یادداشتها

نفت‌ و گاز در ایران و ضرورت تأمین منافع ملی

وقتی از منافع در سطح ملی سخن به میان می­ آید، نگاه­ ها از چارچوب­ های تنگ ­نظرانه­ ای که دستیابی به­ منافع را صرفاً مختص نسل حاضر دانسته و همت خود را به حل مشکلات فوری آن­ ها معطوف می ­نماید فراتر می­ رود.

منافع ملی مختص نسل فعلی و نسل­‌های آینده است و صیانت از آن­ها به مطالعه و تلاش در قلمرو­های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… نیازمند است؛ لذا می­توان اظهار داشت که منافع ملی در هر موضوعی زمانی به معنای واقعی آن تأمین­ می­شود که برآیندی از تأمین منافع ملی در تمامی قلمروهای فوق­الذکر باشد. به این مفهوم که در تشخیص مصالح و منافع ملی یک کشور در موضوعات مختلف، لازم است با نگاهی جامع ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… آن موضوع مورد شناسایی و مطالعه قرار گرفته و با کنار گذاشتن منطق تحلیلی صرفا اقتصادی و کوتاه‌مدت، تحلیل­ های جامع، چند­بعدی و بلند­مدت -که نسل­های آینده را هم مدنظر قرار دهد- مورد ملاحظه قرار گیرد.

در متون دینی می­توان در خصوص ضرورت در نظر گرفتن نسل­های آتی در تأمین منافع ملی اشاراتی یافت. در قرآن کریم آمده است: «مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنكُمْ» (حشر/7) خداوند متعال با تشريع مالكيت دولتي و عمومي براي منابع طبيعي و موظف كردن دولت بر نظارت پياپي بر استفاده بهينه و عادلانه از آ­ن­ها، راه­هاي سوءاستفادۀ صاحبان قدرت و نفوذ را مسدود كرده است و از این‌که ثروت­ ها در انحصار گروه­ هاي خاصي درآيد جلوگيري كرده است. همچنین مشاهده می­ شود كه بخش قابل‌توجهی از ثروت­ هاي طبيعي تحت عنوان انفال در مالكيت دولت قرار دارد و بخش ديگر نيز مانند مباحات عامه، گرچه در مالكيت كسي نيست و عموم مردم می‌توانند از آن­ها استفاده كنند اما بااین‌وجود اين بخش نيز جزء بخش عمومي شمرده شده و دولت بر چگونگي بهره ­برداري از آن­ها نظارت دارد. خداوند متعال، هدف از این‌که چنين اموالي را در اختيار دولت قرار داده است پديدآوردن عدالت بين مردم و جلوگيري از این‌که اين دارايي ­ها در انحصار گروهي از مردم درآيد، بيان كرده است؛ بنابراین دولت از جانب شریعت موظف است همان‌گونه که به مردم نسل حاضر توجه می­کند، در برنامه ­ریزی­ های خود نسل آینده را نیز مورد ملاحظه قرار دهد [1]. همچنین در متن سند الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت که رهبر معظم انقلاب اسلامی (مد­ظله­العالی) در بیست و دوم مهر 1397 جهت ارتقاء و تکمیل آن­ از سوی صاحب­ نظران، فراخوان دادند نیز در سه موضع از ضرورت توجه به عدالت بین نسلی به‌خصوص درزمینۀ بهره­برداری از منابع طبیعی سخن به میان آمده است [2].

یکی از مهم­ترین بخش­ های زندگی انسان که با منافع ملی در گسترۀ زمان پیوندی ناگسستنی دارد طبیعت و بهره ­برداری از آن است. نفت و گاز جزئی از ثروت­ های طبیعی و زیرمجموعۀ معادن محسوب می­ شود و در تأمین منافع ملی هر کشوری نقشی اساسی ایفا می‌نمایند. نفت ‌و گاز از این حیث که جزء انفال محسوب می­ شود، به‌حکم شریعت در مالکیت حاکم اسلامی قرار دارد و او می­ تواند هرگونه که می­خواهد از انفال بهره­ برداری کند. با توجه به اینکه انفال در اصل در اختیار پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله و امامان معصوم علیهم‌السلام بوده است می­ دانیم رفتار آن­ها بر اساس خواست و نفع شخصی نیست؛ بلکه بر اساس مصالح عمومی و مقتضای عدالت است و حاکم اسلامی نیز آن را بر طبق همین ملاک اختصاص می­ دهد [3] و همان‌گونه که ذکر شد یکی از مصادیق اقتضای عدالت، در نظر گرفتن عدالت بین نسلی است.

کشور ایران به‌عنوان چهارمین کشور دارندۀ ذخایر نفت متعارف و اولین کشور در میزان ذخایر گازی در جهان محسوب می­شود. همچنین ایران در حال حاضر، بزرگ‌ترین دارنده ذخایر هیدروکربوری دنیا (مجموع ذخایر نفت و گاز) به‌حساب می‌آید. بهره­برداری از میادین کشف‌شدۀ نفت و گاز کشور از حیث منافعی که ایجاد می­نمایند به دو صورت قابل ارزیابی هستند [4]:

الف) یک نگاه آن است که مهم­ترین کاربرد منابع نفت و گاز، استفاده از درآمد­های حاصل از خام ­فروشی آن­ها در تأمین هزینه­ های جاری کشور است. مبتنی بر این نگاه، نفت و گاز به‌عنوان مهم­ترین منبع درآمدی دولت، بار تأمین بودجۀ سالانۀ کشور را به دوش می­کشد. بر اساس این دیدگاه، استخراج حداکثری نفت و گاز از کلیۀ میادین کشف‌ شده اعم از میادین مشترک با کشور­های همسایه و میادین غیرمشترک و خام­ فروشی آن­ ها می­ تواند ضمن کسب درآمد­های سرشار و بهبود جایگاه کشور را در میان کشور­های تولیدکنندۀ نفت و گاز، سهم ایران از بازار بین­المللی نفت و گاز را افزایش داده و «افتخاری ملی» برای کشور فراهم سازد. علم اقتصاد نیز در همین راستا از طریق روش­ های مختلف و تحلیل­ های مبتنی بر آن­ها، بهینه ­سازی میزان تولید، تعیین قیمت مناسب، تعیین کیفیت تأمین مالی پروژه­ های نفت و گاز و… به تسهیل این روند کمک می­ نماید. در چنین صورتی منافع «نسل حاضر» کشور تأمین می­گردد اما آیا این نوع نگاه به منافع ملی، کامل و با درنظرگرفتن تمامی جنبه ­ها است؟ مسلم است که به این نگاه چند ایراد اساسی وارد است:

  1. در این حالت تأمین منافع ملی صرفاً از دید اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است و سایر ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مورد غفلت واقع شده است.
  2. منافع «ملی» به معنای واقعی کلمه تأمین نشده است؛ چراکه منظور از ملت در دایره جغرافیایی یک کشور تنها نسل حاضر نیستند و نسل­های آتی نیز وارثان تمامی ظرفیت­ ها و توانایی­ ها و استعداد­های کشور خود در گذشته هستند و آن­ها هستند که استمرار حیات یک کشور در عرصه­های مختلف را تضمین می­نمایند.
  3. قرار گرفتن در رقابتی تمام­ نشدنی میان کشور­های عضو و غیر عضو سازمان اوپک در تولید نفت و گاز در دنیا درحالی‌که منفعتی برای کشور ندارد امری است که در اذهان سیاست­مداران بسیاری از کشور­های صاحب منابع نفت و گاز نقش بسته است. از زمانی که دنیا برای تأمین انرژی موردنیاز خود به نفت و گاز وابسته شده است، یکی از مهم­ترین دغدغه­ های کشور­هایی که فاقد منابع نفت و گاز هستند این بوده است که امینت عرضه نفت و گاز در دنیا را برای خود تأمین نموده و منافع ملی خود را حداکثر نمایند. در همین راستا با تأسیس آژانس بین­المللی انرژی و سیاست­گذاری­های کلان، ازجمله کاهش وابستگی به نفت و گاز، کنترل قیمت از طریق بورس و بازار­های بین‌المللی نفت و گاز و وابسته کردن کشور­های صاحب منابع نفت و گاز به توانمندی­ های فنی- مهندسی خود سعی کردند از افزایش قدرت آن­ها جلوگیری نمایند [5].
  4. کشور­های صاحب منابع نفت و گاز پاسخ­گوی تقاضا در سطح بین­ المللی هستند اما نکتۀ حائز اهمیت آن است که حجم تقاضایی که این کشور­ها چه در سازمان اوپک یا خارج از آن برای پاسخگویی به آن برنامه ­ریزی انجام می­دهند توسط نهاد­های بین­ المللی تخمین زده شده و اعلام می­گردد. آیا این مسئله غیرازآن است که ایران به‌عنوان عضو اوپک بدون توجه به منافع ملی خود آن‌هم در دوره­ای که با تخاصمات شدید بین­ المللی اعم از تحریم و کارشکنی مواجه است، صرفاً به تأمین منافع اروپا و آمریکا می­پردازد؟
  5. از یک طرف، تمرکز بر خام­ فروشی منابع نفت و گاز بدون هیچ­گونه ارزش‌افزوده‌ای و از سوی دیگر واردات فرآورده­ های نفتی موردنیاز به کشور از دیگر اشکالات این رویکرد است. توجه به صنایع پایین‌دستی حوزۀ نفت و گاز و ایجاد ظرفیت­ های متناسب با نیاز­های داخلی و صادراتی علاوه بر ایجاد اشتغال پایدار در این حوزه، درآمد­های سرشاری را نصیب کشور می­کند. خام­ فروشی فوری و بدون ایجاد ارزش­ افزودۀ منابع نفت و گاز کشور علاوه بر مشکل در نظر نگرفتن منافع نسل­ های آتی در کنار نسل فعلی، سرمایه­ های ارزشمند کشور را ارزان در اختیار دیگران قرار داده و فرآورده­های حاصل از آن­ها مجدداً با هزینه­ های چند برابر به کشور وارد می­شود.

ب) نگاه دیگر به مسئلۀ نفت و گاز به‌عنوان ثروت­ های طبیعی آن است که این منابع خدادادی، منافعی برای نسل حاضر و نسل­ های آتی دارد و حفظ و استفاده کارآمد از این میراث به‌عنوان مؤلفۀ قدرت در عصر حاضر می­تواند جایگاه کشور را – نه­ تنها از جهت نسل موجود، بلکه با لحاظ نسل­ های آینده- در سطح بین­ المللی ارتقاء بخشد. بدین منظور لازم است از نفت و گاز به­ عنوان تنها منبع درآمدی امور جاری کشور استفاده نشود و با سیاست­گذاری کوتاه­ مدت، میان­ مدت و بلند­مدت ضمن کاهش وابستگی بودجه و درآمد­های جاری کشور به نفت و گاز منافع ملی کشور در این حوزه با ملاحظۀ تمامی ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… تأمین شود.

همچنین در قرآن کریم از انسان به ­عنوان خلیفه و جانشین خداوند نام برده شده است: «إِنِّي‌ جَاعِلٌ‌ فِي‌ الْأَرْضِ‌ خَلِيفَةً» (بقره/30) و او موظف است به آبادانی زمین پرداخته و مواهب طبیعی را استخراج نموده و در جهت تأمین زندگی خود و دیگران به کار گیرد: «هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا» (هود/61) در آیۀ دیگری از قرآن کریم آمده است: «وَ آتَاکُمْ‌ مِنْ‌ کُلِ‌ مَا سَأَلْتُمُوهُ‌ وَ إِنْ‌ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ‌ لاَ تُحْصُوهَا إِنَ‌ الْإِنْسَانَ‌ لَظَلُومٌ‌ کَفَّارٌ» (ابراهیم/34) شهید صدر رحمۀ‌لله‌علیه ضمن بیان این آیه می­فرمایند: این آیۀ شریفه پس از آن­که موارد جانشینی انسان بر منابع ثروت جهان، نیروها و نعمت­ های فراوان آن را متذکر می­شود، به دو نوع انحراف در مسیر بهره ­برداری از منابع و مواهب طبیعی و تولید از آن­ها اشاره می­ نماید که یکی ظلم و دیگری کفران نعمت است. مراد از ظلم، توزیع ناعادلانه و ناهمسانی در تهیۀ این نعمت­ ها برای افراد جامعه است و این ستمی است که برخی افراد جامعه نسبت به دیگران انجام می­دهند. مراد از کفران نعمت نیز معطل نگه­ داشتن مواهب طبیعی و نعمت ­های الهی و عدم نوآوری و بهره­برداری از آن­ها است [6]

یکی از مصادیق توزیع ناعادلانۀ ثروت­ های ناشی از منابع عظیم نفت ‌و گاز کشور، توجه صرف به استخراج و بهره ­برداری از این منابع در جهت منافع نسل فعلی و فراموشی سایر نسل­ها است مطابق نظر شهید صدر رحمۀ‌لله‌علیه، بهره ­برداری از منابع نفت ‌و گاز به‌صورت صحیح و به‌نحوی‌که منافع افراد جامعه که همگی خلیفۀ خداوند هستند ضروری است و این ویژگی به افراد حاضر در یک دورۀ زمانی مقید نشده است و تمامی امت در آینده را نیز شامل می­شود. البته همان‌طور که ذکر شد بهره ­برداری باید به‌گونه‌ای باشد که متضمن منافع همۀ افراد جامعه باشد و تمامی ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… در مسیر تأمین منافع، مورد ملاحظه قرار گرفته باشد؛ در غیر این صورت، بهره­ برداری از منابع نفت­ و­گاز از مسیر اصلی خود منحرف شده و مصداقی از ظلم در آیۀ شریفۀ «إِنَ‌ الْإِنْسَانَ‌ لَظَلُومٌ‌ کَفَّارٌ» (ابراهیم/34) خواهد بود. از سوی دیگر، خام­ فروشی نوعی بهره­ برداری ناصحیح و کفران نعمت محسوب می‌شود که در این آیه مورد مذمت قرار گرفته است. رشد صنعت پائین­دستی نفت­و­گاز به­ منظور فرآوری ذخایر استخراج­ شده و ایجاد ارزش افزوده، ضمن کمک به کسب درآمد­های چندبرابر به نسبت فروش خام، از گسترش استخراج بی­ رویه و بدون برنامه جلوگیری خواهد نمود.

زمانی که از استفادۀ درست از منابع نفت­ و­گاز کشور و در نظر گرفتن منابع ملی با ملاحظۀ تمامی ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… و نه صرفاً بعد اقتصادی و همچنین توجه به منافع نسل­ های آینده در کنار نسل حاضر سخن به میان می ­آید به این معنی نیست که این نعمت خدادادی بدون استفاده رها شده و با بستن چاه­ های نفت، مسیر اقتصاد بدون نفت در پیش گرفته شود. اقتصاد بدون نفت به معنای نادیده گرفتن ذخایر عظیم نفت و نقش مثبت آن برای پیشرفت اقتصادی نیست؛ بلکه منظور آن است که برنامه­ریزی برای رشد اقتصاد ملی به‌گونه‌ای باشد که فرآیند پیشرفت بر درآمد­های حاصل از خام‌فروشی نفت و گاز متکی نباشد. به‌بیان‌دیگر، ساختار اقتصاد ملی چنان نباشد که افزایش یا کاهش درآمد­های حاصل از خام­فروشی، موجب نوسانات اقتصادی گردد [7]؛ بنابراین لازم است با استفاده از استراتژی­های مناسب و آینده­ پژوهشی، برنامۀ جامع ملی در حوزۀ نفت­ و­گاز با ملاحظۀ منافع ملی کشور به معنای واقعی آن تدوین گشته و به مرحلۀ اجرا درآید.

منابع و مآخذ

[1] فراهانی فرد، سعید (1386)، عدالت بین نسلی در بهره ­برداری از منابع طبیعی، نشریۀ اقتصاد اسلامی

[2] خامنه‌ای، سیدعلی (1397)، فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت، پایگاه اطلاع­رسانی دفتر مقام معظم رهبری (مد­ظله­العالی)، مورخ: 22/07/1397

[3] مصباحی مقدم، غلامرضا (1397)، فقه منابع مالی دولت اسلامی، انتشارات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

[4] روزنامۀ دنیای اقتصاد (1395)، جایگاه ایران در نفت و گاز دنیا کجاست؟، شمارۀ خبر: ۳۱۲۷۶۰۶ و سلطانی، علیرضا (1397)، آیا ایران ثروتمند است؟، روزنامۀ شرق، شمارۀ 3197

[5] درخشان، مسعود (1381)، اوپک و منافع ملی، نشریۀ مجلس و پژوهش، سال نهم، شمارۀ 34

[6] صدر، محمد­باقر (1393)، اقتصاد ما، جلد دوم، مترجم: سید ابوالقاسم حسینی ژرفا، قم، انتشارات دارالصدر، پژوهشگاه علمی-تخصصی شهید صدر رحمۀ‌لله‌علیه

[7] درخشان، مسعود (1381)، منافع ملی و سیاست­های بهره­برداری از منابع نفت­و­گاز، نشریۀ مجلس و پژوهش، سال نهم، شمارۀ 34

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا