مسئله عدم هماهنگی فرا و میانساختاری (3)؛ مقدمهای بر الگوی مطلوب هماهنگی
پیش از آنکه به الگوی مطلوب هماهنگی بپردازیم باید پیشفرض نظری خود را نسبت به ماهیت روابط اجتماعی (نظم یا تضاد) مشخص کنیم. اگر روابط اجتماعی میل به نظم یا وحدت داشته باشد، روابط و ساختارها به طور طبیعی میل به هماهنگی و یکپارچگی خواهند داشت. اما اگر روابط اجتماعی میل به تضاد یا عدم وحدت داشته باشند، روابط و ساختارها به طور طبیعی میل به عدم هماهنگی و عدم یکپارچگی خواهند داشت.
مقدمه
پیش از آنکه به الگوی مطلوب هماهنگی بپردازیم باید پیشفرض نظری خود را نسبت به ماهیت روابط اجتماعی (نظم یا تضاد) مشخص کنیم. اگر روابط اجتماعی میل به نظم یا وحدت داشته باشد، روابط و ساختارها به طور طبیعی میل به هماهنگی و یکپارچگی خواهند داشت. اما اگر روابط اجتماعی میل به تضاد یا عدم وحدت داشته باشند، روابط و ساختارها به طور طبیعی میل به عدم هماهنگی و عدم یکپارچگی خواهند داشت.
بر اساس دیدگاه علامه شهید سید محمدباقر صدر(ره) انواع مختلفی از تضاد اجتماعی میان روابط اجتماعی حاکم است که ریشه در «حب ذات» دارد. بر اساس این دیدگاه روابط و ساختارها میل به عدم وحدت و عدم یکپارچگی خواهند داشت. لازم به ذکر است تضادی که مرحوم شهید صدر(ره) برای روابط اجتماعی در نظر میگیرد با تضادی که مارکس برای روابط اجتماعی در نظر میگیرد متفاوت است. زیرا تضادی که مارکس از آن سخن میگوید ریشه در طبقه اجتماعی و مالکیت خصوصی دارد ولی تضادی که شهید صدر(ره) بیان میفرمایند ریشه در «حب ذات» دارد. از این رو روابط و ساختارها به طور طبیعی و بدون دخالت عامل بیرونی میل به عدم هماهنگی دارند.
از دیدگاه شهید صدر(ره) برای هماهنگی نیازمند حکمرانی هستیم؛ شهید صدر(ره) با استناد بر آیه 213 سوره مبارکه بقره به نکته تضاد حاکم بر روابط اجتماعی اشاره میفرمایند که این اختلاف و تضاد، نیازمند معیاری شد تا حق تعریف بشود و هماهنگی و نظم عینیت پیدا کند و امکانات به وجود آمده در اثر تجربه زندگی اجتماعی در مسیری مثبت هدایت شود. از این رو حکمرانی توسط انبیا پدید آمد.
الگوی مطلوب هماهنگی
برای الگوی مطلوب هماهنگی ابتدا باید مفهوم هماهنگی را از ابهام خارج کنیم و در مرحله بعدی کنشهای مطلوبی که هماهنگی را محقق میکنند، بیان کنیم.
هماهنگی فرآیند همسوسازی تخصیص منابع و فعالیتها با استراتژیها یا خط مشیها در جهت تحقق اهداف فرا و میانبخشی است. بهطور کلی هماهنگی در سازمان شامل هماهنگی درونی و هماهنگی بیرونی است.
در هماهنگی درونی محور اصلی هماهنگکردن فعالیتهای درونسازمانی است و این هماهنگی درونی، از طریق هماهنگی عمودی (یا سلسلهمراتب) و هماهنگی افقی (ارتباطات کارمندان همسطح) محقق میگردد. در هماهنگی بیرونی محور اصلی هماهنگی مولفههای سازمان با محیط بیرون از سازمان است.
کنشهای مطلوبی که هماهنگی را محقق میکنند عبارتاند از:
- کلنگری یا تحلیل سیستمی: کلنگری یا به عبارت بهتر تحلیل سیستمی از الزامات تحقق هماهنگی است، زیرا با رویکرد جزئینگر و تکخطی نمیتوان همه متغیرهای اثرگذار بر هماهنگی را شناسایی کرد.
- همسوسازی: اگر قوانین، خط مشیها و استراتژیها همسو با یکدیگر نباشند، هماهنگی محقق نخواهد شد.
- بهکارگیری فناوری و نرمافزارهای تسهیلکننده هماهنگی: امروزه روابط اجتماعی دچار پیچیدگیهایی شدهاند که از طریق فناوریها میتوان از پیچیدگیهای آن کاست.
- افزایش تعاملات و ارتباطات سازمانی: توسعه ارتباطات مؤثر، فرصتهایی عالی جهت هماهنگی و پیوستگی را در سازمان فراهم میکند.
- شفافیت در ساختار، قواعد و منابع سازمانی: تعریف روشن نقشهای سازمانی، مسئولیتها و زنجیره فرمان گروهی برای ساخت هماهنگی قوی و جریان کاری مؤثر در سازمان، حیاتی است. همه باید از سیاستها و فرایندهای روشن سازمان نیز آگاه شوند تا بتوانند دیدگاه شفافی از وظایف و اهداف خود داشته باشند.
- رهبری الهامبخش: اکثر افراد برای رهبران الهامبخش کار میکنند، نه برای دیکتاتورهایی که مدام دستور میدهند. رهبر واقعی، گروه خود را بهسمت موفقیت هدایت و نیازهای آنها را نیز درک میکند. رهبر عالی کسی است که قادر به الهام بخشیدن و انگیزه دادن به اعضای گروه باشد تا بتواند بهترین پتانسیلها را در آنها فعال و هرگونه اختلاف بین آنها را بهشکل مناسبی حل کند. رهبر کارآمد کسی است که میتواند هماهنگی را در تمام سطوح سازمان گسترش دهد.
هماهنگی کلید برقراری سیستمهای ساختارمند و اتحاد بین بخشهای مختلف سازمان است تا همه بتوانند بهطور مؤثری برای رسیدن به اهداف خود و سازمان کار کنند؛ همچنین هماهنگی به ایجاد محیط مثبت و متعادل کمک میکند.
پس از طرح مطالب اشاره شده، امکان سؤالات زیر وجود دارد:
- عدم هماهنگی چه زمانی مسئله نیست؟
عدم هماهنگی هنگامی مسئله نیست که عدم هماهنگی در ظاهر رخدادهای سازمانی وجود دارد ولی این عدم هماهنگی در جهت تعاملات و چانهزنیهایی برای تحقق اهداف است. همانطور که در مقدمه اشاره شد روابط و ساختارها به طور طبیعی میل به عدم هماهنگی دارند و برخی از مقاومتهای اولیه برای تغییر وضع موجود نباید مسئله عدم هماهنگی تلقی گردد. به عبارت بهتر مقاومتهای اولیه تغییر که از طریق تعاملات و چانهزنی قابل حل است، مسئله عدم هماهنگی نیست.
- عدم هماهنگی چه زمانی مسئله است؟
عدم هماهنگی هنگامی مسئله است که فعالیتها یا عدم فعالیتها منجر به تحقق اهداف نشود. چه اینکه عدم هماهنگی مشهود باشد یا خیر. برای مثال: ساخت 4 میلیون مسکن در نهضت ملی مسکن سیاستی است که در مرحله اجرا دچار عدم هماهنگی شده است. برای حل مسئله عدم هماهنگی باید نقطه تمرکز جایی باشد که فعالیتها منجر به تحقق اهداف نمیشود. به عبارتی معیار عدم هماهنگی، عدم اثربخشی است. اگر اثربخشی (تحقق اهداف بخشی و فرابخشی) در فعالیتها وجود نداشته باشد، هماهنگی وجود ندارد.
جمعبندی
در علوم اجتماعی، روابط و ساختارهای اجتماعی به دو صورت نظم یا تضاد توصیف میشود. در صورتی که پیشفرض روابط اجتماعی بر پایه نظم باشد، ساختارها به طور طبیعی، هماهنگی و یکپارچگی خواهند داشت، اما در صورتی که پیشفرض روابط، تضاد یا عدم وحدت باشد، ساختارها به طور طبیعی، عدم هماهنگی و عدم یکپارچگی خواهند داشت. بر اساس دیدگاه شهید صدر(ره) روابط اجتماعی بر پایه تضادِ ناشی از حب ذات است و برای رسیدن به هماهنگی، حکمرانی ضروری است.
هماهنگی در سازمان شامل هماهنگی درونی و هماهنگی بیرونی است و کنشهای مطلوبی که هماهنگی را محقق میکنند عبارتاند از کلنگری یا تحلیل سیستمی، همسوسازی، به کارگیری فناوری و نرمافزارهای تسهیلکننده هماهنگی، افزایش تعاملات و ارتباطات سازمانی، شفافیت در ساختار، قواعد و منابع سازمانی و رهبری الهامبخش. عدم هماهنگی هنگامی مسئله است که فعالیتها یا عدم فعالیتها منجر به تحقق اهداف نشود.
منابع
- قرآن کریم
- صدر، سید محمد باقر. 1395، پژوهش های قرآنی، انتشارات دار الصدر، قم.
- صدر، سید محمد باقر. 1394، اسلام راهبر زندگی، انتشارات دار الصدر، قم.
- حسینی خامنه ای، سید علی. 1389، سیاست های کلی نظام اداری.
هسته نظام اداری اندیشکده