گزارش جامع پژوهشی مساله موانع و چالشهای سیاسی در چرخه بودجه ریزی
بودجهریزی از جمله موضوعات مهم محسوب میشود که با رهیافتهای گوناگون قابلیت بررسی دارد. از جمله این رهیافتها رهیافت سیاسی است که معمولاً در موضوعات اقتصادی تحت عنوان اقتصاد سیاسی مطرح میشود.

اندیشکده رهیافت؛ اقتصاد سیاسی بودجهریزی نیز ذیل این گرایش به عنوان یکی از موضوعات مهم و کاربردی قابلیت طرح دارد. بنابراین هنگامی که از موانع و چالشهای سیاسی چرخه بودجهریزی در ایران سخن به میان میآید طبیعتاً خاستگاه تخصصی بحث به اقتصاد سیاسی بودجهریزی بازمیگردد.
الگوهای مختلفی را میتوان در اقتصاد سیاسی ایران با تأکید بر اقتصاد سیاسی بودجهریزی برشمرد که بصورت مختصر در مقدمه پژوهش پیرامون موانع و چالشهای سیاسی در چرخه بودجهریزی مورد توجه قرار گرفتهاند. پس از این مقدمه کوتاه که در آن علاوه بر پرداختن به ابعاد تاریخی موضوع به روش پژوهش و معنای اقتصاد سیاسی نیز پرداخته شده است الگوی مطلوبی را که لازم است بودجهریزی مطابق با آن پیریزی شود تحت عنوان بایستههای سیاسی چرخه بودجهریزی آورده شده است. از جمله مهمترین این بایستهها در این بخش شرطینکردن اقتصاد به خارج از کشور و قطع وابستگی به نفت است.
در ادامه به مهمترین سؤال پژوهش که عبارت است از:«موانع و چالشهای سیاسی چرخه بودجهریزی در ایران چیست؟» پرداخته شده است و مجموعا سیزده چالش در توصیف اولیه از منظر متخصصان و هشت مورد در توصیف عمیق از منظر متولیان و دستاندرکاران اجرایی نیز بیان گردیده است. از جمله مهمترین مواردی که در این زمینه بیان شده است میتوان به موارد زیر اشاره نمود که توضیح مفصل آنها در متن آمده است:
- ضعف فهم کلان سیاسی در حوزه بودجهریزی
- جناحگرایی و رانتخواری
- وابستگی بودجه به نفت
- رویکرد نئولیبرال در حوزه اقتصادی
- ضعف در استفاده از مشاوران متخصص و باتجربه
در انتهای پژوهش نیز به راهکارهایی که میتواند موانع و چالشهای سیاسی در چرخه بودجهریزی را رفع کند اشاره شده است. در مجموع چهار راهکار مورد توجه قرار گرفتهاند. رصد و بکارگیری تجربیات موفق، نظارت محلی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر اجرای بودجه، ایجاد راههای اطلاعی جهت آگاهی و هماهنگی در چرخه بودجهریزی و گسترش بسترهای اطلاعیابی پیرامونکیفیت اجرای بودجه راهکارهای این بخش را تشکیل میدهند.
هدف از پژوهش حاضر ارائه تصویری از موانع و چالشهای سیاسی چرخهبودجهریزی و ارائه راهکارهایی جهت رفع آن است. در مسیر دستیابی به اهدافی که این پژوهش به دنبال آنها بوده است از منابع و مستندات مختلفی استفاده شده است و سعی در جمعآوری حداکثری این موانع بوده است. طبیعی است که این پژوهش میتواند مقدمهای جهت فهم مسائل و راهکارهای آن در موضوع اقتصاد سیاسی بودجهریزی در ایران باشد و در پژوهشهای مرتبط با بودجهریزی مخصوصاً با نگاههای اقتصادی و حقوقی مورد استفاده قرار گیرد.