست می‌شوند که یکی از آن‌ها به ارز مربوط می‌شود. اما چگونه؟ در اقتصاد ایران دولت نقش پر رنگی دارد. این پر رنگی در عرصه تجارت خارجی نیز نمایان بوده به طوری که غالب صادرات کشور توسط بخش دولتی انجام می‌گیرد. منابع ارزی حاصل از صادرات جزء درآمدهای دولت محسوب شده و دولت در بودجه سالیانه آن را لحاظ می‌کند. در مواقع عادی دولت این منابع را در اختیار بانک مرکزی قرار می‌دهد و معادل ریالی آن را دریافت می‌کند، اما در مواقعی (مثلاً زمان تحریم) که دولت از دستیابی به منابع ارزی خود محروم است، به ناچار و بدون تسویه ارزی با بانک مرکزی اقدام به دریافت ریال می‌کند. منابع ریالی مذکور به دلیل عدم وصول منابع ارزی معادل آن‌ها موجب افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم می‌گردد.

جهت دیگر اینکه؛ با افزایش نرخ ارز، از یک سو نیاز واردکنندگان به نقدینگی برای تأمین منابع ریالی مورد نیاز برای واردات افزایش می‌یابد و از سوی دیگر، چون غالب معاملات تجاری کشور با نرخ ارز غیررسمی صورت می‌گیرد،  نیاز کنشگران معاملات تجاری به منابع ریالی شدت می‌گیرد. دو عامل مذکور موجب می‌شوند نقدینگی به عنوان مهم‌ترین عامل تورم در کشور به صورت درون‌زا افزایش یابد.

آنچه توضیح داده شد تأثیر افزایش نرخ ارز بر ایجاد تورم بود. تورم و ارز رابطه دیگری نیز دارند و آن اثری است که تورم بر نوسانات ارزی دارد.

روی دیگر تورم، کاهش ارزش پول ملی (ریال) است. در چنین مواقعی مردم تمایل دارند به جای نگهداری ریال، دارایی‌هایی هم چون طلا، مسکن، سکه و … نگهداری کنند. تمایل مردم به یک دارایی بستگی به قدرت خرید آن‌ها، شرایط نگهداری دارایی، سرعت و شرایط فروش (نقد کردن) آن و توان دارایی در حفظ ارزش پول دارد. ارز به دلایلی چون توانایی خرید آن با حجم پول کم، نگهداری آسان، سرعت نقد شوندگی بالا، نداشتن کارمزد و مالیات خریدوفروش، در دسترس بودن آن، سهمیه ارزی و … یکی از دارایی‌هایی است که مورد تقاضای علی‌الخصوص سفته‌بازان واقع می‌شود.

منابع

  1. اصغرپور، حسین و سکینه جودی و نسیم مهین اصلانی نیا، تحلیل تجربی میزان انتقال اثر نرخ ارز بر قیمت صادرات غیرنفتی ایران، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی، سال یازدهم، شماره سوم، پاییز 1390
  2. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
  3. پیرایی، خسرو و حسین کوروش پسندیده، مطالعه تجربی رابطه بین نرخ ارز و تورم در ایران، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی، سال اول، شماره چهارم، سال 1381
  4. شاکری، عباس، 1395، مقدمه‌ای بر اقتصاد ایران، تهران: رافع
  5. صمصامی، حسین و سعید توتونچی ملکی، بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم تغییرات نرخ ارز بر صادرات غیرنفتی، فصلنامه اقتصاد و الگوسازی، دوره 1، شماره 1، بهار 1389
  6. گزارش اقتصادی و ترازنامه سال 1399، بانک مرکزی
  7. مرکز آمار ایران
مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا