فضای مجازی و کارزاری برای مشارکت سیاسی در نظام اسلامی
در دوران جدید سیاستورزی، مطالبات مدنی شیوهی جدیدتری پیدا کرده و تکنولوژی نیز به کمک شهروندان و حاکمیت آمده و مقوله جدیدی به نام E-petiton یا همان مطالبهگری در بستر فضای مجازی شکل گرفته که چیزی شبیه به طومارنویسیهای قدیمی است اما در بستر اینترنت و به صورت همگانیتر. مطالبات مدنی زیادی در سالیان اخیر بوده که از این طریق پیگیری شده و در فضای مجازی و سایتهای خبری بازتابهای بسیاری داشته و بعضاً نیز موفقیتهایی را به همراه داشته است.
اندیشکده رهیافت؛ در نظامهای سیاسی که بر مبنای رأی شهروندان بنا میشوند اساساً مشارکت شهروندان فقط در انتخاباتهای پارلمان و ریاست جمهوری نیست بلکه در طول دورههای مختلف و به صورت روزمره مواجههی شهروندان با دستگاه حاکمیت ممکن است مناقشاتی را ایجاد کند و تعدادی از شهروندان مطالبهی به خصوصی داشته باشند و بخواهند صدای خود را به گوش تصمیمگیران برسانند.
در دوران جدید سیاستورزی، مطالبات مدنی شیوهی جدیدتری پیدا کرده و تکنولوژی نیز به کمک شهروندان و حاکمیت آمده و مقوله جدیدی به نام E-petiton یا همان مطالبهگری در بستر فضای مجازی شکل گرفته که چیزی شبیه به طومارنویسیهای قدیمی است اما در بستر اینترنت و به صورت همگانیتر. مطالبات مدنی زیادی در سالیان اخیر بوده که از این طریق پیگیری شده و در فضای مجازی و سایتهای خبری بازتابهای بسیاری داشته و بعضاً نیز موفقیتهایی را به همراه داشته است. در واقع E-petiton دریچهی جدیدی برای مشارکت شهروندان در تصمیمات و سیاستهای دولت است که در سالهای اخیر پیشرفتهای بسیاری در جهان داشته و تحولاتی را در مشارکت سیاسی اجتماعی به وجود آورده است.
اینترنت بهمثابه یک حوزه عمومی با قابلیتهای بینظیر خود، دگرگونی ژرفی نیز در اشکال مشارکت سیاسی ایجاد کرده که صاحبنظران از آن تحت عنوان ظهور اشکال جدید یا پستمدرن مشارکت سیاسی در مقابل تضعیف اشکال سنتی از آن یاد میکنند. اینترنت، شهروندان را قادر کرده است که برای طرح انتقادات و اعتراضات خود به جای توسل به اشکال نامتعارف کنش سیاسی همچون اعتراضات خیابانی، لشکرکشیهای تودهای و تجمعات اعتراضی که معمولاً متضمن درجهای از خشونت و در مواردی ناامنی و بینظمی است، از طریق امضای طومارهای اینترنتی، طـرح نظرسنجیهای آنلاین، ارسال و دریافت ایمیلهای اعتراضی، تجمعات مجازی و سایر اشکال ممکن، به طرح تقاضاها و اعتراضات خود به شیوهای بسیار مسالمتآمیز و درعینحال کارآمد مبادرت ورزند (Stoolle et all, 2005: 251-251). ازجمله مصادیق مشارکت و درگیر شدگی سیاسی آنلاین در اینترنت و شبکههای اجتماعی میتوان از ارسال ایمیل به مقامات حکومتی، فعالان سیاسی و سازمانهای بینالمللی غیردولتـــی، عضویت در انجمنها، احزاب و گروههای سیاسی آنلاین، نوشتن مقاله و یادداشت در وبسایتها، طراحی وبسایت و وبلاگهای سیاسی شخصی و گروهی، به اشتراک گذاشتن مطالب سیاسی در شبکههای اجتماعی، امضای طومارها، شرکت در تریبونهای بحث آنلاین، شرکت در نظرسنجیهای اینترنتی، رأیدهی اینترنتی، پیوند دادن فعالان سیاسی درزمینة یک موضوع سیاسی- اجتماعی خاص و ارتباطات دوسویه با مقامات حکومتی و فعالان سیاسی نام برد (سردارنیا،۱۳۸۸: ۲۰۵)
فضای مجازی؛ رقیب جدی احزاب
خاستگاه تشکیل احزاب به مثابه نیرومندترین، شفافترین و موثرترین گروههای سیاسی برخاسته از متن جامعه و درگیر در بازی سیاسی، به انگلستان قرن 19 برمیگردد. هرچند از قرنها قبل در یونان قدیم و بسیاری جوامع دیگر تنشورزی گروههای سیاسی جهت کسب قدرت وجود داشته، اما احزاب به معنای امروزی همگام با انقلابهای دموکراتیک و توسعه آیینهای انتخاباتی و پارلمانی در اروپا پدید آمدند. به طور سنتی، کمک به افزایش مشارکت سیاسی، مشروعیت، یکپارچگی ملی، توان مدیریت منازعات، جامعهپذیری سیاسی، انتقال مسالمتآمیز مطالبات و هویت منسجم، جزو کارکردهای احزاب در کشورهای اروپایی بودهاند.
با این وجود، نظام حزبی در این کشورها، در دو دهه اخیر شاهد تغییراتی در رفتار انتخاباتی و صفبندیهای حزبی بوده است. پیوندهای قدیمی بین رأیدهندگان و احزاب در حال فروپاشی و از بین رفتن است؛ امری که نمود آن را میتوان در افول هویت و فعالیت حزبی و کاهش اعضای احزاب به روشنی دید. ریشه این تغییرات به تحولات اجتماعی به خصوص تغییر دراز مدت ساختار اقتصادی و اجتماعی جوامع اروپایی باز میگردد که طی آن شهروندان پیوندها، وفاداریها، تعلقات و صفبندیهای سنتی خود را از دست دادهاند و علاقه و توجه آنها معطوف به مراکز و نهادهای جدیدی از جمله رسانهها شده است. نتیجه چنین روندی نیز در کشورهای اروپایی، ظهور احزاب و سازمانهای جدید برای پاسخدهی به تقاضاهای جدید است.
در ایران اما شرایط تا حد زیادی متفاوت است. شکلگیری احزاب در تاریخ ایران از همان ابتدا نه بر اساس پیشزمینهها، نیازها و اقتضائات داخلی، بلکه بیشتر با الگوگیری از کشورهای اروپایی بوده است. هر چند در طی بیش از صد سالی که از عمر این نهاد در ایران میگذرد، احزاب رشد و پویایی بسیاری را تجربه کرده و در مقاطعی نیز موفقیتها و کارامدیهای چشمگیری از خود نشان دادهاند، اما همچنان از یک آسیب و مشکل جدی رنج میبرند و آن هم عدم توجه به تحولات اجتماعی و بیتحرکی برای انطباق با نیازهای روز جامعه ایرانی است.
در سال های اخیر همزمان با گسترش و فراگیری گوشی های هوشمند و ضریب استفاده از اینترنت، جامعه ایرانی به شدت تحت تأثیر رسانه های اجتماعی و فضای مجازی قرار گرفته و بخش زیادی از نیازهای اطلاعاتی و آموزشی خود را از این مسیر دریافت می کند. شبکه های اجتماعی مجازی با برخورداری از ویژگی هایی همچون امکانات تعاملی، تولید و انتشار محتوا توسط کاربر، تشکیل گروههای دوستانه، ویژگیهای چند رسانه ای و همچنین سطح گسترده ارتباطات میان فردی، نقش مهمی در رفتارهای سیاسی افراد جامعه پیدا کرده اند و می توانند از طریق اطلاع رسانی(صحیح یا غلط) در مورد روند برگزاری انتخابات، کاندیداها و اهداف و نیات آنها، به طور جدی بر انگیزه افراد برای شرکت در انتخابات و نحوه مشارکت آنها تأثیر بگذارند.
بر خلاف بیشتر احزاب که پیوستن به آنها مستلزم پرداخت حق عضویت و صرف وقت و هزینه برای شرکت در جلسات ادواری آنهاست، عضویت در شبکه های اجتماعی هزینه ای برای شهروندان ندارد و آنها می توانند زمان و نحوه حضور و مشارکت خود در این شبکهها را برنامهریزی و تنظیم کنند و هر زمانی که خود فرصت دارند در مباحث گروههای مورد علاقه خود شرکت و اظهار نظر کنند و یا تنها شنونده و خواننده مطالب دیگران باشند. ضمن اینکه ماهیت مجازی شبکه های اجتماعی این امکان را به افراد می دهد که در صورت تمایل، هویت واقعی خود را برای دیگران فاش نکنند و ناشناس باقی بمانند.
حضور افرادی از طیف ها و گروه های مختلف، آزادی در ابراز عقیده و نظر و امکان شکل گیری واقعی تضارب آراء و نظرات از دیگر ویژگی های شبکه های اجتماعی هستند که شهروندان را جذب خود کرده و مشارکت در آنها را برای به ویژه نسل جوان جذابتر از حضور در نهادهای سنتی همچون احزاب می کند.
هر چند همه این مزیتها می توانند در صورت سوء استفاده افراد سودجو و مغرض به ضد خود تبدیل شوند و بر این اساس رسانه های آنلاین و فضای مجازی به محلی برای دامن زدن به دروغها و شایعات انتخاباتی با اهداف سیاسی خاص، ایجاد ناآرامی در فضای سیاسی کشور، تولید نفاق بین اعضای جامعه، مخدوش کردن اصل انتخابات و اهمیت مشارکت و تخریب ناعادلانه و غیر صادقانه نامزدهای رقیب و احزاب مخالف، تبدیل شده و سبب فریب افکار عمومی و نا امیدی و دلزدگی شهروندان از مشارکت سیاسی شوند. همچنین بر خلاف احزاب که به طور معمول مجموعه ای از افراد مطلع، دارای دغدغه های سیاسی و اجتماعی و مقید به قوانین و اصول و موازین نظام سیاسی را گرد هم می آورند، فضای مجازی هیچ قید و معیاری برای مشارکت افراد ندارد و هر شخصی با هر میزان از سن، تحصیل و تجربه می تواند در آن مشارکت و اظهار نظر کند و این امر خطر رواج سطحی گرایی و ابتذال را به دنبال دارد.
بر این اساس به نظر می رسد در مقطع کنونی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آنلاین تحولی گسترده در نیازها و تمایلات شهروندان در سراسر دنیا و از جمله ایران ایجاد کرده اند و همه نهادهای سیاسی از جمله احزاب برای حفظ جایگاه خود باید درک دقیق و شفافی از این تحولات داشته باشند، به بازتعریف موقعیت خود بر اساس تحولات نوین بپردازند و بکوشند با بهره گیری از این ابزارهای نوین، کارامدی، اثر گذاری و جذابیت خود را در دیدگاه افکار عمومی افزایش دهند. البته احزاب ایرانی می توانند همچنان با نادیده گرفتن این تحولات و تقلا برای ادامه فعالیت بر اساس همان شیوه های سابق، به مسیر خود ادامه دهند، اما در صورت انتخاب این مسیر، در آینده ای نه چندان دور باید قید تأثیر گذاری بر افکار عمومی و نقش آفرینی در فضای سیاسی و اجتماعی کشور را بزنند و عرصه را به کلی به رقبای چابک و تأثیر گذار جدید واگذار کنند.
منابع
- بشیریه، حسین، جامعه مدنی و توسعه سیاسی در ایران: گفتارهایی در جامعهشناسی سیاسی، تهران، موسسه نشر علوم نوین، 1378
- رضایی، عبدالعلی، مشارکت اجتماعی وسیله یا هدف یا ابزار توسعه، فصلنامه اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره 109 و 110، 1375
- صادقی، جواد و همکاران، رسانههای اجتماعی و مشارکت سیاسی در انتخابات، مطالعات رسانههای نوین، شماره 5، 1394