نظام بانکینظام تأمین اجتماعینظام قضایی

تأمل و نقدی بر تاچریسم و مدیریت دولتی نوین

در این نوشتار به بررسی دیدگاه‌ها و دستاوردهای مارگارت تاچر، مفهوم تاچریسم و اثر آن بر شکل‌گیری مدیریت دولتی نوین پرداخته خواهد شد.

اندیشکده رهیافت؛

در این نوشتار به بررسی دیدگاه‌ها و دستاوردهای مارگارت تاچر، مفهوم تاچریسم و اثر آن بر شکل‌گیری مدیریت دولتی نوین پرداخته خواهد شد. خانم مارگارت تاچر، نخست‌وزیر بریتانیا از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰، سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی خود را بر اساس اصول محافظه‌کارانه و لیبرالیسم اقتصادی شکل داد. دیدگاه‌های وی به نام «تاچریسم» معروف شد و تاثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی بریتانیا داشت.

1.پیشینه و دیدگاه‌های تاچریسم

تاچریسم، به‌عنوان یکی از شناخته‌شده‌ترین جنبش‌های محافظه‌کارانه قرن بیستم، ریشه در باورهای مارگارت تاچر درباره بازار آزاد، کاهش مداخلات دولتی و تشویق به مسئولیت‌پذیری فردی دارد. مارگارت تاچر به شدت تحت تأثیر آموزش‌های پدرش، آلفرد رابرتز، قرار داشت که بر کار سخت، استقلال مالی و ارزش‌های اخلاق سرمایه داری تأکید می‌کرد. دیدگاه‌های او همچنین از اقتصاددانان لیبرال مانند فریدریش هایک الهام گرفته بود. این اندیشمندان بر این باور بودند که کاهش مداخلات دولتی و اجرای سیاست‌های آزادسازی اقتصادی به افزایش رشد و رفاه اقتصادی منجر می‌شود.

در هسته تفکر تاچریسم، چند اصل اساسی وجود دارد:

– بازار آزاد و رقابت: تاچر معتقد بود که بازارهای آزاد با حذف مداخلات دولتی، رقابت را تقویت می‌کنند و باعث تخصیص بهینه منابع می‌شوند. این دیدگاه موجب شد تا سیاست‌های تاچریستی، مقررات‌زدایی و آزادسازی اقتصادی را در اولویت قرار دهند.

– خصوصی‌سازی: تاچر به خصوصی‌سازی صنایع و خدمات دولتی به‌عنوان روشی برای افزایش کارایی و کاهش هزینه‌های دولت نگاه می‌کرد. خصوصی‌سازی شرکت‌های بزرگی همچون شرکت هواپیمایی بریتانیا، برق، گاز و آب، نه تنها هزینه‌های دولتی را کاهش داد، بلکه به رشد بخش خصوصی و افزایش رقابت منجر شد.

– کاهش هزینه‌های دولتی و مالیات‌ها: تاچریسم بر این باور بود که کاهش مالیات‌ها و کوچک‌سازی دولت انگیزه بیشتری برای کارآفرینی و سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی ایجاد می‌کند. این سیاست‌ها به ویژه برای کاهش کسری بودجه و کنترل تورم به کار گرفته شدند.

– محدود کردن قدرت اتحادیه‌های کارگری: تاچر قدرت اتحادیه‌های کارگری را یکی از موانع رشد اقتصادی می‌دانست. وی با اعمال قوانین سخت‌گیرانه، قدرت اتحادیه‌ها را محدود کرد تا اعتصاب‌ها و درخواست‌های مکرر برای افزایش دستمزدها، بر اقتصاد بریتانیا تأثیر منفی نگذارد.

تاچر به اصول مسئولیت‌پذیری فردی و مالکیت خصوصی اهمیت زیادی می‌داد. وی بر این باور بود که افراد باید نتایج اقدامات خود را بپذیرند و تلاش کنند تا به استقلال مالی برسند. به همین منظور، تاچر طرح‌هایی را معرفی کرد که به شهروندان اجازه می‌داد خانه‌های دولتی خود را خریداری کنند. این سیاست باعث شد که شهروندان بریتانیایی بیش از پیش مالکیت خصوصی را تجربه کنند و به‌نوعی از وابستگی به دولت بکاهند.

همچنین تاچر به شدت بر کنترل تورم تأکید داشت و اعتقاد داشت که تورم پایین و پایدار برای رشد اقتصادی ضروری است. او با اعمال سیاست‌های پولی سختگیرانه تلاش کرد تورم را کنترل و اقتصاد را به سمت ثبات هدایت کند. بانک مرکزی بریتانیا در دوران او موظف شد سیاست‌های پولی انقباضی را دنبال کند که این امر منجر به کاهش نرخ تورم شد، هرچند برخی منتقدان این سیاست‌ها را عاملی در افزایش بیکاری می‌دانند.

2.اثرات تاچریسم بر مدیریت دولتی نوین

تاچریسم تأثیرات بنیادینی بر مدیریت دولتی نوین گذاشت. این تأثیرات به شکل‌گیری مدیریت دولتی نوین کمک کرد و بر اصولی مانند افزایش بهره‌وری، پاسخگویی، خصوصی‌سازی و کاهش بوروکراسی تأکید داشت. مدیریت دولتی نوین، با الهام از تاچریسم، بیشتر به کارآمدی، شفافیت، و خدمات عمومی با کیفیت بالا توجه دارد. در ادامه به بررسی برخی از این اثرات می‌پردازیم:

۱. خصوصی‌سازی و واگذاری خدمات دولتی

یکی از اصول کلیدی تاچریسم خصوصی‌سازی بود که به کاهش هزینه‌های دولتی و افزایش کارایی منجر شد. این سیاست در مدیریت دولتی نوین به شکل گسترده‌ای مورد پذیرش قرار گرفت و موجب شد بسیاری از دولت‌ها به خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی، واگذاری خدمات عمومی به بخش خصوصی و ایجاد مشارکت‌های عمومی-خصوصی روی بیاورند. خصوصی‌سازی همچنین رقابت را افزایش داد و باعث شد که کیفیت خدمات عمومی بهبود یابد و هزینه‌ها کاهش یابد.

۲. کاهش بوروکراسی و تمرکز بر بهره‌وری

تاچریسم با تأکید بر کاهش اندازه و نقش دولت، به مدیران دولتی فشار آورد تا ساختارهای بوروکراتیک را کوچک‌تر و کارآمدتر کنند. این اصل در مدیریت دولتی نوین موجب شد که نهادهای دولتی بیشتر به بهره‌وری و بهینه‌سازی فرایندها توجه کنند. در این راستا، بسیاری از فرآیندهای وقت‌گیر و پیچیده دولتی حذف شدند، و اصلاحات اداری به منظور تسریع و تسهیل خدمات عمومی به اجرا درآمدند.

۳. پاسخگویی و شفافیت

تاچریسم تأکید زیادی بر مسئولیت‌پذیری فردی داشت. این دیدگاه در مدیریت دولتی نوین نیز منعکس شد و باعث شد که دولت‌ها بیشتر به شفافیت و پاسخگویی در برابر مردم و نهادهای نظارتی توجه کنند. برای افزایش شفافیت، بسیاری از دولت‌ها به ارائه گزارش‌های عمومی، راه‌اندازی سامانه‌های اطلاع‌رسانی آنلاین و فراهم‌سازی دسترسی آسان به اطلاعات برای شهروندان روی آوردند. این اقدامات باعث افزایش اعتماد عمومی به دولت‌ها و همچنین کاهش فساد شد.

۴. مدیریت مالی کارآمد و کاهش هزینه‌ها

تاچریسم با تأکید بر کاهش هزینه‌های دولتی، دولت‌ها را به مدیریت مالی دقیق‌تر و کارآمدتر تشویق کرد. این سیاست‌ها در مدیریت دولتی نوین باعث شد که دولت‌ها با تنظیم بودجه‌ها و کاهش هزینه‌ها، به دنبال بهبود مدیریت مالی خود باشند. تمرکز بر صرفه‌جویی و کاهش هزینه‌ها به مدیران اجازه داد تا منابع مالی خود را بهتر مدیریت کرده و از هدررفت آن جلوگیری کنند.

۵. ارتقای کیفیت منابع انسانی

تاچریسم بر کارآمدی و بهره‌وری نیروی کار تأکید داشت و به دنبال کاهش قدرت اتحادیه‌های کارگری بود. این امر در مدیریت دولتی نوین نیز باعث شد که سازمان‌های دولتی به اهمیت نیروی انسانی کارآمد و توانا توجه بیشتری کنند. در نتیجه، دولت‌ها به جذب و نگه‌داشت کارکنان با عملکرد بالا و به توسعه نظام‌های ارزیابی و پاداش‌دهی مبتنی بر عملکرد روی آوردند تا از افزایش کیفیت خدمات عمومی اطمینان حاصل شود.

۶. ترویج فرهنگ رقابتی و نوآوری در بخش دولتی

تاچریسم با ترویج رقابت در اقتصاد، به دولت‌ها نشان داد که رقابت حتی در بخش دولتی می‌تواند به بهبود خدمات کمک کند. در مدیریت دولتی نوین، مفهوم رقابت برای ارائه خدمات با کیفیت بالاتر و کاهش هزینه‌ها به کار گرفته شد. این امر باعث شد که دولت‌ها نه تنها به رقابت با بخش خصوصی بپردازند، بلکه در درون نهادهای دولتی نیز به دنبال نوآوری و بهبود مداوم باشند.

تاچریسم با تأکید بر اصولی نظیر خصوصی‌سازی، کاهش بوروکراسی، شفافیت، و بهره‌وری بالا، تغییرات عمیقی در مدیریت دولتی نوین ایجاد کرد. این رویکردها موجب شدند که مدیریت دولتی نوین، کارآمدتر و به نیازهای عمومی حساس‌تر شود.

3.نقدها و محدودیت‌های تاچریسم

اگرچه تاچریسم در افزایش کارایی اقتصادی و کاهش هزینه‌های دولت مؤثر بود، اما نقدهایی نیز به این رویکرد وارد است:

– افزایش نابرابری اجتماعی: کاهش مداخلات دولت و خصوصی‌سازی، منجر به افزایش شکاف طبقاتی شد. برخی از اقشار ضعیف جامعه دسترسی کمتری به خدمات عمومی داشتند که پیش از این توسط دولت تأمین می‌شد.

– تضعیف اتحادیه‌های کارگری: سیاست‌های ضد اتحادیه‌ای تاچر باعث کاهش قدرت چانه‌زنی کارگران شد که در نتیجه آن نارضایتی‌های اجتماعی و افزایش تنش‌های کاری رخ داد.

– بیکاری و تعطیلی صنایع سنتی: سیاست‌های اقتصادی تاچر باعث شد که برخی از صنایع سنتی به دلیل ناتوانی در رقابت با شرایط جدید اقتصادی تعطیل شوند. این امر به‌ویژه در مناطق صنعتی شمال انگلستان تأثیرات منفی داشت.

4.نتیجه‌گیری

تاچریسم بر خصوصی‌سازی، کاهش مداخله دولت و تقویت بازار آزاد استوار بود. این دیدگاه، در اقتصاد بریتانیا و سپس در سراسر جهان تغییرات عمیقی ایجاد کرد. اصول تاچریسم، که بر افزایش کارایی، کاهش هزینه‌ها و تقویت مسئولیت فردی تمرکز داشتند، باعث شدند دولت‌ها بیشتر به بهره‌وری و نتایج ملموس توجه کنند. در این راستا، خصوصی‌سازی نه‌تنها هزینه‌های دولتی را کاهش داد، بلکه به رشد و شکوفایی بخش خصوصی نیز کمک کرد.

تاچریسم الگوی مدیریت دولتی را از شکل سنتی و بوروکراتیک به سمت مدیریت دولتی نوین سوق داد. این تغییر به دولت‌ها اجازه داد تا با کاهش بوروکراسی و افزایش شفافیت، به یک مدیریت چابک‌تر و کارآمدتر دست یابند. در عین حال، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی به شهروندان نیز تقویت شد، که این خود یکی از اصول اساسی مدیریت دولتی نوین محسوب می‌شود.

در کنار دستاوردها، تاچریسم چالش‌هایی را نیز به همراه داشت. برخی از منتقدان معتقدند که خصوصی‌سازی گسترده و کاهش حمایت‌های دولتی، به افزایش نابرابری اجتماعی و اقتصادی منجر شد و قدرت چانه‌زنی اتحادیه‌ها را کاهش داد. همچنین، سیاست‌های اقتصادی تاچر باعث بروز بیکاری در برخی از مناطق صنعتی و کاهش دسترسی به خدمات عمومی برای اقشار ضعیف جامعه شد.

تاچریسم به‌عنوان یک ایدئولوژی و رویکرد مدیریتی، همچنان به عنوان الگویی تأثیرگذار در مدیریت دولتی نوین باقی مانده است. دولت‌ها در بسیاری از کشورها از اصول تاچریسم برای افزایش کارایی و پاسخگویی بهره می‌گیرند و به دنبال کاهش مداخله دولت در اقتصاد و تقویت رقابت در بخش عمومی هستند. این اصول به‌ویژه در زمینه مدیریت مالی، بهره‌وری منابع انسانی و سیاست‌گذاری‌های شفاف، همچنان به عنوان راهنما برای بهبود کارکردهای دولت‌ها به کار گرفته می‌شوند.

منابع

Campbell, J. (2003). Margaret Thatcher: A Life in Power. Vintage.
Moore, C. (2013). Margaret Thatcher: The Authorized Biography (Volumes I-III). Penguin Books.
Thatcher, M. (1993). The Downing Street Years. HarperCollins.
Young, H. (1989). The Iron Lady: Margaret Thatcher. Pan Books.
The Guardian, The Telegraph, The Economist.

 هسته نظام اداری اندیشکده

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا