خانوادهیادداشتها

نگاهی گذرا به دلایل گسترش پدیده طلاق در ایران

آمارها نشان می‌دهد نهاد مستحکم خانواده بیش از پیش سست شده و این سستی در چند دهه اخیر به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی شناخته می‌شود. به عنوان نمونه آمار ازدواج و طلاق شش ماهه نخست سال 1401 نشان می‌دهد در برابر 250 هزار ازدواج ثبت شده، 94 هزار طلاق نیز صورت گرفته است و در این میان تهران نیز با آماری نزدیک به 18 هزار طلاق در صدر قرار دارد.

اندیشکده رهیافت؛

مقدمه

خانواده که آن را می‌توان اولین نهاد اجتماعی بشری دانست با وجود تحولات اجتماعی عظیم در طول زیست انسان بر روی زمین حفظ شده و با وجود تغییرات هنوز هم به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی شناخته می‌شود. از این رو مکاتب و ادیان مختلف هرکدام نسبت به آن موضع‌گیری کرده و یا چارچوب‌هایی برای آن قرارداده‌اند. در این میان اسلام خانواده را محبوب‌ترین و عزیز‌ترین بنیان اجتماعی در نزد خداوند دانسته و در کنار ترغیب فراوان به ازدواج، آموزه‌های بسیاری را برای حفظ و استحکام آن وضع کرده و آن را در رسیدن به اهداف خود یاری کرده است. با این وجود نهاد خانواده طی دهه‌های اخیر چه در ایران و چه جهان در معرض آسیب‌های فراوانی قرار گرفته و در حال دور شدن از اهداف و کارکردهای اصلی خود می‌باشد. رسانه‌ای شدن، عرفی شدن، مصرفی شدن، فردی شدن و سیالیت میان ارزش‌های متضاد، بالا رفتن سن ازدواج، افزایش زنان سرپرست خانواده، کاهش بعد خانوار و افزایش طلاق از جمله تحولاتی است که خانواده دچار آن شده است.

در میان همه این تحولات یکی از مهمترین مسائل، افزایش میزان طلاق در میان زوج‌های ایرانی است. در میان تعریف‌های مرسوم از خانواده، از آن به عنوان یک عهد مستحکم میان زن و مرد یاد می‌شود اما آمارها نشان می‌دهد این نهاد مستحکم بیش از پیش سست شده و از این رو در چند دهه اخیر به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی از آن یاد می‌شود. به عنوان نمونه آمار ازدواج و طلاق شش ماهه نخست سال 1401 نشان می‌دهد در برابر 250 هزار ازدواج ثبت شده، 94 هزار طلاق نیز صورت گرفته است و در این میان تهران نیز با آماری نزدیک به 18 هزار طلاق در صدر قرار دارد.

این مسئله از جایی مهمتر می‌شود که طلاق تنها به پایان یافتن زندگی مشترک دو نفر ختم نمی‌شود و پیامدهای منفی و تأثیرات مخرب زیادی از جمله افزایش افسردگی در میان زنان، مردان و کودکان، افزایش انحرافات اخلاقی، اعتیاد و اختلالات هویتی و شخصیتی در فرزندان طلاق به دنبال دارد. از این رو اندیشمندان و پژوهشگران اجتماعی تلاش‌های قابل توجهی برای بررسی دلایل افزایش این موضوع انجام داده‌اند که در یک دسته‌بندی کلی می‌توان علل را به چهاردسته همسرگزینی نادرست، نقص دانش و مهارت، عملکرد نامطلوب همسران و شرایط نامناسب اقتصادی تقسیم کرد.

بررسی علل طلاق

یکی از دلایل ابتدایی و مهم که به پیش از ازدواج برمی‌گردد اشتباه در انتخاب همسر است. ثبت پنجاه درصد طلاق‌ها در 5 سال ابتدایی زندگی نشان‌دهنده این است که بخش مهمی از مشکلات به عدم دقت کافی در زمینه معیارهای صحیح همسر برمی‌گردد. تحقیقات نشان می‌دهد در دوره کنونی سبک ازدواج از خانواده‌محور به فردمحور تغییر کرده و در میان معیارها نیز عشق و هیجان اولیه به یکی از مهمترین معیارها تبدیل شده است. هرچند محبت و علاقه طرفینی زمینه شکل‌گیری زندگی مشترک است اما به تنهایی کافی نبوده و در صورت عدم تناسب فرهنگی، اعتقادی و اخلاقی هیجان اولیه نیز خاموش خواهد شد.

دلایل دسته دوم ریشه در نقص دانش و مهارت زوجین دارد. در اینجا حتی با وجود انتخاب صحیح و مناسب به دلیل عدم داشتن آگاهی و مهارت لازم برای ایفای نقش‌های خانوادگی ممکن است مشکلات جدی در تعاملات زناشویی از جمله نارضایتی عاطفی و جنسی، عدم درک متقابل، برآورده نشدن نیازها، انتظارات غیرمنطقی از یکدیگر و عدم توانایی حل اختلاف رخ دهد که در صورت تشدید به طلاق انجامد.

دسته سوم از دلایل طلاق که بسیار متأثر از تحولات فرهنگی،اجتماعی و ارتباطی در جامعه است عملکرد نامطلوب همسران می‌باشد که از جمله آنها می‌توان به خیانت زناشویی، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، خشونت و سوء رفتار، استفاده نادرست از وسایل ارتباطی به خصوص فضای مجازی، عدم مسئولیت‌پذیری و مصرف‌گرایی اشاره کرد.

دسته آخر نیز ریشه در مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری و پایین بودن امنیت شغلی، عدم تناسب درآمد و هزینه‌ها، بالا بودن تورم در کشور و بالا بودن هزینه تأمین مسکن دارد. زیرا در صورت قرار گرفتن خانواده در شرایط سخت اقتصادی، این نهاد در معرض مشکلات، اختلافات و تعارض‌های جدی قرار می‌گیرد که ممکن است به طلاق منجر شود.

در پایان بایست عنوان داشت هرچند پدیده طلاق در نوع خود از نظر علّی بی‌نظیر بوده و به دلیل شبکه پیچیده و متفاوت از عوامل، برنامه‌ریزی برای کاهش آن سخت می‌باشد اما با اغماض مانند بسیاری دیگر از پدیده‌های اجتماعی می‌توان از جهت مراحل و انواع، آن را دسته‌بندی نمود و با توجه به علل اصلی و زمینه‌های مؤثر سیاست‌هایی را برای کاهش آن اتخاذ کرد.

منابع

  1. مرکز آمار ایران ‌‌‌‌
  2. حاجیان مقدم(1393). فراتحلیل مطالعات خانواده در زمینه عوامل مقوم و فرساینده خانواده ایرانی، پژوهش‌نامه زنان
  3. روشنی و همکاران(1398). فراتحلیل پژوهش‌های طلاق در ایران در دو دهه اخیر(1377-1397)، زن در توسعه و سیاست
  4. فیروزجائیان و همکاران(1397). فراتحلیل مطالعات انجام شده در حوزه طلاق در ایران، فصلنامه مطالعات زن و خانواده

هسته خانواده اندیشکده

 

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا