مسئله کاهش تمایل مردان به فرزندآوری
مسئلهی جمعیت یکی از مسائل راهبردی و استراتژیک برای هر جامعهای است که یکی از بخشهای مهم آن در ارتباط با کاهش یا افزایش جمعیت است. البته این مسئله در گذشته بدین شکل مطرح نبود؛ زیرا به علت نرخ بالای مرگ و میر در نوزادان و مادران باردار و سن پایین امید به زندگی در افراد بزرگسال چندان شاهد موج جمعیتی نبودهایم و یک تعادلی نسبی میان مرگ و میر و زادولد وجود داشت.
اما در دهههای اخیر به علت پیشرفتهای پزشکی و امکانات بهداشتی مشکل زوال جمعیت تا حد زیادی مرتفع شد. اما نرخ موالید رشد خود را ادامه داد؛ تا جایی که تصمیم کشورها به سمت کاهش جمعیت سوق پیدا کرد. در طی سیاستهای کاهش جمعیت مسیر سبک زندگی خانوادهها به سمتی رفت که بعد جامعه دچار رشد منفی در جمعیت شد و نیاز شد که فرزندآوری مورد تشویق قرار گیرد. این در حالی بود که جامعه به روند قبلی عادت کرده بود و سبک زندگی خود را مبتنی بر آن شکل داده بود. در این میان مردان به عنوان سرپرستان خانوار نقش بسیار مهمی را ایفا میکردند و عدم تمایل آنان به فرزندآوری در ادامهی این روند بسیار تعیینکننده بود. در ادامه به مهمترین دلایل این مسئله خواهیم پرداخت:
معضلات اقتصادی
یکی از گلوگاههای مهم در مسائل مربوط به فرزندآوری مسائل اقتصادی است. افراد بسیاری هستند که به علت نداشتن شغل، درآمد و مسکن مناسب اقدام به ازدواج نمیکنند و اگر برای ازدواج اقدام بکنند تا سالها پس از ازدواج فرزندآوری را به تعویق میاندازند. از این رو نهایتاً به یک یا دو فرزند اکتفا میکنند. اما خود میدانند اگر شرایط اقتصادی بهتری داشتند قطعاً زودتر از این ازدواج میکردند و فرزند میآوردند؛ بنابراین در پارهای از مواقع شرایط و تنگناهای معیشتی افراد را از آوردن فرزند منصرف میکند.
افزایش توقعات جامعه
در زمانی که سیاستهای کاهش جمعیت مورد توجه بود مردم در شرایط زندگی جدید که با کمفرزندآوری خو گرفتند و در آن تثبیت شدند؛ زیرا ملاحظه نمودند که با فرزند کمتر میتوانند دغدغهمندی کمتری داشته باشند؛ ضمن آنکه میتوانند همان امکاناتی را که برای 3 یا چهار فرزند در نظر میگرفتند اینک برای یک نفر استفاده کنند. این شرایط باعث ایجاد این نگرش میشد که با فرزندآوری کمتر کیفیت بهتری در فرزندآوری خود ایجاد کردهاند و بهجای آنکه چهار فرزند بیاورند که محروم از امکانات بسیاری باشند، یک فرزند بهرهمند از همهی امکانات به دنیا بیاورند. این مسئله به خصوص در عصر حاضر که برای فرزندان امکاناتی چون موبایل، لپتاب و … مطرح شده بسیار تشدید گشته است.
کاهش انتظارات از فرزندان
یکی از مسائل بنیادین که در طی ادوار قبل مورد غفلت قرار گرفت این بود که با افزایش امکانات و بهرهمندیها برای تکفرزندها انتظارات از آنان نیز کاهش یافته است. امری که در گذشته بسیار مورد تأکید بوده است واگذاری بخش مهمی از مسئولیتهای خانه به دختران و پسران. بدین صورت که دختر از 7 یا 8 سالگی امور داخل خانه را از مادر خود آموخته بودند و آن کارها را گاهی خودشان به جای مادر و یا در کمک به مادر انجام میدادند. و یا اینکه پسران از سنین 12 – 13 سالگی کنار درس خود سر کار هم میرفتند و بخشی از مخارج خانواده را تأمین مینمودند. اما این در حالی است که شرایط جامعه در حال حاضر تغییرات بسیاری کرده است؛ یعنی خانواده که در گذشته نگاه سرمایهای به فرزندان داشت، امروزه خود را خادم آنان در نظر میگیرد و تصور میکند فرزند موجودی است که همهی سرمایهی عمر خود را باید برای او هزینه و به او واگذار کند.
به همین ترتیب باید گفت چالشهای فرهنگی مسئلهی فرزندآوری اگر از چالشهای اقتصادی شدیدتر نباشد، کمتر نیست. در قسمتهای قبلی ذکر شد که مسئلهی افزایش توقعات خانوادهها و کاهش انتظار از فرزندان بار بسیاری را بر دوش خانوادهها قرار داده و خانوادهها تصور میکنند وقتی ما برای یک فرزند اینقدر به زحمت افتادیم برای فرزندان دیگر هم به همین اندازه باید به زحمت بیفتیم؛ در حالی که بسیاری از زحمتها و دغدغهمندیهای خانوادهها به شکل دیگری باید مدیریت میشدند که میتوانستند مسئلهساز نشوند.
عدم حمایت اجتماعی
وقتی یک زوج میخواهند فرزندی را بیاورند زحمات فراوانی را برای خود پذیرفتهاند اما به نظر خود این را کاری جذاب میدانند که حاضرند زحمتهای آن را در ازای لذتی که میبرند به جان بخرند. در این میان یکی از عواملی که میتواند به رغبت و علاقهی یک زوج کمک کند تا سختیها و رنجهای فرزندآوری را تحمل کنند حمایتها و تشویقهایی است که اطرافیان نسبت به آنان خواهند داشت. این حمایتها میتواند بر لذت فرزندآوریشان بیفزاید و هم از رنج آنان بکاهد. در عین حال هم اگر با شماتتها و سرزنشهای اطرافیان مواجه شوند، میتواند باعث سرخوردگی آنان شود و گاهی ایشان را از کار خود پشیمان گرداند. از این رو اگر حمایتهای لازم از یک زوج به عمل نیاید آنان ممکن است انگیزهی کمی برای فرزندآوری داشته باشند و این کار را انجام ندهند یا به تعویق بیاندازند