مدیریت خود؛ مانعی در برابر هدررفت سرمایه های وجودی

مقدمه
افراد بسیاری هستند که در امور خود احساس عدم موفقیت و ناکارامدی میکنند. اولین تصوری که با عدم کامیابی و رسیدن به احساس ناکارامدی برای فرد ایجاد میشود این است که تصور میکند توانمندی و استعدادی ندارد. غافل از اینکه گاهی با عدم مدیریت بر خود موجب هدررفت سرمایه های وجودی (جسمانی و روانشناختی) خود میشود.
سرمایه های وجودی چیست؟
سرمایه های وجودی انسان سه دسته هستند؛ زمان، ذهن و رفتار. ویژگی مشترک هر سه اینها این است که انسان در بستر اینها و با استفاده از این سرمایه ها امور روزمره خود را مدیریت و راهبری میکند؛ زیرا در بستر اینها توانایی های منحصر به فرد انسان شکل میگیرد. اینکه یک نفر توانایی بدنی خوبی دارد، دیگری حافظه قدرتمندی دارد، و یا فردی دیگر خیلی خوب میتواند آواز بخواند، همه ی اینها و مثالهایی از این دست را میتوان جزء توانایی های[1] منحصر به فرد یک انسان دانست که با پرورش آن تبدیل به یک توانایی تکامل یافته یا مهارت[2] میشود. مهارت به معنای این است که یک استعدادی در انسان به ظهور و بروز میرسد تا جایی که میتواند به صورت آشکار و ناآشکار، خودآگاه و ناخودآگاه از آن استفاده کند که در روانشناسی شناختی از آن با عنوان حافظه ناآشکار[3] یا غیرمصرح[4] یاد میشود. مثلاً فردی که سالها است رانندگی میکند دیگر با چشم بازبینی نمیکند الآن ماشین در کدام دنده است یا ترمز، کلاچ و پدال گاز کجا است. شاید در حین رانندگی امور بسیار متعدد و متفرقهای فکر کند که رانندگی یکی از آنها باشد.
نکته ی دیگر اینکه سرمایه های وجودی سه گانه در انسان سیال هستند؛ به معنی اینکه اینها همچون مسیل آب در حال حرکتند چه انسان اراده ی خود را در آن دخیل نماید و چه اینکه مداخله ای نکند. در حقیقت آیه قرآن که میفرماید «ان الانسان لفی خسر»[5] به همین موضوع اشاره دارد. یعنی انسان دائماً در طی زمان که یکی سرمایه های وجودی او است در حرکت است و این سرمایه حالت ایستا ندارد که دیگر حرکتی نکند؛ بلکه همیشه در حال حرکت است. چه انسان استفاده بکند چه استفاده نکند؛ چه استفاده درست انجام دهد و چه استفاده غلط؛ بنابراین با غفلت و نداشتن برنامه برای استفاده از چنین سرمایه ای که خاصیتی همچون سیل دارد اگر انسان دقت کافی نداشته باشد دچار خسران میشود. این احساس خسران همان چیزی است که فرد احساس میکند در زندگی خود به جایی نرسید و نتوانست یک مسیر موفقیت آمیزی را که قابل دفاع باشد برای خود در نظر بگیرد.
حال سه سرمایه ی وجودی ذکر شده را این طور به تفکیک تشریح میکنیم: زمان انسان همیشه در حال گذر است حال اینکه چگونه از زمان خود استفاده کنیم در اختیار ما است نه گذران بودن آن. در مورد ذهن انسان همیشه ذهنش فعالیت میکند و محتواهایی را تولید میکند. اگر انسان برای ذهن خود مدیریت نداشته باشد کار خود را انجام میدهد و ممکن است محتواهای نامناسب پیش روی فرد بگذارد. در مورد رفتار هم انسان همیشه در حال انجام دادن رفتاری است؛ اینکه چه رفتاری را انجام دهد که بهترین رفتار باشد در اختیار فرد است و باید برای آن از ذهن خود بهره بگیرد. در نهایت به این جمله از حضرت امیر (علیه السلام) میرسیم که میفرماید: «نفس خود را مشغول کن؛ چرا که اگر تو آن را مشغول به کاری نکنی آن تو را به خود مشغول میکند.»
مدیریت خود چیست؟
مدیریت خود دقیقا همین است که انسان به نحوه ی مدیریت سرمایه های وجودی توجه کند. لازمه ی مدیریت خود این است که فرد اولاً ادراکی[6] از این سرمایه ها داشته باشد؛ در ثانی به آنها توجه[7] کند. در مرحله ی بعد بر اساس توجهی که کرده مسیر درست را بر اساس موقعیتها و شرایط بیرونی و همین طور سرمایه های وجودی و استعدادهای درونی خود شناسایی[8] کند و در نهایت در بهترین تصمیمگیری[9] را داشته باشد. همهی اینها توانمندیهای ذهنی و شناختی انسان هستند که انسان با استفاده از اینها میتواند بقیه ی سرمایه های وجودی خود یعنی زمان و رفتار و حتی خود ذهن را مدیریت کند؛ بنابراین ذهن و مدیریت آن محوریترین سرمایه ی وجودی انسان است که انسان با استفاده از آن برنامه ریزی[10] میکند.
جمعبندی
بر اساس آنچه گفته شد انسان به واسطه ی قوه ی ارادهای که دارد موظف است از این سرمایه های وجودی خود به بهترین شکل استفاده کند. در طی ادوار مختلف زندگی به خصوص جوانی و نوجوانی، انسانهای مختلفی هستند که احساس ناکارامدی میکنند. این ناکارامدی در اثر این است که بینش صحیح و مبتنی بر واقعی نسبت به سرمایه های وجودی خود نداشته اند که باعث شده است عملکرد ضعیف تری هم از خود بروز دهد. در نهایت احساس عدم موفقیت و ناکارامدی در خود داشته باشد.
همچنین اریکسون روانشناس و روانکاو نامی امریکایی در نظریه رشد خود بیان میکند انسان در دوران میانسالی و پیری به گذشته خود فکر میکند؛ اگر این گذشته پربار بوده باشد احساس خرسندی و رضایت و اگر متوجه شود که از حداکثر ظرفیت های خود استفاده نکرده احساس خسران میکند.
[1] Ability
[2] Skill
[3] Explicit memory
[4] Non-declarative memory
[5] عصر/2
[6] Perception
[7] Attention
[8] Recognition
[9] Decision making
[10] planning
هسته تحکیم خانواده و جمعیت اندیشکده