فرهنگ و مشارکت سیاسییادداشتها

مشکل اصلی اینجاست!

در موضوعات خبری پیرامون فضای مجازی، هفته پیش خبری در رابطه با اختلاف ساترا با فیلیمو منتشر شد. این خبر حاکی از نقض قانون مجوز پخش برای محتوای سینمای خانگی از جانب فیلیمو بود. در این میان رئیس صدا و سیما در نامه‌ای از ریاست جمهوری، درخواست بستن دامنه پلتفرم فیلیمو را خواستار شده بودند. با توجه به محتوای نامه،آنچه که رئیس صدا و سیما از تخلف فیلیمو ترسیم کرده است؛ در ابتدای امر حاکی از چند علت بوده است اما مشکل اصلی، جای دیگری است. در این نوشتار کوتاه علاوه بر بررسی ابتدایی این موضوع، به مشکل اصلی پرداخته خواهد شد.

اندیشکده رهیافت؛ در موضوعات خبری پیرامون فضای مجازی، هفته پیش خبری در رابطه با اختلاف ساترا با فیلیمو منتشر شد. این خبر حاکی از نقض قانون مجوز پخش برای محتوای سینمای خانگی از جانب فیلیمو بود. در این  میان رئیس صدا و سیما در نامه‌ای از ریاست جمهوری، درخواست بستن دامنه پلتفرم فیلیمو را خواستار شده بودند. با توجه به محتوای نامه،آنچه که رئیس صدا و سیما از تخلف فیلیمو ترسیم کرده است؛ در ابتدای امر حاکی از چند علت بوده است اما مشکل اصلی، جای دیگری است. در این نوشتار کوتاه علاوه بر بررسی ابتدایی این موضوع، به مشکل اصلی پرداخته خواهد شد.

با توجه به سابقه عملکرد فیلیمو در جلب مخاطب، در وهله اول آنچه از این اقدام رئیس صدا و سیما به ذهن مخاطب متبادر می‌شود آن است که صدا و سیما در کنار مسائل و مشکلات خود، با قبول مسئولیت تنظیم‌گری در نقش ساترا، به دنبال حذف رقیبان خود است. اگر قبل از نامه درخواستی، این ذهنیت شکل می‌گرفت؛ شاید قضاوتی یک‌جانبه و علیه صدا و سیما به حساب می‌آمد. اما با توجه به محتوای نامه مذکور، می‌توان اذعان کرد که بخشی از جامعه به این نتیجه خواهند رسید. به همان شکل که برخی از نمایندگان مجلس نسبت به این موضوع واکنش نشان داده‌اند[1]. در وهله بعدی، خود سازمان صدا و سیما نیز به ساترا و نقش آن به عنوان تنظیم‌گر مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر، وقعی ننهاده است. درخواست فیلتر کردن یک پلتفرم که مجوز آن توسط ساترا تایید شده است؛ با درخواست مستقیم رئیس صدا و سیما، نشان‌دهنده پیوست نابجای ساترا به سازمان صدا و سیما است. اگر ساترا متولی این امر است؛ پس چه نیازی به نامه‌نگاری رئیس بوده است؟ اگر اقدامات ساترا جامعه عمل پوشانده نمی‌شود، پس ماهیت وجودی آن برای چیست؟

ساترا برای داشتن عملکرد موفق، باید در حوزه نظارت و تنظیم‌گری، راهبر و جلودار باشد. این راهبری باید به گونه‌ای صورت پیدا کند که نه اینکه به دنبال حذف رقیب بوده بلکه با رسیدگی به موقع و با اقدامی راهگشا، سعی در همراه کردن بخش خصوصی، در زمین بازی سیاستگذاری فرهنگی داشته باشد. علاوه بر این چند مورد، اینکه خود ساترا، ناتوان از پاسخگویی به مطالبات چند فیلم باشد؛ این هدف را به هیچ وجه محقق نخواهد کرد[2]. سازمان صدا و سیما اگر با بوروکراسی و اتوماسیون کُند اداری خود در حال حیات است؛ اما سازمان ساترا با همان بوروکراسی کند، نمی‌تواند پاسخگوی سرعت عمل VODها باشد. این نه تنها برای حوزه صوت و تصویر صادق بوده است بلکه حوزه‌های دیگر فاوا نیز با سیاستگذاری متصلب و یکجانبه همراهی نخواهند کرد.

دعوای صدا و سیما یا ساترا با فیلیمو به مثابه یک مشت، نمونه از خروار ساختار سیاستگذاری و حکمرانی الان است. سیاستگذاری حوزه فاوا به دو روش صورت می‌گیرد. در روش اول، جایی برای بخش خصوصی و ذائقه مخاطبین و جامعه مدنی در این سیاست‌ها تعیین نمی‌شود و در روش مرسوم دوم، باید ذیل تصمیم دولت، ساختار دولت و یا در تصدی دولت باشد. گویا سیاستگذاری‌ها نسبت به حکمرانی مشارکتی و یا حکمرانی مردمی بیگانه بوده یا بیگانه شده‌اند. رهبری معظم، در دیدار اخیرشان با کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش بنیان‌ها به این امر مهم اشاره کردند: « دستگاه‌های اجرائی باید از توسعه‌ی بنگاه‌های خصوصی حمایت کنند؛ کشور بدون فعّالیّت بنگاه‌های خصوصی اداره نخواهد شد. اشتباه مهمّی که در سالهای اوّل انقلاب اتّفاق افتاد و مبالغ زیادی از آثارش همین طور ماند؛ این بود که بخش خصوصی را کنار زدند و همه‌ی کارها، حتّی فروش مثلاً اجناس خُرد را به مسئولین دولت و دستگاه‌های دولتی سپردند؛ خطای بزرگی بود که ما انجام دادیم. بایستی بنگاه‌های خصوصی که حضور مردم است، توانایی مردم است، ابتکار مردم است، پول مردم است، حمایت بشوند؛ وسط میدان بیایند؛ اقتصاد را اینها باید اداره کنند[3]»

با توجه به بیان ایشان، اعطای نقش به بازیگران خصوصی و عمومی تنها در زمینه اقتصاد – که مورد اشاره ایشان بوده – نبوده و نیست. بلکه فراتر از اقتصاد یعنی فرهنگ و حوزه فاوا را نیز شامل می‌شود. برای مشارکت افزایی، نیاز به این است که دولت از تمامیت‌خواهی و دولتی‌سازی خود که گرچه ظاهری مطلوب داشته اما در عمل نتیجه عکس به دنبال دارد؛ بکاهد و برای جریان‌های اجتماعی و بخش خصوصی در سیاستگذاری فرهنگی و به ویژه فاوا، نقشی برای بازیگری قائل شود. این همان مشکل اصلی است که ساترا، صدا و سیما، و حتی نهادی چون شورای عالی فضای مجازی را در مقام سیاستگذار و تنظیم‌گر، ناکارآمد ساخته است. مشکل اصلی با نظارت نیست؛ بلکه مشکل با شیوه تعامل در سایه نظارت و تنظیم‌گری بوده و در یک کلمه، تصدی‌گری است.

[1] hamshahrionline.ir/x8hJV

[2] https://vgto.ir/khc

[3] بیانات در دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش بنیان‌ها، 10/11/1401

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا