درامدی بر علل ناکارآمدی روانشناسی و مشاوره در کشور
چندین دهه است که از زمان ورود علم روانشناسی و مشاوره در کشور ما میگذرد. با وجود این که علم به این وجود داشت که روانشناسی یک علم وارداتی است و باید پیوستهای فرهنگی آن مورد توجه قرار گیرد اما آنچنان که بایسته و شایسته بود این امر مورد توجه قرار نگرفت.
اندیشکده رهیافت؛
مقدمه
چندین دهه است که از زمان ورود علم روانشناسی و مشاوره در کشور ما میگذرد. با وجود این که علم به این وجود داشت که روانشناسی یک علم وارداتی است و باید پیوستهای فرهنگی آن مورد توجه قرار گیرد اما آنچنان که بایسته و شایسته بود این امر مورد توجه قرار نگرفت. همچنین ابعاد روانشناختی وجود انسانها دارای اهمیت بسیاری است که این مسئله میبایست توجه و دقت بیشتری از مسئولین ذیربط را وامیداشت تا تدابیر لازم را بیاندیشند و مسائل روانشناختی جامعه را با سازماندهی دقیقتری پیگیری نمایند.
در ادامه به بررسی برخی از چالشهای جدی در ارتباط با مسائل روانشناسی و مشاورهای کشور پرداخته خواهد شد.
آسیبشناسی جریان فعلی روانشناسی
مسائل موجود در روانشناسی کشور را میتوان از چهار منظر مورد بررسی قرار داد؛ علم روانشناسی، سازمانهای متولی امر روانشناسی، روانشناسان و مراجعان. علم روانشناسی یک علم آمریکایی و وارداتی است. تاریخچهی این علم سرشار از ابهامات و سؤالات گوناگون است و به نظر گروهی از محققان و کارشناسان دستهایی در جهت مدیریت این فضا به صورت غیرعلمی و مغرضانه به سمت اهداف سیاسی بوده است.
نکتهی بعدی در مورد سازمان متولی امر است که سازماندهی مستحکمی ندارند؛ بدین معنا که سازمان، مسئولیت مدیریتی و متولیانهی خود در روانشناسی کشور را به خوبی اجرا نمیکند و فضا را آنچنان که باید تحت کنترل قرار نمیدهد. این مطلب از دو جهت حایز اهمیت است؛ اول اینکه بر روی کار روانشناسان و مشاوران به خوبی نظارت کند و دوم اینکه از آنان حمایتهای لازم را انجام دهد و از جهت آموزشی و پرورشی از جامعهی روانشناسان و مشاوران پشتیبانی لازم را به عمل آورد. همچنین سازمان از جهت نظامنامههای اخلاقی و حرفهای به خوبی کار نکرده است و صرفاً یک نظامنامهی ترجمه شده از انجمن روانشناسی آمریکا مورد توجه قرار گرفته که آن هم در خود آمریکا ویرایش شده است اما کماکان در سازمان نظام روانشناسی مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین پروانههای روانشناسی با روند درستی اعطا نمیشود و افراد ذیصلاحیت بسیاری هستند که در صف طولانی دریافت پروانهاند و بعضاً چند سال انتظارشان به طول انجامیده ولی هنوز نتوانستهاند پروانهی کار خود را دریافت کنند.
این کار طبعاً سببساز کار کردن بدون مجوز توسط بسیاری از روانشناسان زرد میشود که سواد و صلاحیت کافی ندارند که از قضا مسئلهی نظارت هم نقطهی ضعف دیگر سازمان نظام روانشناسی است که به خوبی انجام نمیگیرد. در نهایت انفعال سازمان در اعمال مدیریت عرصهی روانشناسی کشور باعث شده است که انجمنهای غیررسمی مانند انجمن روانشناسی ایران قدرت را در دست بگیرند و دورههایی برای تربیت روانشناسان و مشاوران برگزار کنند و یا اینکه در فتنهانگیزیهای دشمنان خارجی و داخلی خود را همسو نشان دهند و به این جریانات کمک کنند.
روانشناسان و مشاوران
عملکرد روانشناسان و مشاوران را میتوان از جهات اخلاقی، اعتقادی، علمی و مهارتی مورد بررسی قرار داد. برخی از روانشناسان هستند که از نظر اخلاقی برخی از رفتارهای مورد پذیرش اخلاق روانشناسی در امریکا را هم رعایت نمیکنند که بر اساس آن روانشناس اجازهی رابطهای خارج از فضای درمان ندارد. بنا به گفتهی دکتر حسین مصباح معاون انتظامی اسبق سازمان نظام روانشناسی، فردی از روانشناسان به ده زن از مراجعان خود تجاوز کرده بود.
همچنین برخی دیگر از روانشناسان به دخیل دانستن مسائل فرهنگی در مشاوره دادن توجه نمیکنند و باعث میشوند مراجعی که با آنان چندین جلسه همراهی میکند گرایشهای دینی خود را کمرنگ کند.
در مورد مسائل مهارتی هم روانشناسانی هستند که اصلاً دو واحد دروس روانشناسی را در دانشگاه طی نکردهاند ولی مرتباً کارگاههای روانشناسی برگزار میکنند و مشاوره میدهند و مبالغ هنگفتی دریافت میکنند. دکتر مصباح در بخشی دیگر از صحبتهای خود میگفت: آقای انوشه اصلاً دکتر نیست و اصلاً روانشناسی نخوانده است؛ ایشان فوق لیسانس بیوتکنولوژی دارد و یا شهرام اسلامی دیپلم فنی حرفهای دارد ولی خود را دکتر روانشناس معرفی میکند. اینها بخشی از افرادی هستند که خود را روانشناس معرفی میکنند و افراد بسیاری به آنها مراجعه کرده و مبالغ هنگفتی پرداخت میکنند.
بنابراین مسائل مرتبط با روانشناسی و مشاوره در کشور ما نیازمند سازماندهی دقیق و منسجم است. یعنی اولاً باید علم روانشناسی تحولاتی پیدا کند و این با پشتوانهی مؤسسات علمی اسلامی امکانپذیر است. همچنین سازمان نظام روانشناسی و مشاوره باید تحت مدیریت مستحکمتری قرار گیرد. این موضوع باعث خواهد شد به دنبالهی آن روانشناسان کارآمد و کاربلدتری وارد این عرصه شوند و وضعیت سلامت روان جامعه بهبود یابد.