فرهنگ و مشارکت سیاسی

همبستگی اجتماعی در ایران: ضرورتی انکارناپذیر

همبستگی اجتماعی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های کلیدی سرمایه اجتماعی، پایه‌ای برای انسجام و پایداری جوامع مدرن محسوب می‌شود.

اندیشکده رهیافت؛

همبستگی اجتماعی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های کلیدی سرمایه اجتماعی، پایه‌ای برای انسجام و پایداری جوامع مدرن محسوب می‌شود. این مفهوم که در ادبیات جامعه‌شناسی از نظریات دورکیم (Durkheim 1997) تا بوردیو (Bourdieu 1986) به شکل‌های مختلف تبیین شده است، نقشی حیاتی در کاهش تنش‌های ساختاری و افزایش توان تاب‌آوری جوامع در برابر بحران‌ها ایفا می‌کند. در ایران، تحولات اخیر در زمینه مهاجرت، فرار مغزها، و کاهش عدالت مالیاتی، تهدیدی جدی برای همبستگی اجتماعی و پایداری کشور به شمار می‌آید.

مهاجرت و فرار مغزها

مطابق گزارش‌های مراکز پژوهشی و آماری، ایران در سال‌های اخیر شاهد یکی از بالاترین نرخ‌های مهاجرت نخبگان علمی و نیروی کار متخصص بوده است. این پدیده که اغلب با اصطلاح «فرار مغزها» شناخته می‌شود، ریشه در عوامل متعددی همچون احساس بی‌عدالتی، نبود فرصت‌های برابر، و نگرانی از آینده اقتصادی و سیاسی دارد. برای مثال، آمار منتشرشده توسط مؤسسه مطالعات جمعیت‌شناسی نشان می‌دهد که بیش از ۳۵ درصد از دانشجویان ایرانی فارغ‌التحصیل از دانشگاه‌های برتر به‌دلیل نبود بسترهای مناسب اشتغال، مهاجرت می‌کنند (مطالعات جمعیت‌شناسی، ۱۴۰۲). این روند نه‌تنها موجب تضعیف ظرفیت‌های علمی و فناورانه کشور شده، بلکه حس اعتماد عمومی به نهادهای عمومی را به‌شدت کاهش داده است.

عدالت مالیاتی و نقش سرمایه‌داران کلان

یکی از مهم‌ترین ابزارهای کاهش نابرابری اقتصادی و تقویت همبستگی اجتماعی، وجود یک نظام مالیاتی عادلانه است. بااین‌حال، در ایران، گزارش‌های متعدد نشان‌دهنده فرار مالیاتی گسترده در میان سرمایه‌داران کلان است. برای مثال، بر اساس گزارش سازمان امور مالیاتی، نزدیک به ۴۰ درصد از درآمدهای مشمول مالیات در بخش خصوصی عملاً گزارش نمی‌شوند (سازمان امور مالیاتی، ۱۴۰۱). این وضعیت، هم منابع دولت را برای ارائه خدمات عمومی کاهش می‌دهد و هم حس بی‌عدالتی و تبعیض را در میان طبقات متوسط و فرودست جامعه تشدید می‌کند.

توجه به تجربه تاریخی ایالات متحده در دوران جنگ جهانی دوم می‌تواند در این زمینه درس‌آموز باشد. در آن زمان، فرانکلین روزولت، رئیس‌جمهور ایالات متحده، با اجرای طرح کلان New Deal سیاست‌های مالیاتی سنگین بر سرمایه‌داران کلان را دنبال کرد و از این طریق منابع لازم برای مدیریت جنگ و کاهش نابرابری را تأمین کرد (Kennedy 1999). نکته جالب توجه این است که بسیاری از سرمایه‌داران این کشور، با حس وطن‌پرستی و درک وابستگی منافع اقتصادی خود به ثبات ملی، با این سیاست‌ها همراهی کردند. این نمونه نشان می‌دهد که ایجاد پیوند میان منافع فردی و مصالح ملی می‌تواند همبستگی اجتماعی را تقویت کند. مثال فوق‌الذکر برای تجویز افزایش نرخ مالیاتی طبقات پردرآمد جامعه ایران در شرایط کنونی بیان نشد، بلکه هدف از طرح این مثال، بیان این مسئله است که احساس تعلق اقشار پردرآمد ایرانی ضعیف شده است و این زنگ خطری برای چشم‌انداز توسعه صنعتی کشور است.

پیامدهای ضعف همبستگی اجتماعی

تضعیف همبستگی اجتماعی در ایران می‌تواند پیامدهای گسترده و مخربی به همراه داشته باشد:

  1. کاهش اعتماد عمومی: عدم اعمال قوانین به‌صورت عادلانه، اعتماد مردم به دولت را تضعیف می‌کند. برای مثال، در سال‌های اخیر، پرونده‌های فساد مالی و فرار مالیاتی گسترده بدون پیگیری مؤثر، احساس ناامیدی را در میان اقشار مختلف تقویت کرده است. این امر در کاهش مشارکت عمومی در فرایندهای دموکراتیک مانند انتخابات به‌وضوح قابل مشاهده است (مرکز پژوهش‌های مجلس، ۱۴۰۰).
  2. افزایش شکاف طبقاتی: عدم پرداخت مالیات توسط ثروتمندان، فشار مالی بیشتری بر دوش طبقات ضعیف وارد می‌کند. به‌عنوان مثال، سیاست افزایش مالیات بر ارزش افزوده، که بخش عمده آن توسط مصرف‌کنندگان پرداخت می‌شود، موجب کاهش قدرت خرید خانوارهای کم‌درآمد و افزایش شکاف اقتصادی شده است (بانک مرکزی، ۱۴۰۱).
  3. شتاب‌گیری مهاجرت: ضعف در ایجاد فرصت‌های برابر و احساس بی‌عدالتی، موج مهاجرت را تشدید کرده است. برای نمونه، گزارش‌های متعددی از مهاجرت پزشکان و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات منتشر شده که علت اصلی آن، نبود حمایت‌های لازم و فشارهای اقتصادی است (انجمن پزشکی ایران، ۱۴۰۲). این روند نه‌تنها ظرفیت رقابت‌پذیری کشور را کاهش داده، بلکه کمبود نیروی انسانی متخصص را در بخش‌های حیاتی اقتصاد به همراه داشته است.

ضرورت بازسازی همبستگی اجتماعی

ایران در شرایطی قرار دارد که به دلیل تحریم‌های اقتصادی و فشارهای خارجی، به شدت نیازمند همبستگی اجتماعی برای عبور از بحران‌ها است. مسئولان سیاسی باید با اتخاذ سیاست‌های مالیاتی عادلانه، شفاف‌سازی در مدیریت منابع، و تقویت حس مسئولیت‌پذیری در میان سرمایه‌داران، گام‌های جدی برای بازسازی این سرمایه اجتماعی بردارند. همان‌طور که تاریخ نشان داده، کشورهایی که در بحران‌های اقتصادی و اجتماعی موفق به حفظ انسجام درونی خود شده‌اند، توانسته‌اند از این چالش‌ها سربلند بیرون آیند.

منابع

  • Bourdieu, Pierre. 1986. “The Forms of Capital.” In Handbook of Theory and Research for the Sociology of Education, edited by J. Richardson, 241-258. New York: Greenwood.
  • Durkheim, Emile. 1997. The Division of Labor in Society. New York: Free Press.
  • Kennedy, David M. 1999. Freedom from Fear: The American People in Depression and War, 1929-1945. New York: Oxford University Press.
  • بانک مرکزی. ۱۴۰۱. “گزارش شاخص‌های اقتصادی کشور.” تهران: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران.
  • سازمان امور مالیاتی. ۱۴۰۱. “گزارش عملکرد مالیاتی سالانه.” تهران: سازمان امور مالیاتی.
  • مرکز پژوهش‌های مجلس. ۱۴۰۰. “تحلیل پیامدهای نابرابری اقتصادی.” تهران: مجلس شورای اسلامی.
  • مطالعات جمعیت‌شناسی. ۱۴۰۲. “بررسی نرخ مهاجرت نخبگان در ایران.” تهران: مؤسسه مطالعات جمعیت‌شناسی.
  • انجمن پزشکی ایران. ۱۴۰۲. “گزارش مهاجرت نیروی انسانی متخصص.” تهران: انجمن پزشکی ایران.

هسته فرهنگ و مشارکت سیاسی اندیشکده

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا