شروط مذاکره و تعامل سیاسی با قدرتهای بزرگ
توافق و اجرای همکاریهای بینالمللی یکی از اجزای غیر قابل انکار سیاست خارجی امروز هر کشوری است و دولتها نمیتوانند بدون در نظر گرفتن تعاملات و مناسبات سیاسی منطقهای و جهانی منافع و اولویتهای خود را حفظ نمایند. به تعبیر رهبر انقلاب، همکاری و تعاملات بینالمللی یکی از بایستههای روز سیاست خارجی کشور است که البته تحت شرایطی موجب رسیدن به منافع متعدد کشور خواهد شد. یکی از مهمترین این شروط التزام به شاخصههای قدرت در مذاکرات و توافقات است.
توافق و اجرای همکاریهای بینالمللی یکی از اجزای غیر قابل انکار سیاست خارجی امروز هر کشوری است و دولتها نمیتوانند بدون در نظر گرفتن تعاملات و مناسبات سیاسی منطقهای و جهانی منافع و اولویتهای خود را حفظ نمایند. به تعبیر رهبر انقلاب، همکاری و تعاملات بینالمللی یکی از بایستههای روز سیاست خارجی کشور است که البته تحت شرایطی موجب رسیدن به منافع متعدد کشور خواهد شد. یکی از مهمترین این شروط التزام به شاخصههای قدرت در مذاکرات و توافقات است. به عقیده متخصصین و تحلیلگران سیاست خارجی، توافق نکردن بهتر از انجام توافق بد است. رهبر انقلاب در این زمینه نیز معتقد است:
من همینجا این را بگویم: اوّلاً بنده با توافقی که بتواند انجام بگیرد موافقم؛ البتّه توافق بد نه. آمریکاییها مکرّر تکرار میکنند و میگویند «ما معتقدیم که توافق نکردن، بهتر از توافق بد کردن است»؛ بله، ما هم همین عقیده را داریم؛ ما هم معتقدیم که توافق نکردن، بهتر است از توافق بد، توافقی که به ضرر منافع ملّی است، توافقی که موجب تحقیر ملّت بزرگ و با عظمت ایران است (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی، 19/11/1393).
به هر قیمتی توافق نکردن یکی از شاخصههای رهبر انقلاب برای تعاملات بینالمللی به خصوص با ابرقدرتها است. نتیجه رعایت این نکته را میتوان در حفظ عزت ملی و ارتقا و ثبات جایگاه منظقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی دانست. به تعبیر بهتر باید گفت دولتها بدون عزت ملی و قدرت سیاسی داخلی، توانایی چانهزنی و کسب فرصتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را نخواهند داشت. در ادامه مهمترین شروط تعامل و مذاکره با ابرقدرتها در مناسبات سیاسی با ابرقدرتها بیان میگردد.
حفظ کرامت و عزت ملی
آمریکا به عنوان یک ابرقدرت دیرینه، در طول تاریخ استبدادی و استعماری خود ثابت کرده است که همواره برای پیشبرد اهداف خود به اعمال زور و اجبار روی آورده و از این طریق تلاش میکند تا تصمیم خود را بر سیاست و اجتماع سایر کشورها تحمیل کند:
منتها باید این خصوصیات، بلاشک ملاحظه بشود؛ باید تکریم و حرمت ملّت ایران و مسئلهی اساسیِ مهمّی که عبارت است از پیشرفت ملّت ایران، محفوظ بشود و محفوظ بماند. ملّت ایران عادت نکرده است که به زورگوییِ دشمنان گوش فرا بدهد و تسلیم زورگویی و باجخواهی بشود؛ آنطرف هر که باشد، آمریکا باشد[یا دیگران]. یکروزی آمریکا و شوروی سابق، در مقابل جمهوری اسلامی دست به دست هم داده بودند و با همهی اختلافاتی که داشتند، زور میگفتند؛ جمهوری اسلامی زیر بار زور آنها نرفت، جمهوری اسلامی پیروز شد، جمهوری اسلامی موفّق شد؛ امروز هم همینجور خواهد بود. امروز هم ملّت ایران و نظام جمهوریاسلامی، زیر بار زور نخواهد رفت (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی، 19/11/1393).
عدم کلیگویی در مذاکرات
با توجه به ویژگی دغلکاری آمریکاییها در مذاکرات و تعاملهای دوجانبه و چندجانبه، اتقان در مذاکرات و جلوگیری از هرگونه بهانهجویی برای طرف مقابل امری جدی و لازم به نظر میرسد. لذا در مواجهه با آمریکا و مدیریت مناسبات سیاسی ایران و آمریکا، کلیگویی و توافق بر سر جزئیات یک اقدام لازم و ضروری است:
این حرفی هم که حالا انسان میشنود که میگویند که «در یک برههای دربارهی اصول کلّی توافق کنیم، بعد دربارهی جزئیات»، این را هم بنده نمیپسندم؛ این را من نمیپسندم. با تجربهای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیریهای پیدرپی بر سر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یکجلسهی واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات – که یکچیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیلپذیر است – بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی، 19/11/1393).
عقلانیت سیاسی و محاسبه گر
یکی دیگر از شروط تعامل و برقراری مناسبات بین ایران و ابرقدرتها، توجه به مبانی منطقی، حسابشده و عقلانیت سیاسی است که با تغییر کارگزاران و بازیگران عرصه سیاست خارجی تغییر نمیکند. روح حرکت جمهوری اسلامی ایران در مناسبات خود با ابرقدرتها، یک روح تغییرناپذیر و ثابت است که به تعبیر رهبر انقلاب از ویژگیهایی چون منطقی بودن، عقلانی بودن و مشخص بودن بهره میبرد. لذا طبیعی است که این اصول با تغییر دولتها و دولتمردان نباید عوض شود:
در مورد آمریکا، سیاست ما یک سیاست حساب شده و مشخّصی است و این سیاست، با رفت و آمد اشخاص تغییر پیدا نمیکند. حالا امروز انتخابات آمریکا است؛ بعضیها همینطور [حرف میزنند] راجعبه اینکه چه کسی بیاید، چه کسی نیاید، اگر این بیاید چه میشود، اگر آن بیاید چه میشود. خب بله، ممکن است حوادثی اتّفاق بیفتد، [امّا] به ما ارتباطی نخواهد داشت؛ یعنی در سیاست ما هیچ تأثیری نمیگذارد؛ سیاست ما حسابشده است، مشخّص است و رفت و آمد اشخاص در آن تأثیر ندارد (بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم (ص) و امام صادق (ع)، 13/8/1399).
بدون شک برجام، یکی از مهمترین پدیدهها و اتفاقات کلیدی در بررسی مناسبات سیاسی بین ایران و ابرقدرتها با نقش جدی ایالات متحده آمریکا است. برنامه جامع اقدام مشترک، توافقی چندجانبه است که آمریکا یکی از بازیگران بینالمللی مهم آن قلمداد میشود. مطالبه جمهوری اسلامی ایران از طرفهای برجام، یک مطالبه منطقی، دقیق و عقلانی است و آن هم پایبندی ابرقدرتها به مفاد برجام است. آمریکا در سالهای گذشته با خروج خود از برجام و عدم تعهد به آن، عدم حضور خود در این توافق را اعلان نمود.
ایجاد ضمانت برای تعهدات طرف مقابل
بازگشت یا عدم بازگشت ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از طرفهای مذاکرات برجامی، مسأله مهمی نیست و صرفاً جمهوری اسلامی خواستار لغو تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران مطابق با مفاد قرارداد است. جمهوری اسلامی ایران نیز طی فعالیتهای راستیآزمایی خود نشان داده که به این تعهدات پایبند است و تمامی وظایف خود در این حوزه را به درستی و با تأیید ناظران انجام داده است:
نکتهی اوّل این است که بحث میکنند که آمریکا برگردد به برجام یا برنگردد. ما هیچ اصراری نداریم، هیچ عجلهای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلاً مسئلهی ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبهی منطقی ما و مطالبهی عقلانی ما است، رفع تحریمهاست؛ تحریمها باید برداشته بشود. این حقّ غصبشدهی ملّت ایران است؛ چه آمریکا، چه اروپا -که آویزان به آمریکا و دنبالهروِ آمریکا است- وظیفه دارند این حقّ ملّت ایران را اداء کنند. مطلب دوّم این [است] که تصمیم مجلس و دولت در باب لغو تعهّدات برجامی، تصمیم درستی است؛ کاملاً تصمیم منطقی و عُقلایی و قابل قبولی است. وقتی طرف مقابل، تقریباً به هیچ کدام از تعهّدات خودش در برجام عمل نمیکند، معنی ندارد که جمهوری اسلامی به همهی تعهّدات خودش در برجام عمل کند؛ لذا از مدّتی پیش تدریجاً بعضی از تعهّدات را لغو کردند، اخیراً هم تعهّدات دیگری را کنار گذاشتند. و البتّه اگر چنانچه آنها به تعهّداتشان برگردند، ما هم به تعهّداتمان برمیگردیم؛ بنده از اوّل هم همین را گفتم. از اوّلی که برجام مطرح شد، بنده گفتم که تعهّد در مقابل تعهّد؛ متناظر، کار آنها در مقابل کار ما؛ هر کاری که ما بنا است بکنیم، باید طرف مقابل هم متناظر با آن کار را بکند؛ خب این اوّل کار انجام نگرفت، حالا بایستی انجام بگیرد (بیانات درسخنرانی تلویزیونی در سالروز قیام 19 دی، 19/10/1399).
آنچه در مناسبات بین ایران و آمریکا موضوعیت دارد وفای به تعهدات و قوانین بینالمللی است که از جانب آمریکا رعایت نشده است.
التزام به دو عنصر صبر و بصیرت
علاوه بر این مؤلفهها و شروط مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری، مردم بهعنوان اصلیترین رکن نظام اسلامی نیز در این مناسبات و تحلیل خود در این موضوعات باید دو اصل بصیرت و صبر را سرلوحه کار خود قرار دهند.
دو عنصر مهم برای مواجهه با این دشمنیها لازم است -که بنده همیشه توصیه کردهام، باز هم توصیه میکنم- دو خصوصیّت در آحاد مردم لازم است: یکی عبارت است از بصیرت، و دوّمی عبارت است از صبر و استقامت، که اگر چنانچه این دو عنصر وجود داشت دشمن هیچ کاری نمیتواند بکند، هیچ لطمهای نمیتواند بزند، هیچ توفیقی در مواجهه و مقابلهی با نظام اسلامی به دست نمیآورد؛ بصیرت و صبر. این همان است که امیرالمؤمنین فرمود: «وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ اِلّا اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبرِ وَ العِلمِ بِمَواضِعِ الحَقّ» که این در خطبهی ۱۷۳ نهجالبلاغه است (بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید مبعث، 21/12/1399).
صبر و استقامت مردم و همچنین رشد بصیرت در میان آنها یکی از مهمترین شاخصهها و خصیصههای یک تحلیل و موضع صحیح در رابطه با مناسبات سیاسی بین آمریکا و ایران است که نبود این دو خصیصه در میان مردم و تحلیلهایشان موجب بروز آفتها و مسائل گوناگونی میگردد.
هسته فرهنگ سیاسی و افکار عمومی اندیشکده