اسلایدرتحول آموزش و پرورشیادداشتها

آموزش و پرورش قربانی سوء برداشت از مردمی‌سازی

مردمی‌سازی با اینکه از ابتدای انقلاب اسلامی ایران در نام‌گذاری نظام مردم‌سالاری دینی طرح شده بود اما این روزها در زمینه‌های مختلف زندگی بیشتر مطرح می‌شود.

علی شیرین‌صحرایی پژوهشگر حوزه سیاست گذاری در آموزش و پرورش در یادداشتی برای اندیشکده رهیافت نوشت:

 

مردمی‌سازی با اینکه از ابتدای انقلاب اسلامی ایران در نام‌گذاری نظام مردم‌سالاری دینی طرح شده بود اما این روزها در زمینه‌های مختلف زندگی بیشتر مطرح می‌شود. مشارکت در یک انتخابات سیاسی به مشارکت‌های اقتصادی و جنبه‌های دیگر زندگی بسط پیدا می‌کند. شعارهای سال توسط رهبری تا جایی به این ادبیات نزدیک می‌شود که سال جاری را با عنوان سرمایه‌گذاری برای تولید نام‌گذاری می‌کنند. در این میان حوزه فرهنگ نیز از ورود مردم مستثنی نیست و در زمینه‌هایی نیز حیاتی است. اما این عرصه برای ورود مردم اقتضائاتی دارد که در بخش‌های اقتصادی با آنها روبه‌رو نیستیم. در زمینه فرهنگی به خصوص تربیت نسل جدید حساسیت به حدی است که رهبری در دو سخنرانی به صراحت تاکید می‌کنند که آموزش و پرورش امری حکومتی است و امکان خصوصی‌سازی آن به معنای برون‌سپاری وجود ندارد.

در میدان سیاستگذاری و حکمرانی انواع روش‌ها و جهت‌گیری‌ها وجود دارد. مثلا در زمینه مشارکت‌دهی مردم، بسیاری از اندیشمندان به حکمرانی مشارکتی رسیده‌اند تا از مشارکت مردم نهایت بهره‌برداری صورت گیرد. اما در هیچ راه و روشی از سیاستگذاری رهاسازی و سپردن کامل حقوق و وظایف دولت به بخش خصوصی تجویز نمی‌شود. شیوه‌های تنظیم‌گری برای استفاده فرصت‌ها راهکارهای مختلفی ارائه می‌دهند اما ابزاری برای اعمال سیاست و بازویی برای نظارت را از دست سیاستگذار خارج نمی‌کنند. در گفتمان انقلاب اسلامی مردم در متن امور هستند و واگذاری امور مختلف به مردم اصالت دارد اما اگر ابزارهای اعمال سیاست از دست حاکم خارج شود، حکومت از بین می‌رود و امکان اعمال اراده از دست می‌رود. رهبری در این‌باره فرموده‌اند: «این فکر در گذشته در بعضی از مسئولین کشور وجود داشته که ما بیاییم آموزش‌وپرورش را از دولت جدا کنیم بدهیم دست بخش‌های خصوصی و این خرج سنگین و این بودجه‌ی سنگین را از دوش آموزش‌وپرورش برداریم! دستشان درد نکند؛ برای نابود کردن کشور، این فکر خوبی است.» (خامنه‌ای، 1402) پس یکی از دلایلی که باعث می‌شود امکان واگذاری بخش‌هایی از آموزش و پرورش وجود نداشته باشد کاهش قدرت تنظیم‌گری و در نتیجه سپردن این امر به سرمایه‌دار است.

از طرفی آموزش و پرورش نهادی است که اگر انتفاع مالی و سودآوری برای اشخاص داشته باشد موجبات فساد را فراهم می‌آورد. از این رو آیت الله خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری نام غیرانتفاعی را برای مدارس غیردولتی انتخاب می‌کنند تا مدرسه تبدیل به دکان نشود. یعنی تجاری‌سازی یکی از آسیب‌هایی است که در زمینه مردمی‌‌سازی با آن برخورد می‌کنیم. در اینجا ما همچون حوزه صنعت نیازمند به ابتکارهای مردمی هستیم اما امکان ایجاد فضای بازاری و انتفاع اقتصادی را نداریم و نیازمند سازوکارهایی جهت جذب فواید و دفع خطرات هستیم. در زمینه تعلیم و تربیت نیروی انسانی، اولا باید نیرویی برای کشور تربیت کنیم که برای حکومت کارآمد باشد و نیازهای کشور را برطرف کند. آموزشی که مبتنی بر سیاست‌ها و برنامه‌های تنظیم‌شده نباشد، محصولاتش لزوما بدرد این نظام نمی‌خورد. ثانیا وقتی مهم‌ترین دالان ورود افراد به جایگاه‌های مهم سیاسی و اقتصادی تحصیلات و کنکور باشد با تبدیل کردن فضای آموزشی به بازار همه آن جایگاه‌ها را دو دستی تقدیم سرمایه‌داران جامعه کرده‌ایم. زیرا در حالیکه که مدرسه غیردولتی امکانات و فضای بهتری در ازای پول برای آموزش فراهم کند، هرکس به دنبال موفقیت باشد راهی جز ورود به مدارس پرهزینه غیردولتی نخواهد داشت و مدرسه دولتی تبدیل به مکانی می‌شود که هرکس نتواند هزینه مدارس غیردولتی را پرداخت کند باید به آنجا برود. چیزی که در جامعه با آن روبه‌رو هستیم. در سال 1404 که این متن نگارش می‌شود «در هیچ‌یک از گروه‌های آزمایشی، دانش‌آموزان مدارس دولتی عادی موفق به حضور در جمع برترین‌ها نشدند؛ اتفاقی که دیگر تکرارش عجیب نیست و به یک روند ثابت تبدیل شده است.» (خبرنگاران جوان، 1404)

اما مردمی‌سازی ضمن برخورداری از مزایای خصوصی‌سازی، می‌تواند راهی جهت دفع آفات آن باشد. به تعبیر رهبری:‌ «یعنی آموزش پرورش نباید بگوید فقط من موافقم با مدارس غیرانتفاعی ملی، بلکه بایستی زمینه‌سازی کند تا این چنین مدارسی به وجود بیاید، کسانی بیایند سرمایه‌گذاری کنند، کار کنند. البته برای انتفاع نباید باشد، اینجا دکان نیست. آموزش و پرورش اگر به عنوان دکان به چشم یک وسیله سودبخش و سودده بهش نگاه بشود، یقیناً فسادآمیز و فسادانگیز خواهد بود؛ بچه‌‏های مردم را، محیط آموزش و پرورش را فاسد می‏‌کند، ارزش و اعتبار علم را از بین می‏‌برد. لکن این غیر از این است که ما آن مواردی که با انگیزه‏ی بد سودطلبی همراه نیست، آن را تقویت نکنیم، باید تقویت کنیم. این یکی از وظایف قطعی است. و ما تا اینجور کارها، عرض کردم روش‌های ابتکاری، اگر این روش‌های میانبر را ما در پیش نگیریم، آموزش و پرورش در جا خواهد زد؛ پیشرفت لازم را پیدا نخواهد کرد؛ فضای جامعه از تعلیم درست و انقلابی برخوردار نخواهد بود کمبودها باقی خواهد بود…» (خامنه‌ای،‌ 1366) یعنی مردمی‌شدن می‌تواند ابتکارات و نوآوری را به آموزش و پرورش تزریق کند و همچنین مشکلات مالی را هم برطرف کند اما رویکرد نباید تجاری‌سازی مدرسه باشد.

در پایان چند نکته قابل ذکر است. اول اینکه تنها راه ورود مردم به عرصه تعلیم و تربیت رسمی مدرسه‌سازی و اداره مدرسه نیست و راهکارها نباید در این مورد خلاصه شود. ازجمله مواردی که امکان ورود عموم مردم جامعه امکان‌پذیر است: انجمن اولیا و مربیان، شوراهای آموزش و پرورش و نهضت سوادآموزی است. نکته دوم اینکه در راستای رسیدن به الگوی مطلوب سیاستگذاری در زمینه ورود مردم به آموزش و پرورش به نحوی که قدرت تنظیم‌گری حکومت را از بین نبرد و عین اینکه افراد تشویق به کنشگری در این حوزه شوند اما درگیر بی‌عدالتی نباشد باید به سازوکارهایی رسید که امیدواریم در این زمینه فعالیت‌های پژوهشی فعالان این عرصه نتیجه‌بخش باشد.

منابع

1.خامنه‌ای، سیدعلی (1402)، دیدار با معلمان 12/02/1402

2.خامنه‌ای،‌سیدعلی (1366)، دیدار با معلمان 12/02/1366

3.سایت خبرنگاران جوان، مدارس دولتی باز هم در کنکور جا ماندند؛ رتبه‌های برتر در دست مدارس خاص، www.yjc.ir/fa/news/8996510

 

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا