انقلاب هوش مصنوعی در احزاب سیاسی: تحولی بنیادین در مشارکت سیاسی
در دنیایی که فناوری هوش مصنوعی با سرعت چشمگیری در حال نفوذ به تمامی عرصههای زندگی انسان است، حوزه سیاست و احزاب سیاسی نیز از این تحول عظیم مستثنی نماندهاند.

سید رضا حسینی پژوهشگر حوزهی تحزب و سیاستگذاری حزبی در یادداشتی برای اندیشکده رهیافت نوشت:
در دنیایی که فناوری هوش مصنوعی با سرعت چشمگیری در حال نفوذ به تمامی عرصههای زندگی انسان است، حوزه سیاست و احزاب سیاسی نیز از این تحول عظیم مستثنی نماندهاند. آنچه امروز شاهد آن هستیم، تنها یک تغییر ابزاری نیست بلکه انقلابی است که ماهیت فعالیت احزاب سیاسی، نحوه ارتباط آنها با رأیدهندگان و حتی فرآیند تصمیمگیریهای سیاسی را دگرگون میکند. احزاب سیاسی که تاکنون بر روشهای سنتی تبلیغات، نظرسنجیهای ساده و ارتباطات محدود با مردم متکی بودند، اکنون با ابزارهایی مواجهاند که قادرند رفتار رأیدهندگان را با دقت فوقالعادهای پیشبینی کنند، محتوای تبلیغاتی شخصیسازیشده تولید کنند و حتی شخصیتهای مجازی خلق کنند که قادر به تعامل مستقیم با میلیونها رأیدهنده هستند. در این نوشتار برآنیم تا این رخداد را بیشتر تبیین کنیم.
تحلیل رفتار رأیدهندگان: انقلابی در شناخت مخاطب
یکی از کاربردهای انقلابی هوش مصنوعی در احزاب سیاسی، قدرت بینظیر آن در تحلیل رفتار رأیدهندگان است. الگوریتمهای یادگیری ماشین قادرند میلیونها داده از منابع مختلف – از فعالیتهای شبکههای اجتماعی گرفته تا تاریخچه خریدهای آنلاین و حتی الگوهای تردد افراد – را تحلیل کنند و نقشهای دقیق از گرایشهای سیاسی هر فرد ارائه دهند. این توانایی به احزاب امکان میدهد تا نه تنها بدانند چه کسانی احتمالاً به آنها رأی خواهند داد، بلکه دلایل این انتخاب، نگرانیهای اصلی آنها و حتی بهترین زمان و روش برای ارتباط با هر فرد را نیز شناسایی کنند؛ این سطح از شناخت در گذشته غیرممکن بود و فقط از طریق نظرسنجیهای محدود و اغلب غیردقیق امکانپذیر میشد.
شخصیسازی پیامهای سیاسی در احزاب
هوش مصنوعی توانایی تولید محتوای شخصیسازیشده به احزاب داده که در گذشته تصور آن نیز دشوار بود. به جای تولید یک پیام کلی برای همه رأیدهندگان، احزاب اکنون میتوانند برای هر فرد، بر اساس علایق، نگرانیها و ویژگیهای شخصیاش، پیام منحصربهفردی تولید کنند. این تکنولوژی به احزاب امکان میدهد تا با دقت شگرفی بدانند که چه موضوعاتی برای هر رأیدهنده مهم است و بر اساس همین اطلاعات، پیامهای هدفمندی طراحی کنند. حتی سبک زبان، تصاویر استفادهشده و زمان ارسال پیام نیز بر اساس ترجیحات هر فرد تنظیم میشود. این رویکرد کارایی تبلیغات سیاسی را چندین برابر افزایش میدهد؛ زیرا هر فرد پیامی دریافت میکند که مستقیماً با علایق و نگرانیهایش ارتباط دارد.
رباتهای گفتگوی سیاسی: نمایندههای مجازی احزاب
احزاب پیشرو اکنون از رباتهای گفتگوی پیشرفته استفاده میکنند که قادرند با میلیونها رأیدهنده همزمان گفتگو کنند، سوالات آنها را پاسخ دهند و حتی آنها را راجع به مواضع حزب قانع کنند. این رباتها نه تنها قادر به پاسخدهی به سوالات معمول هستند، بلکه میتوانند بحثهای پیچیده سیاسی را پیش ببرند، با انتقادات مقابله کنند و حتی احساسات و نگرش رأیدهندگان را تا حدی تغییر دهند. تصور کنید حزبی که به جای داشتن چند سخنگوی انسانی، هزاران نماینده مجازی دارد که ۲۴ ساعته در دسترس مردم هستند، قادر به گفتگو در زبانها و لهجههای مختلف هستند و هر یک بر اساس شخصیت و نیازهای مخاطب خود را تطبیق میدهند.
تأثیر هوش مصنوعی بر انتخابات و رقابت سیاسی
هوش مصنوعی نه تنها روشهای کار احزاب را تغییر میدهد؛ بلکه ماهیت رقابت انتخاباتی را نیز دگرگون کرده است. احزابی که دسترسی بهتری به این فناوریها دارند، برتری قابلتوجهی نسبت به رقبای خود کسب میکنند. این امر باعث ایجاد شکافی جدید در عرصه سیاست شده که نه بر اساس ایدئولوژی یا محبوبیت، بلکه بر اساس دسترسی به فناوری تعریف میشود. گزارشها نشان میدهند که کمپینهای سوءاستفاده از هوش مصنوعی عمدتاً از سوی دولتهای بزرگ اجرا میشوند، که نشاندهنده ورود بازیگران قدرتمند به این عرصه است. این وضعیت احزاب کوچکتر و محلی را در موقعیت نابرابری قرار میدهد و ممکن است منجر به انحصار قدرت در دست احزاب دارای منابع مالی و فنی بیشتر شود. احزاب اکنون نیازمند تیمهای متخصص در زمینه دادهکاوی، یادگیری ماشین و تحلیل شبکههای اجتماعی هستند. آنها باید در زمینههایی سرمایهگذاری کنند که تا همین چند سال پیش هیچ ارتباطی با سیاست نداشت.
تأثیر بر مشارکت شهروندی
هوش مصنوعی فرصتهای بینظیری برای افزایش مشارکت شهروندی فراهم کرده است. پلتفرمهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند به شیوهای که قبلاً غیرممکن بود، نظرات شهروندان را جمعآوری، تحلیل و در فرآیند تصمیمگیری احزاب اعمال کنند. شهروندان دیگر نیازی به حضور فیزیکی در جلسات حزبی ندارند؛ آنها میتوانند از طریق اپلیکیشنها و پلتفرمهای آنلاین در تصمیمگیریها مشارکت کنند. سیستمهای هوش مصنوعی قادرند نظرات و پیشنهادات هزاران شهروند را در زمان واقعی تحلیل کنند و روندهای افکار عمومی را شناسایی کنند. این امکان به احزاب کمک میکند تا سریعتر به تغییرات نظر مردم واکنش نشان دهند و سیاستهای خود را متناسب با خواستهای واقعی مردم تنظیم کنند. در نتیجه، فاصله میان حاکمان و مردم کاهش مییابد و احزاب قادر خواهند بود واکنشهای سریعتر و دقیقتری به مسائل اجتماعی داشته باشند. متأسفانه در ایران چنین مسئلهای وجود ندارد زیرا اساساً احزابی با چنین کنشهایی وجود ندارند لکن فناوری مذکور اگر بتواند در ایران پیاده شود، بسیار موثر خواهد بود.
آینده احزاب در عصر هوش مصنوعی
آنچه در آینده نزدیک انتظار داریم، ظهور احزاب کاملاً جدیدی است که هسته اصلی فعالیتشان بر فناوری هوش مصنوعی استوار خواهد بود. این احزاب نه تنها از هوش مصنوعی به عنوان ابزار استفاده میکنند، بلکه کل ساختار، فرآیندهای تصمیمگیری و نحوه ارتباط با مردم آنها بر مبنای این فناوری طراحی شده است. نظام قانونگذاری باید نقشی پیشگام در طراحی راهها و قالبها ایفا کند تا اطمینان حاصل شود که فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهبود و نه آسیب رساندن به دموکراسی استفاده شوند. این نیازمند تدوین قوانین و مقررات جدیدی است که هم از نوآوری حمایت کند و هم از سوءاستفاده جلوگیری نماید. احزاب آینده احتمالاً ساختار سلسلهمراتبی سنتی نخواهند داشت و به جای آن، آنها شبکههایی از تصمیمگیری توزیعشده خواهند بود که در آن هوش مصنوعی نقش هماهنگی و تسهیلگری را ایفا میکند.
جمعبندی
آنچه در حال وقوع است، تنها تغییری در ابزارهای سیاسی نیست، بلکه تحولی بنیادین در ماهیت مشارکت سیاسی، دموکراسی و رابطه میان حاکمان و مردم است. احزاب که در گذشته عمدتاً بر کاریزمای رهبران، ایدئولوژیهای مشخص و ساختارهای سنتی تکیه میکردند، اکنون باید خود را با دنیایی تطبیق دهند که در آن داده، الگوریتم و هوش مصنوعی نقشهای کلیدی ایفا میکنند. این تحول نه تنها چالشبرانگیز است؛ بلکه فرصتهای بینظیری نیز به همراه دارد. احزابی که بتوانند از این فناوریها به درستی استفاده کنند، قادر خواهند بود خدمات بهتری به شهروندان ارائه دهند، تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و در نهایت، نقش مؤثرتری در پیشرفت جامعه ایفا کنند اما آنهایی که در این مسیر عقب بمانند، ممکن است به تدریج از صحنه سیاسی حذف شوند و جای خود را به نسل جدیدی از احزاب دهند که زبان عصر دیجیتال را میفهمند. بنابراین جمهوری اسلامی ایران لازم است تا برنامهای در این زمینه به منظور ارتقای مشارکت مردم و بازتعریف احزاب سیاسی در خود داشته باشد.