خانوادهیادداشتها

رسانۀ‌ حجاب و حجاب رسانه‌ای

اندیشکده رهیافت؛ امام‌خمینی قدس‌سره در وصیت‌نامۀ سیاسی- الهی خود در خصوص اهمیت رسانه فرموده‌اند: «رادیو و تلویزیون… از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر ملت‌ها خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صدسال اخیر به‌ویژه نیمۀ دوم، آنچه نقشه‌های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضداسلام و ضدروحانیت خدمتگزار و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق کشیده می‌شد و از آن‌ها(رادیو و تلویزیون) برای درست‌کردن بازار کالاها… استفاده گردید… همۀ این‌ها طبقة جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید، منحرف و به‌سوی بی‌خبری از خویش و شخصیت خود هدایت می‌کردند.»(وصیت‌نامۀ سیاسی- الهی امام‌خمینی)

امروزه در میان تبلیغات گستردۀ رسانه‌ای، به‌طور طبیعی، دین اسلام و نظام اسلامی که همواره بر اساس مبانی خود در برابر تجاوزات دشمنان ایستادگی می‌کند، بیشتر آماج حملات شدید فرهنگی قرار می‌گیرد. اشاعۀ فرهنگ مبتذل غرب به‌طور گسترده به‌وسیلۀ رسانه‌ها در کشورهای مسلمان‌نشین در راستای همین هدف است؛ زیرا برای از بین‌بردن فرهنگ دینی، باید ارزش‌های آن‌ها را موردحمله قرار داد و یکی از مهم‌ترین ارزش‌های دینی اسلام، عفّت، حجاب و پوشش اسلامی برای زنان است. آن‌ها می‌دانند با نابودی و محو این ارزش مهم اجتماعی، مردم مشغول شهواتشان می‌شوند و ارزش‌های دینی و در پی آن، حکومت و سیاست را از یاد می‌برند. فرانتس فانون می‌نویسد: «هر چادری که دور انداخته شود، افق جدیدی که بر استعمارگر ممنوع بوده در برابر او می‌گشاید و پس از دیدن چهرۀ هر بی‌حجابی امیدهای حمله‌ور شدن اشغال‌گر ده برابر می‌شود. اگر بخواهیم به تاروپود بافت جامعۀ الجزایر هجوم بریم و استعداد و مقاومت آن را معدوم سازیم، باید اول زن‌ها را تحت‌تسلّط قرار دهیم.»(ازغندی، 1365: 34)

آسیب‌های نظام رسانه‌ای در زمینۀ بازنمایی حجاب

تحقیقات نشان می‌دهند افراد تمایل به این دارند که خود را به‌صورت تصاویری که در رسانه‌ها نمایش‌ داده‌شده درآورند(گادامر، 1380)، بنابراین رسانه در عصر حاضر تصاویر ذهنی افراد را برساخت می‌کند و اکثر کنش‌های آن‌ها، بر اساس تصاویر رسانه‌ای درونی‌شده صورت می‌پذیرد. تأثیر رسانه‌ها در نحوۀ پوشش افراد در جامعۀ ایران بر کسی پوشیده نیست. با بررسی عملکرد رسانه‌ها، فقدان راهبرد منسجم علمی و بلندمدت در ترویج عفاف و حجاب کاملاً محسوس است که منجر به آسیب‌های جدی در نحوۀ بازنمایی حجاب در رسانه شده است. وضعیت نامناسب پوشش گروه‌های مرجع رسانه‌ای(سلبریتی‌ها) از مواردی است که بارها موردانتقاد جدی افکار عمومی و جامعة متدین قرارگرفته است. بی‌توجهی به تفاوت‌های فردی و فرهنگی نیز از دیگر آسیب‌های رسانه در نحوۀ بازنمایی حجاب است. رسانه به مقطع سنی مخاطبین توجه نمی‌کند و به‌یک‌باره او را در برابر مجهولاتی قرار می‌دهد که اقتضای سنی او نیست(پورطهماسبی و همکاران، 1389). رسانه همچنین باید به ویژگی‌های فرهنگی آن‌ها چون تفاوت پوشش در قومیت‌های مختلف توجه کند. یکی از مواردی که موردانتقاد جدی افکار عمومی و صاحب‌نظران است، حرکت‌های دفعی و مناسبتی و مواجهۀ سطحی با بدحجابی در رسانۀ ملی است که باعث دامن‌زدن به شائبۀ سیاسی‌بودن حجاب می‌شود.

تأکید بر ظواهر و تبدیل‌کردن حجاب به پوستۀ خالی از محتوا با نشان‌دادن نگاه‌های معنادار و عاشقانه، گفت‌وگوهای به‌شدت محرک، روابط پنهانی پیش از ازدواج، اختلاط و ارتباط غیرضروری با نامحرمان، آرایش‌های غلیظ، تأکید بر کنترل پوشش زنان و بی‌توجهی به پوشش مردان و… از دیگر آسیب‌ها محسوب می‌شود؛ اما آسیب جدی دیگری که در بازنمایی حجاب بسیار محل‌تأمل است، تحقیر چادر در رسانه است؛ مانند نمایش زنان در نقش‌های نابهنجار اخلاقی با حجاب اسلامی(سالاری‌فر و همکارن، 1396). در واقع بازنمایی پوشش زنان در رسانه‌ها به‌گونه‌ای است که یا خبری از چادر نیست یا اگر باشد مخصوص اقشار خاصی است که به تضعیف و تحقیر چادر منجر می‌شود.

مسائل نظام رسانه در نسبت با حجاب

همۀ این مسائل در حالی است که اعلام رعایت حجاب و نظارت بر آن در جامعه، به‌ویژه در رسانه‌های تصویری برعهدۀ حکومت اسلامی است. حکومت از طرق مختلف مانند کنترل اجتماعی در جهت حفظ معیارهای اسلامی در جامعه، می‌تواند عملکرد موفّقی داشته باشد. کنترل اجتماعی به مکانیسم‌هایی اطلاق می‌شود که جامعه برای واداشتن اعضایش به سازگاری و جلوگیری از ناسازگاری به کار می‌برد(ستوده، 1398: 137). حضور و نظارت بر رسانه‌ها، یکی از مناسب‌ترین روش‌های حکومت برای کنترل اجتماعی در زمینۀ حجاب از طریق توجه به مبانی اسلامی، مانند امر به معروف و نهی از منکر است؛ اما در مقابل، تساهل و تسامح نسبت به امر حجاب در رسانه‌ها، سبب سستی احکام اسلام در این زمینه شده و با از میان‌رفتن حرمت مقررات و شرعیات، آرام‌آرام جامعه را به‌سوی انحراف می‌کشاند.

بایسته‌های رسانه‌ها در زمینۀ حجاب

رسانه‌ها در زمینۀ ترویج فرهنگ حجاب و عفاف می‌توانند از طریق روش‌های مختلف، تمایل یا عدم‌تمایل به حجاب را با جذب مخاطب و ایجاد رابطۀ مناسب با وی، نهادینه کنند. این امر می‌تواند از طریق تعیین نظام ارزشی مخاطبان و الگودهی و آموزش به آن‌ها محقق شود که در ادامه بیشتر توضیح داده می‌شود.

 

بایسته‌های رسانه‌ها در ترویج فرهنگ حجاب و عفاف

 

ارزش‌گذاری(تجلیل یا تحقیر غیرمستقیم)

در حقیقت، در نظام ارزشی به‌دلیل پویایی و تأثیرگذاری عوامل فرهنگی، همواره نقش اول به فرهنگ داده می‌شود. حجاب یک زن مسلمان نمادی از فرهنگ الهی است که به‌دلیل جایگاه خاصی که در نظام ارزشی اسلام داراست، در تقابل با فرهنگ مادی قرار می‌گیرد. به همین دلیل تغییر نظام ارزشی مسلمانان در رابطه با فرهنگ حجاب در صدر برنامه‌های رسانه‌های غربی قرار گرفت. این برنامه از دو طریق، اجرایی گشت. اول، نفوذ فرهنگ لیبرالیستی و سلطۀ جهان‌شمول جامعۀ سرمایه‌داری که نتیجۀ آن چیرگی فردگرایی و تقدّم تمایلات فردی بر مصالح جمعی، تسامح و تساهل، لذت‌جویی، تنوع‌خواهی، مُدگرایی، ایجاد محیط‌های مختلط، افزایش تحریکات جنسی و در نهایت جلوه‌گری ابتذال در پوشش و آرایش است. دوم، تحقیر و بی‌ارزش جلوه‌دادن حجاب نزد زنان مسلمان که در مقابل، رسانه‌های داخلی می‌توانند با ارزش‌گذاری مناسب، به تثبیت آن در جامعه کمک کنند. مواردی از قبیل پست و عقب‌مانده نشان‌دادن افراد باحجاب و نمایش چهرۀ زن مدرن و تحصیل‌کردۀ امروزی بدون حجاب و مظاهر جنسی زنانگی، نمونۀ بارزی از القای این نوع ارزش‌گذاری است. خودباختگی و خودکم‌پنداری در میان مسلمانان به‌دلیل ضعف اعتقادات دینی در برخورد با فرهنگ غرب و توجه به ارزش‌های مادی و ظاهرگرایانه و غفلت از ابعاد روحانی و معنوی نیز بیشتر به تغییر نظام ارزشی منجر می‌شود.

الگو آفرینی

یکی از کارکردهای مهم رسانه‌ها برای جذب مخاطب و فرهنگ‌سازی، طرح الگوهای شخصیتی یا ستاره‌سازی است. به‌طور معمول در هر فیلم داستانی یا سریال و فیلم سینمایی، فردی به‌عنوان قهرمان فیلم دارای شخصیتی جذاب است که سیر داستان را به ‌دست می‌گیرد. مخاطب نیز از نظر عاطفی و فکری با او همراهی می‌کند و این امر گاهی به هم‌ذات‌پنداری مخاطب با او می‌انجامد. این امر نقش مهمی در الگوبرداری از شخصیت و رفتارهای قهرمان داستان در مخاطبان دارد و آن‌ها خواسته یا ناخواسته از رفتار، پوشش و گفتار او تقلید می‌کنند. به‌عنوان مثال اگر یک هنرپیشۀ بدقیافه و دافعه‌برانگیز چادر سرش کند و یک هنرپیشۀ زیبا و مقبول جوانان، بی‌حجاب یا کم‌حجاب باشد، هر دو در جهت تغییر و تضعیف سمبل‌های مذهبی در جامعه کار می‌کنند. هنرپیشۀ بدقیافه با حجاب تداعی و متقارن می‌شود و به حجاب بار ارزشی منفی می‌دهد. هنرپیشۀ زیبا و مقبول به کم‌حجابی بار ارزشی مثبت می‌بخشد و در نظر بینندگان این نوع پوشش را یک پوشش خوب و مجاز یا مشروع جلوه می‌دهد و از آن طریق در پی همانندی و تقلید بینندگان از هنرپیشه‌ها، این نوع پوشش در جامعه رواج می‌یابد. در نتیجه سمبل‌های مذهبی کاهش می‌یابند و همراه با آن‌ها ارزش‌ها و اعتقادات مذهبی نیز تغییر می‌کنند(رفیع پور، 1396: 29).

آموزش

یکی دیگر از کارکردهای مهم شبکه‌های اجتماعی، اطلاع‌رسانی و آموزش است که از طریق برنامه‌های مختلف صورت می‌گیرد. آموزش و اطلاع‌رسانی نقش زیادی در الگودهی و تثبیت هنجارها ایفا می‌کند، به‌خصوص اگر فرد برای این ارتباط، اعتبار خاصی قائل باشد. به‌طور مثال اخبار و حوادثی که درمورد زنان مسلمان در کشورهای مختلف روی می‌دهد یا میزِگردها و سمینارهایی که در این زمینه برگزار می‌شود و یا تبلیغات تجاری، هرکدام از جنبه‌های آموزشی برخوردار هستند.

در آموزش صحیح از حجاب اسلامی باید به مفاهیم عفّت و حیاء توجه ویژه شود. عفاف به‌عنوان یک فرهنگ در جامعه، حاکی از روش‌ومنش مسلمانی است. هر جامعه‌ای دارای فرهنگ معین و اهداف مشخصی است. فرهنگی که قرآن به مسلمانان عرضه می‌کند، فرهنگ عفاف است که هدف از آن تأمین امنیت جنسی زن و مرد و رسیدن به کمال مطلوب است. حجاب نماد و بخش عظیمی از این فرهنگ به شمار می‌رود. به‌عبارت دیگر این دو جدایی‌ناپذیرند و بدون همراهی یکدیگر، معنای حقیقی خود را از دست می‌دهند؛ یعنی حجاب بدون در نظرگرفتن عفاف، برهنه‌کردن آن از مفهوم واقعی خود و گامی در جهت گسترش فساد است که فرمود: «سَبَبُ العفّة الحَیاءُ»(غررالحکم، 1367: 257).

عدم‌تبیین صحیح از فرهنگ حجاب و عفاف، می‌تواند به‌دلیل استفاده‌نکردن از کارشناسان متعهد و متخصص، تولید برنامه‌های رسانه‌ای به‌صورت خشک و نامناسب با طبع جوانان، ترویج آزادی‌ها به سبک‌وسیاق غرب و ترویج تساهل و تسامح باشد که باعث ناهماهنگی در فرهنگ‌سازی در این مسیر و عدم‌تبیین فرهنگ حجاب در جامعۀ اسلامی خواهد شد.

منابع

  1. ازغندی، سیدعلیرضا(1365)، انقلاب الجزایر، تهران: سهامی انتشار.
  2. پورطهماسبی، سیاوش و همکاران(1389)، بررسی نقش رسانه‌ها در ترویج فرهنگ حجاب، طهورا، شماره‌های 38 و 39.
  3. رفیع‌پور، فرامرز(1396)، توسعه و تضاد، تهران: شرکت سهامی انتشار.
  4. سالاری‌فر و همکاران(1396)، مدل نظری آسیب‌شناسی تربیت عفاف و حجاب در ایران، فصلنامۀ تربیت اسلامی، شمارۀ 25، صص 95-117.
  5. ستوده، هدایت‌الله(1398)، آسیب‌شناسی اجتماعی، تهران: آوای نور.
  6. غررالحکم(1367)، ص 257.
  7. گادامر، مارگرت(1380)، زن و صنایع فرهنگی، ترجمۀ مهرداد وحدتی، تهران: انتشارات مؤسسۀ پژوهشی نگاه معاصر با همکاری مرکز گفتگوی تمدن‌ها.
مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا