سیاست ایران در قبال طوفانالاقصی و سناریوهای پیشرو
15 مهرماه 1402 (هفتم اکتبر 2023) بود که حماس طی عملیات طوفانالاقصی به مواضع اسرائیلی حمله کرده و خسارات جبرانناپذیری را به اسرائیل وارد کرد و اکنون با گذشت بیش از 6 ماه از آغاز نبرد، اسرائیل نتوانسته است به اهداف تعیینشده خود برسد. مسئلهی مهمی که از همان آغاز نبرد مطرح بوده، نقش ایران در این نبرد است. هرچند مقامات سیاسی و نظامی ایران هرگونه نقش خود در آغاز این نبرد را انکار میکردند؛ اما نقش ایران در تقویت و حمایت از گروههای مقاومت بر کسی پوشیده نیست.
15 مهرماه 1402 (هفتم اکتبر 2023) بود که حماس طی عملیات طوفانالاقصی به مواضع اسرائیلی حمله کرده و خسارات جبرانناپذیری را به اسرائیل وارد کرد و اکنون با گذشت بیش از 6 ماه از آغاز نبرد، اسرائیل نتوانسته است به اهداف تعیینشده خود برسد. مسئلهی مهمی که از همان آغاز نبرد مطرح بوده است، نقش ایران در این نبرد است. هرچند مقامات سیاسی و نظامی ایران هرگونه نقش خود در آغاز این نبرد را انکار میکردند؛ اما نقش ایران در تقویت و حمایت از گروههای مقاومت بر کسی پوشیده نیست و امروزه جمهوری اسلامی ایران یکی از کنشگران مهم منطقه در ماجرای غزه است که حتی برخی کلید حل این مسئله را ایران میدانند. پرسش محوری که در این یادداشت بنا داریم تا به پاسخ دهیم این است که سیاست ایران در جنگ غزه چیست و در نهایت، سناریوهای پیشروی ایران در ماجرای غزه چیست؟
نکته مهمی که لازم است به آن اشاره شود این است که اسرائیل هیچگاه توان حمله طولانیمدت را ندارد و طولانی شدن جنگ به زیان اسرائیل خواهد بود؛ بنابراین جمهوری اسلامی ایران به دنبال این است که تا فرسایشی کردن جنگ و طولانی کردن حالت جنگی بر علیه اسرائیل و تداوم حملات گروههای مقاومت، توانایی اسرائیل را به تحلیل ببرد. ایران به خوبی میداند که تداوم این شرایط منجر خواهد شد تا اسرائیل در بین افکار عمومی جهان نیز منزوی شود؛ زیرا عدم وصول اسرائیل به اهداف خود و تداوم جنایات این رژیم بر علیه غیرنظامیان، نتیجهای جز خیزش جهانی بر علیه این کشور به دنبال ندارد. از سوی دیگر، ایالات متحده آمریکا نیز خواهان تداوم این وضعیت نبوده و هرگونه گذشت زمان منجر به بروز اختلافات بین آمریکا و اسرائیل خواهد شد؛ نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، لزوم به نتیجه رسیدن هر چه سریعتر این جنگ را میطلبد. اختلافات داخلی در اسرائیل و اعتراضات اسرائیلیان نیز روز به روز در حال افزایش شدن است و هیچگاه این وضعیت مورد رضایت آنان نیست. اتحادیه اروپا نیز خواهان پایان هرچه سریعتر جنگ است زیرا پایداری و امنیت اسرائیل ارتباط مستقیمی با منافع اقتصادی این اتحادیه دارد؛ اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری اسرائیل است و ۲۸.۸ درصد از تجارت کالایی این کشور را در سال ۲۰۲۲ به خود اختصاص داده است. طی سال ۲۰۲۲، ۳۱.۹ درصد از کالاهای وارداتی اسرائیل از مبدا اتحادیه اروپا و مقصد ۲۵.۶ درصد از کالاهای صادراتی این کشور، اتحادیه اروپا بوده است؛ بنابراین با توجه به نکات بیان شده، سیاست «طولانیشدن جنگ» به نفع محور مقاومت و ایران خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران سناریوهای متفاوتی را در برابر خود در قبال این مسئله میبیند که عبارت است از:
- تداوم جنگ و سیاست جنگ مستمر: جمهوری اسلامی ایران میتواند با استفاده از نیروهای نیابتی و مقاومت، جنگ را در بازه زمانی طولانیمدت نیز ادامه دهد و این مسئله عواقب زیادی را برای اسرائیل به دنبال خواهد داشت که پیش از این به آن اشاره شد. البته این نکته نیز باید مورد توجه قرار گیرد که این سناریو میتواند منجر به گسترش جنگ نیز شود که ایران هرگز به دنبال این مسئله نیست؛ زیرا امنیت و پایداری منطقه تأثیر بسزایی بر اقتصاد ایران دارد.
- پذیرش آتشبس از سوی اسرائیل و حماس: این سناریو نیز محتمل است و در این صورت نیز پیروزی برای جبهه مقاومت و ایران خواهد بود؛ زیرا پذیرش آتش بس به معنای اعتراف اسرائیل به عدم وصول اهداف خود تلقی شده و شکستی تمامعیار برای او خواهد بود. به همین دلیل است که اسرائیل تاکنون از پذیرش چنین پیشنهاداتی از سوی برخی کشورها خصوصاً آمریکا خودداری کرده است.
- ورود مستقیم ایران به جنگ: این سناریو با توجه به شرایط داخلی ایران و بینالمللیف غیرمتحملترین سناریوی پیشرو است؛ زیرا شرایط داخلی ایران به هیچ عنوان برای شروع یک جنگ از سوی این کشور فراهم نیست. دخالت مستقیم ایران میتواند بحرانهای داخلی کشور را تشدید کرده و موجب تضعیف درونی آن شود؛ از سوی دیگر، ورود مستقیم ایران میتواند باعث بروز اجماع بینالمللی علیه ایران و بازیابی وجهه اسرائیل در عرصهی بینالمللی شود و به نوعی موجب نجات اسرائیل از انزوای کنونی شود.
- شکست حماس: احتمال این مسئله نیز بسیار ضعیف و تقریباً محال است؛ زیرا ساختارهای نظامی و شیوه تاکتیکی این گروه نظامی همانند سایر گروههای مقاومت به گونهای است که عملاً نابودی آن را ناممکن کرده است؛ یکی از دلایل این است که این گروه نه صرفاً متشکل از افراد و ادوات نظامی که متشکل از تفکر و اعتقاد است که این تفکر نابودشدنی نیست. حمایتهای ایران و محور مقاومت در منطقه از حماس نیز نابودی آن را بسیار دشوار کرده است. علاوه بر این، در عرصهی میدانی نیز اسرائیل در طی این مدت، در رسیدن به این هدف ناتوان مانده است.
با توجه به مطالب بیانشده، آن چیزی که برای آیندهی این جنگ میتوان به صورت قطعی متصور بود، پیروزی محور مقاومت و شکست و خسارت جبرانناپذیر اسرائیل خواهد بود؛ زیرا با توجه به مطالب بیانشده، شکست حماس ممکن نخواهد بود و سایر سناریوهای احتمالی نیز به ضرر اسرائیل و به سود محور مقاومت است.
هسته جهان اسلام و همگرایی اسلامی اندیشکده