اندیشکده رهیافت؛از این رو امروزه روابط افراد با جنس مخالف خود به یکی از اشکال رایج ارتباطی بدل شده است. نکتهی قابل توجه این است که در این میان افرادی هستند که به حد متعارفی از روابط با جنس مخالف قانع نمیشود و به دنبال سطوح عمیقتری از ارتباطگیری هستند. به همین علت اقداماتی انجام میدهند تا اینکه روابط با جنس مخالف را در قالب دوستی شکل دهند و از لذتهای حاصل از آن بهرهمند گردند.
روابط دوستی صرفاً به شکل ارتباط عاطفی صرف محدود نمیشوند و اشکال و قالبهای متفاوت و متنوعی به خود میگیرد. این تنوع هم در شکل دوستی و هم در اهداف دوستی خود را مینمایاند؛ مثلاً در میان پسران عدهای به دنبال ازدواج هستند و با قصد یافتن مورد مناسب ازدواج وارد این روابط میشوند. برخی دیگر صرفاً به دنبال برقراری رابطهی عاطفی و برخی در پی کسب لذت جنسی حاصل از آن هستند. اما در این میان عدهای هم هستند که در ابتدا با هدف ازدواج وارد رابطه میشوند اما پس از مدتی به دلایل متعددی از این هدف صرف نظر میکنند و عدهای دیگر نیز که برای رفع نیازهای عاطفی و جنسی با جنس مخالف دوست شده بودند امکان دارد در اثنای رابطه به این نتیجه برسند که بهتر است با همین فرد ازدواج کنند. بنابراین میتوان یکی از ویژگیهای روابط دوستی را پیشبینیناپذیر بودن آن در نظر گرفت. پیشبینیناپذیر بودن چه از لحاظ اینکه یک زمان مشخص برای رابطه نمیتوان تعیین کرد و همچنین از این جهت که معلوم نیست در نهایت افراد آن را به چه نتیجهای میرسانند؛ آیا به ازدواج ختم میشود یا اینکه در نهایت یک شکست عشقی ایجاد خواهد شد؟
ناتوانی افراد از پیشبینی کیفیت و کمیت رابطه، احساس امنیت آنان را سلب میکند. از این رو برای آنکه شکست عاطفی کمتری ایجاد شود سطح دلبستگی در روابط بعدی در حد قابل توجهی افت میکند. اما این در حالی است که افراد اولین رابطه را بسیار فانتزی تعبیر میکنند ولی زمانی که این ارتباط شکست بخورد رفتهرفته در ارتباطهای بعدی تصمیم میگیرد آنچنان به طرف مقابل دلبسته نشود و از طرفی هم خود را به یک ارتباط محدود نکند و با چند نفر دیگر هم در ارتباط باشد. این بدین خاطر است که اگر یکی رابطه را ترک کرد دیگر دچار تجربهی تلخ رها شدن و شکست عشقی نشود.
در رابطه با پسران به عنوان یکی از طرفین رابطهی دوستی، اصلیترین و مهمترین هدفی که سبب ایجاد چنین روابطی میشود رابطهی جنسی است. در واقع لذت جنسی و استمتاع از جنس مقابل مقصود و مقصد مبنایی و غایی بخش قابل توجهی از پسران برای شکلدهی به رابطه است. اما از آنجایی که اظهار چنین خواستهای در ابتدای رابطه برای دختران دافعه ایجاد میکند و موجب میشود آنان تن به رابطه ندهند، سعی میشود نیاز جنسی در پوششی از تمایلات عاطفی خود را استتار نماید و آن را بیاراید تا اینکه رابطه شکل بگیرد. اما پس از مدتی در طی رابطه طرف مذکر رابطه تلاش میکند رابطه به چنین سمتی سوق پیدا کند. از این رو دو عنصر اساسی تأمین مالی و عاطفی که نیاز عمدهی دختران را از رابطه مرتفع میکند توسط پسران مورد توجه قرار میگیرد تا اینکه بتوانند به خواستهی اصلی خود که همان رابطهی جنسی است دست پیدا کنند.
نکتهی جالب توجه دیگر این است که بر اساس پژوهشهای متعددی نشان داده شده است که پسران به نسبت بیشتری از دختران تمایل به برقراری رابطهی دوستی دارند. این امر میتواند ناشی از این باشد که آنان از رابطه با جنس مخالف بیشتر از هر چیز به دنبال رابطهی جنسی هستند و از آنجایی که رابطهی دوستی نسبت به ازدواج برای ارتفاع این نیاز هزینهی کمتری در بر دارد موجب میشود که این شکل از رابطه را برای خود برگزینند.
یکی از دیگر عواملی که سبب میشود پسران به سمت روابط دوستی کشانده شود گروههای دوستی است. زمانی که در یک گروه 5 نفرهی دوستانه 3 یا 4 نفر دوست دختر دارند و همیشه در جمع دوستانه صحبت از روابطی است که داشتهاند آنانی که در این روابط نیستند سعی میکنند خود را همرنگ دوستان خود کنند تا اولاً در جمع دوستان به حساب بیایند و در ثانی بتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند. نکتهی دیگر اینکه دوستان این فرد زمانی که قرار است با هم برنامهی تفریحی داشته باشند دوستان دختر خود را همراه خویش میآورند و فرد خود را در چنین حالتی احساس تنهایی و انزوا میکند. این مسئله شاید در نگاه اول ساده به نظر برسد ولی برای نوجوانان که نیازمند تأیید و احترام هستند یک نیاز اساسی و ضروری است. نوجوانان بسیاری هستند که صرفاً به خاطر جلب نظر دوستان و احساس بزرگی کردن و بزرگ بودن دست به چنین روابطی میزنند.
در نهایت عاملی دیگر که میتواند با عامل مزبور هم در ارتباط باشد ضعف در باورهای دینی است. در واقع گروههای دوستی به سهم خود میتوانند در تحکیم یا تضعیف باورهای دینی نقش بهسزایی داشته باشند. البته اصل ضعف در باورهای دینی تحت تأثیر عوامل مختلفی است اما آنچه در این بحث مورد توجه قرار میگیرد این است که چگونه باورهای دینی بر گرایش افراد به ارتباطگیری با جنس مخالف تأثیر میگذارد؟
پاسخ این است که باورهای دینی، عامل کنترلگر درونی انسانها را تقویت میکند و به آنها میآموزد که در هر حالتی خداوند را در نظر داشته باشند؛ از طرفی دیگر احکامی را به عنوان چارچوبهایی به فرد عرضه میکند که او با توجه به احساس حضور خداوند آنان را رعایت کند. بنابراین در مورد روابط دوستی با جنس مخالف باید گفت که مهمترین عاملی که میتواند مانع ارتکاب چنین کاری شود آن است که باورهای دینی در افراد تحکیم شود و هر چه این باورها استحکام و ثبات بیشتری داشته باشد میتواند انسان را از ارتکاب محرماتی چون دوستی با جنس مخالف و یا روابط شبه دوستی بازبدارد.