اسلایدرتحول آموزش و پرورش

ساختار سیاسی در برابر موج مدارس نوظهور؛ درنگی بر مدرسه مجازی

مدارس مجازی از آن دست فناوری‌هایی هستند که سال‌ها است در دنیا و حتی ایران وجود دارند.

علی شیرین‌صحرایی، پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت در یادداشتی برای اندیشکده رهیافت نوشت:

در روزگاری زندگی می‌کنیم که ایده‌ها و افکار دیگر محدود به یک جغرافیا نمی‌شوند. فناوری‌ها و نرم‌افزارهای حکمرانی هم مانند دیگر مسائل محدود به مکان نیستند و منتقل می‌شوند. اما در این میان نظام سیاست‌گذاری ما باید بتواند خود را با شرایط منطبق کرده و پاسخگوی نیاز جامعه باشد. باید در این دریای ایده‌های متنوع که همسو و ناهمسو با نظام ارزشی ما هستند بتواند سازوکاری برای تصمیم‌گیری داشته باشد که دچار انفعال و بهت‌زدگی در مقابل وقایع و نرم‌افزارها نگردد.

اما در ایران سال‌هایی است که سیاست‌گذاری منفعل و واکنشی شده که باید منتظر هجوم یک پدیده بمانیم تا بیاید و تبدیل به بحران شود. سپس در میانه تصمیم‌گیری در بحران، بعضا درگیر بی‌تصمیمی یا تصمیم بد می‌شویم و این چنین است که مدام در بحران می‌مانیم. ما نیازمند نظام سیاست‌گذاری هستیم تا در این عصر سرعت، بتواند مسائل را حلاجی کرده و آن را به مسیر تصمیم‌گیری وارد کند. البته که تصمیمات نباید محدود به واکنش باشند.

مدارس مجازی از آن دست فناوری‌هایی هستند که سال‌ها است در دنیا و حتی ایران وجود دارند. اما تا کنون در ایران به صورت رسمی فعالیت می‌کردند. مانند مدارس در خانه و مدرسه مسجدهایی که از نظر وزارت آموزش و پرورش غیرقانونی تلقی می‌شوند اما در زیر پوست شهر جا باز کرده‌اند و به حیات خود ادامه می‌دهند. این به معنای ضعف ساختار سیاسی کشور است. یعنی پدیده‌ای بوجود آمده که مردم به آن اقبال دارند اما سیاستگذار به آنها بی‌توجه است.

مدارس در خانه بسیاری وجود دارند که دانش‌آموز پذیرش می‌کنند و با ثبت نام صوری در مدارس رسمی کشور قانون مصوب را دور می‌زنند. مدارس هم که گرسنه اندک پولی هستند به راحتی می‌پذیرند. حال دائما نگران این باشیم که مبادا مدرسه به بنگاه اقتصادی تبدیل شود. دانش‌آموزان سر کلاس معلمی که معلوم نیست چه شخصیتی دارد و برنامه درسی کجا را ارائه می‌کند بزرگ می‌شوند و یارانه دولتی هم به جوی ریخته می‌شود.موزاآ

مدارس مجازی از این دست مدارس بودند که سال‌هاست حتی با مدیریتی در کشورهای دیگر در این فضای مجازی رها فعالیت می‌کنند. یعنی اساسا دانش‌آموزان شهروند شهر دیگری بزرگ می‌شوند. در فضای فرهنگی آن کشور رشد می‌کنند و در هنگام بزرگسالی با آرزوی مهاجرت زندگی می‌کنند. در چنین فضایی، مرز میان آموزش رسمی و غیررسمی به‌تدریج محو می‌شود. دانش‌آموزانی که در مدارس خانگی یا مجازی تحصیل می‌کنند، نه‌تنها از نظارت آموزشی محروم‌اند، بلکه در معرض محتوایی قرار دارند که ممکن است با نظام ارزشی کشور هم‌خوانی نداشته باشد. این شکاف میان سیاست‌گذاری و واقعیت اجتماعی، زمینه‌ساز شکل‌گیری نسل‌هایی است که در فضای فرهنگی دیگری رشد می‌کنند و هویت آموزشی‌شان با ساختار رسمی فاصله دارد.

حال مدارس مجازی که دیر یا زود باید در باب آنها تصمیم‌گیری می‌شد بالاخره روی میز شورای عالی آموزش و پرورش آمدند و اساسنامه‌ای برای آنها نوشته شد. این اساسنامه مدرسه مجازی را برای قشر خاصی از دانش‌آموزان تعریف می‌کند: 1) خارجیان علاقه‌مند به تحصیل در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران 2) ایرانیان خارج از کشور در صورت عدم امکان دسترسی یا حضور در کلاس‌های درس 3) اتباع خارجی متقاضی داخل کشور 4) متقاضیان بازمانده از تحصیل داخل کشور.[1]

در شرایط فعلی نظام آموزشی کشور شاید تصمیمی جسورانه باشد اما تلاشی مذبوحانه در قبال سیل بنیان برافکن مدارس مجازی است. تنوع و تکثر مدارسی مثل مدرسه مجازی، خانگی یا مدرسه مسجد می‌تواند نهاد سیاستگذار را با چالش وجودی مواجه کند. همانگونه که با تاسیس شبکه نمایش خانگی مرجعیت صداوسیما تحت الشعاع قرار گرفت و همانگونه که سکوهایی مثل اسنپ و دیجیکالا قیمت‌گذاری و ذائقه‌سازی را بدست گرفتند و دولت مجبور به ساخت نمونه‌های مشابه وابسته به دولت یا تحت نظارت دولت شد که در بسیاری از موارد این راهکار موفقیت‌آمیز نبود.

مدارسی که تحت نظارت نیستند هم با تلاش و تشکل‌یافتگی قوی‌تر توانایی این نوع از کنش‌ها را دارند. البته اگر نهاد سیاستگذار نظام آموزشی آن‌ها را دشمن‌انگاری نکند شاید بتواند سیاستی اتخاذ کند که از فواید این مدارس نیز بهره‌مند گردد. در نهایت، آنچه امروز با آن مواجهیم نه صرفاً ظهور مدارس مجازی، بلکه آزمونی برای ساختار سیاست‌گذاری ماست. اگر همچنان با نگاه واکنشی و حذف‌محور به این پدیده‌ها بنگریم، نه‌تنها فرصت بهره‌برداری از ظرفیت‌های نوین آموزشی را از دست می‌دهیم، بلکه ساختار رسمی آموزش را در برابر واقعیت‌های اجتماعی بی‌دفاع باقی می‌گذاریم. شاید وقت آن رسیده باشد که به جای انکار، به رسمیت بشناسیم، و به جای مقابله، سیاستی طراحی کنیم که بتواند در این عصر تحول، همسو با نیاز جامعه حرکت کند نه عقب‌تر از آن.

 

 

 

 

[1] اساسنامه مدرسه مجازی https://shenasname.ir/amoozesh/74287-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا