دقتی در معنای پیشگیری؛ تفاوت شبه پیشگیری با پیشگیری واقعی
امروزه پیشگیری به عنوان یکی از راهبردهای محافظتی در برابر خطرات جسمانی و روانی در نظام بهداشت و درمان جهانی و ملی مورد توجه است. در این معنا تلاش میشود افراد کمتری به مخاطرات جسمانی ناگوار مبتلا شوند و در برابر مضرات مرتبط با آن ایمن گردند.

مقدمه
امروزه پیشگیری به عنوان یکی از راهبردهای محافظتی در برابر خطرات جسمانی و روانی در نظام بهداشت و درمان جهانی و ملی مورد توجه است. در این معنا تلاش میشود افراد کمتری به مخاطرات جسمانی ناگوار مبتلا شوند و در برابر مضرات مرتبط با آن ایمن گردند.
الگوی پیشگیری رایج
الگوی پیشگیری رایج که در شبکه بهداشت کشور و نظام مراقبت از سلامت اولیه[1] یا PHC مورد توجه است بدین شکل است که درمان را برای مشکلات جسمانی در نظر میگیرد. به همین دلیل در وزارت بهداشت که ساختارهای سازمانی آن مطابق با ساختار سازمان جهانی بهداشت[2] یا WHO است. یعنی همانند سازمان جهانی بهداشت معاونتهای بهداشت و درمان دارد. در معاونت بهداشت (که مربوط به پیشگیری است) امور مربوط به سلامت روان مدیریت میشود. بدین شکل که افراد پس از ورود به شبکه خدمترسانی PHC غربال سلامت روان می شوند و با استفاده از یک پرسشنامه ساده به نام K6 [3] توسط مراقب سلامت یا بهورز که افرادی متخصص نیستند مورد ارزیابی قرار میگیرند.
اما مسائل جسمی و بیماریهای مرتبط با آن در معاونت درمان مدیریت میگردد؛ بنابراین مسائل مربوط به سلامت روان افراد تا جایی که ضرر جسمی مشخصی نداشته باشند در حوزه درمان قرار نمیگیرند و سعی میشود در ساختارهای شبکه بهداشت مانند سراج[4] حل شود. در مراکز سراج پس از اینکه فرد خدمت لازم را از مراکز سلامت و یا خانههای بهداشت دریافت نمود و باز نیازمند خدمات روانشناسی، روانپزشکی و یا مددکاری اجتماعی بود با تعداد جلسات بیشتری این خدمات را به صورت رایگان دریافت میکند.
با توجه به نکات مزبور به نظر میرسد مسائل حوزه بهداشت روان افراد به حوزهی پیشگیری مربوط میشود و مسائل حوزه بهداشت جسم به درمان.
نقد الگوی پیشگیری رایج
نکته مهمی که در این موضوع وجود دارد این است که آیا درمان اختلالات روانی پیشگیری است؟
از یک منظر وقتی انسان می نگرد می بیند بسیاری از مسائل روانی و روانپزشکی چنانچه مرتفع نشوند موجب ایجاد بیماریهای جدی در فرد همچون سرطان میگردند. مثلاً استرس فراوان و مزمن زمینهی بسیار مناسبی برای سرطان است. از طرفی دیگر فردی که افسرده است اگر افسردگی امانش را ببرد ممکن است دست به خودکشی بزند؛ بنابراین پرداختن به بهداشت روان فرد میتواند از ضرر جسمانی جلوگیری کند.
اما از سویی دیگر وقتی مینگریم متوجه میشویم سلامت روان نیز خود به پیشگیری نیاز دارد و فقط سلامت جسم نیست که محتاج پیشگیری است. از این رو اگر بتوان نسبت به سلامت روان رویکرد پیشگیرانه اتخاذ نمود سلامت جسم را نیز در بر خواهد داشت.
بسیاری از رفتارهایی که در سبک زندگی معمول انسانها وجود دارد مخل سلامت روان است. اینها رفتارهایی است که روان فرد را به تدریج تخریب و دارای آسیب میکند که در پی آن سلامتی جسم فرد نیز تهدید میشود و حتی میتواند عمر وی را کوتاه نماید. اما در مقابل رفتارها و عاداتی وجود دارد که افراد مختلف دارند و فرد را از افتادن در ورطه بسیاری از مهالک نجات میدهد و بازمیدارد.
برای نمونه توصیهای در دین اسلام هست در مورد سکوت که امام علی (علیه السلام) میفرمایند: اُصمُتْ تَسلَمْ؛ یعنی سکوت کن تا سالم بمانی. همچنین در جایی دیگر بیان شده است که لا خَيرَ في الصَّمتِ عَنِ الحُكمِ، كما أنّهُ لا خَيرَ في القَولِ بِالجَهل؛ یعنی در جایی که انسان باید از روی حکمت سخن بگوید نسزد که سکوت کند و در موضع و موضوعی که جاهل و نادان است نباید سخن بگوید. از کنار هم قرار دادن این دو روایت شریف میتوان فهمید که انسان باید در کلام خود دقت فراوانی داشته باشد و بداند که اگر کلام او نابجا باشد سلامت او را به هم میزند. این سلامت میتواند هر نوعی از سلامت را در بر بگیرد.
بنابراین وقتی انسان کلامی را نابجا به کار می برد در دو شکل میتواند اثرات نامناسبی در او بروز دهد. یک وقت این است که کلام او گناه است مانند دروغ، غیبت، تهمت و سخنان ناسزا. این سخنان به جهت اثر معنوی که در ساختار وجود انسان دارد اثرات مخربی ایجاد میکند. در سویی دیگر زمانی است که سخن نابجا باشد و موجب ایجاد سوء تفاهم میان خود و دیگران شود. به دنبال این سوءتفاهم فرد ارتباطش با دیگران دچار مشکل میشود و ممکن است پاسخی از دیگران دریافت کند که احوالات او را آشفته نماید. فرد در صورتی که این رفتار خود را ادامه دهد احساس انزجار از خود و ناتوانی در ارتباط با دیگران احساس خواهد کرد. این احساس انزجار از خود در صورتی که ادامه پیدا کند می تواند ابعاد مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. غافل از اینکه در نظر بگیرد این رفتار اشتباه او این اثر را داشته است؛ زیرا حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: مَن كَثُرَ كلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ: یعنی اگر کسی کلامش زیاد شود خطایش افزون می گردد. اما اگر کسی این اصل را رعایت کرد که سعی کند کم و گزیده و بجا سخن بگوید و از طرفی در جایی که باید سخن بگوید سکوت پیشه نکند و سخن درست بگوید، باعث می شود مشکلات بعدی برای او ایجاد نشود.
بنابراین با توجه به اینکه بسیاری از مشکلات و ناراحتیهای روحی انسان تحت تأثیر کلامهای نابجای او قرار دارد اگر مدیریت شود فرد از سلامت بیشتر و بهتری برخوردار خواهد بود و از مشکلات بسیاری در خود پیشگیری خواهد نمود.
بر اساس مثال فوق می توان نتیجه گرفت اگر به گزارههای اخلاقی دین در قرآن کریم و روایات شریفه اهل بیت (علیهم السلام) بنگریم تعالیم بسیاری می توانیم ببینیم که به ما کمک می کنند به معنای واقعی کلمه از امراض جسم و روان خود پیشگیری به عمل آوریم. این تعالیم به ما کمک میکنند پیش از آنکه ذره ای به ورطه هلکات وارد شویم از خطرات ایمنی یابیم.
[1] Primary health care
[2] World Health Organization
[3] قطع نظر از اینکه چقدر این پرسشنامه با 6 سوال چقدر میتواند کارامد باشد و در شرایط مناسب اجرا میشود که مشکلات سلامت روان افراد را شناسایی کند محل تردید است.
[4] خدمات سلامت روان جامعه نگر
هسته تحکیم خانواده و جمعیت اندیشکده