تحکیم خانواده و جمعیتیادداشتها

تحولات جنسیتی نوجوانان پسر در حوزه مد و لباس

اندیشکده رهیافت؛ با گذار از جامعه سنتی و ورود به جامعه مدرنیته و حتی جامعه پسامدرن، تحولات گسترده‌ای در سبک زندگی ساکنین جوامع سنتی اتفاق افتاده است. تحولاتی درحوزه های فرهنگی، اجتماعی و ارزشی که هر یک به نوبه خود دارای جایگاه خاصی در سبک زندگی فرد هستند. یکی از این تحولات که در حوزه فرهنگی صورت گرفته و اتفاقا اکثر قشر جوان را تحت تاثیر خود قرار داده است، تحولات جنسیتی در حوزه مد و لباس است.

ما در این یادداشت سعی می‌کنیم ابتدا به تعریف و تبیین هویت و تحولات جنسیتی بپردازیم چرا که بحث حوزه جنسیت، ابعاد مختلف هویتی فرد را در برمی‌گیرد و با حوزه جنسی متفاوت است؛ سپس به بررسی حوزه مد و لباس ناظر به نوجوانان ایرانی پسر، آسیب های موجود در این حوزه و در نهایت راهکار های نظری و عملی برای اصلاح آسیب های ذکر شده می‌پردازیم.

ادبیات تخصصی

هویت، اختلال هویت جنسیتی، مد و لباس، نوجوان

  1. هویت

پیش از تعریف هویت جنسیتی مناسب است که ابتدا به مفهوم هویت پرداخته شود. هویت دارای ابعادی چندگانه و چالش‌برانگیز بوده و نظرات مختلفی درباره آن وجود دارد. در یک بیان کلی هویت فرایند پاسخگویی هر فرد به چیستی شناسی و کیستی شناسی خود است. بر همین اساس برخی هویت را مجموعه خصائل و خصوصیات رفتاری که ازروی آن فرد به‌عنوان یک گروه اجتماعی شناخته می‌شود و از دیگران متمایز می‌شود، می‌دانند. (لطف آبادی، 1392: 54-55) درک هر شخص از خود نیز معنای ساده‌ای است که برای این اصطلاح بیان شده است. برخی نیز بر استمرار و تمایز به‌عنوان دو شاخصه اصلی هویت تأکید داشته و هویت داشتن را به معنای داشتن احساس تمایز، تداوم و استقلال شخصی گرفته‌اند.

در مقابل این دیدگاه‌ها که هویت را امری فردی دانسته‌اند و بیشتر به روان‌شناسان تعلق دارد، جامعه‌شناسان معتقدند. هویت امری غیرشخصی و اجتماعی است که به‌واسطه دیالکتیک میان فرد و جامعه شکل می‌گیرد. از دیدگاه این دسته هرچند هویت معمولاً در احساسات و نگرش‌های شخصی افراد بروز پیدا می‌کند اما زمینه و بستر شکل‌گیری آن، زندگی جمعی است و تصویری که فرد از خود می‌سازد بازتاب نگرش دیگران به او است. بر همین اساس هویت اجتماعی درک هر شخص از خود و دیگران از یک سو و درک دیگران از خود و غیر خود از سوی دیگر است. (خلیلی، 1382: 743-744) براین‌اساس هویت‌های فردی و اجتماعی تماماً برساخته است و تحت تأثیر عوامل محیطی فرد ساخته می‌شود. (کاستلز،1380: 23) از زاویه‌ای دیگر نیز می‌توان گفت مفهوم هویت بر مفاهیم تشکیل‌دهنده «خود» به‌مثابه یک سوژه تمرکز داشته و به خودشناسی، ساختار و محتوا می‌بخشد و «خود» را با نظام‌های اجتماعی پیوند می‌دهد. براین‌اساس هویت، احساس تعلق به مجموعه‌ای مادی و معنوی است که عناصر آن از قبل شکل‌گرفته‌اند. (اقبالی،1398: 33)

  1. اختلال هویت جنسیتی

مشخص است یکی از مهمترین وجوه هویت انسانی، هویت جنسیتی است که طی فرایند جامعه پذیری در قالب نهادهای رسمی و غیررسمی شکل می‌گیرد. در خلال این فرایند افراد جامعه الگوهای ادراکی، رفتاری و عاطفی مربوط به جنس خود را فراگرفته و درونی می‌سازند و طی کردن موفقیت آمیز این فرایند موجب شکل‌گیری هویت جنسیتی سازگار با جامعه می‌شود. حال اختلال در هویت جنسیتی زمانی رخ می‌دهد که افراد چه زن و چه مرد این الگوهای ادراکی را نپذیرند که این نیز با توجه به سطح مقاومت در برابر منابع هویتی دارای درجه‌های متفاوتی خواهد بود. بنابراین اختلال هویت جنسی به حالتی اطلاق می‌شود که بین جنسیت ذاتی او با تمامی لوازم رفتاری و ادراکی آن با تصوری که فرد از جنسیت خود دارد تضاد و تعارض وجود داشته باشد.

  1. مد و مدگرایی

«مد» واژه ای فرانسوی، به معنی طرز، اسلوب، عادت، شیوه، سلیقه، روش، رسم، موافق رسم و باب روز است[1] در زبان انگلیسی اصطلاح «فشن» برای مد به کار می  رود.[2] هر تعریفی از مد ضرورتا به فرهنگ اشاره دارد.[3] مد یکی از اشکال متکثر زندگی[4] و به عنوان منبعی برای شناسایی هویت یک جامعه، ارزش  های ناملموسی را با خود حمل می  کند.[5]  زیمل معتقد است مد میل هم رنگی و میل به جدایی و متمایز بودن از دیگران را همزمان برآورده می‌سازد که از طبقات بالای جامعه آغاز و به طبقات پایین تر سرایت می  کند.[6] مد سبک  های پوششی قابل مشاهده ای است که در برهه خاصی از زمان، واجد ارزشی فوق العاده می  شوند. کاوا مو ران (2005)[7]  مد را در معنای وسیع تری به کار می  برد و آن را به پوشاک و البسه محدود نمی‌کند مد، باوری است که در انتخاب  های مصرفی اعم از پوشاک و لباس افراد متجلی می‌شود.[8]

طرح بحث

مدرینته و صنعت مد، تحولات و تغییرات زیادی در نگرش ها و رفتار های عملی افراد به وجود آورده است. تغییراتی که پوشش جوانان و نوجوانان را نیز در بر گرفته است. در زمان کنونی ما شاهد تغییر سبک پوشش نوجوانان پسر به نسبت دهه های گذشته شده‌ایم.

تغییرات پوششی اتفاق افتاده شامل استفاده از شلوار لی های تنگ، کوتاه و پاره، تی‌شرت هایی با رنگ ها و نوشته های خاص، اصلاح مو، ابرو و محاسن به طوریکه پسران ابرو های خود را اصلاح کرده و محاسن خود را از ته تراشیده، لاک زدن سیاه در حالی که لاک زدن امری زنانه و دخترانه است و تغییراتی از این قبیل می‌باشد.

اگر بخواهیم در مقام آسیب‌شناسی و سیر تغییرات روند پوششی وارد شویم، می‌توان گفت موثر‌ترین امر در این حوزه، فضای مجازی و الگوگیری از سبک زندگی غربی است که به راحتی در اختیار نوجوانان قرار گرفته آنان تحت تاثیر این پوشش ها قرار می‌گیرند.

آسیب دیگری که در این فضا وارد است عدم وجود الگو و جایگزین مناسب عوض سبک پوششی کنونی می‌باشد. به این معنا که برای مثال ما به نوجوان می‌گوییم که این سبک پوشش غربی و زننده است و در شان یک نوجوان ایرانی مسلمان نیست. اولین سوالی که او می‌پرسد این است که خب من چه لباسی بپوشم؟ چه لباسی مناسب است؟

در این مقام غالبا هم از جهت حاکمیتی و هم از جهت مردمی کنش خاصی صورت نگرفته است. از جهت حاکمیت که ناظر به صنعت مد و لباس ما سیاست‌گذاری خاصی را شاهد نیستیم. عرضه این چنین لباس هایی در مغازه های سطح کشور با وجود صنف لباس فروشان و واحد نظارت بر این مغازه ها، خود ثابت کننده این مدعاست که حداقل حاکمیت و سیاست‌گذاری مشکلی با این عرضه این نوع پوشش ندارند.

از جهت مردمی و عرف فرهنگی و پوششی نیز خرید و تقاضا نسبت به این سبک پوشش خود نشان دهنده مقبولیت و انتخاب توده مردم نسبت به این سبک پوشش است؛ پس واضح است که این چنین پوششی در سبک پوششی نوجوان پسر قرار می‌گیرد و مشکلی با اینکه زنانه بپوشد ندارد.

اما در مقام الگوی مطلوب انتظار این است که نوجوانان پسر ایرانی، پوششی مطابق با جنسیت و هویت فردی و اجتماعی خود اتخاذ کنند تا در راستای ویژگی های ذاتی جنسیتی و هویتی آن ها باشد. پوششی که حس مردانگی را القا کند.

 

 

[1]  صبور اردوبادی. احمد (1368)، آیین بهزیستی در اسلام، ص-16-15

[2]  فرهنگ وبستر، ۱۹۸۶: ص 856

[3] فروغ عماد و حسین مهربانی فر (1396)، اولویت یابی سیاست رسانه ای مد لباس ص 9

[4] Simmel, G., (1957[1904]). “Fashion”. American Journal of Sociology. 62.

[5] Pinto,Marcelo Machado Barbosa& Yeda Swirski de Souza(2013). “From Garment to Fashion Production: 304

[6] پیل تن ، فخرالسادات؛ طالبی، حسین:(1392)بررسی عوامل اجتماعی گرایش به مد در بین نوجوانان ،ص 54

[7] Kawamura, Y. (2005). Fashion-ology: An Introduction to FashionStudies.Berg, Oxford.

[8] بخارایی، احمد؛ رفیعی، ملکه (1395). زن در توسعه و سیاست ص-309

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا