جریمندینگ و پیامدهای آن بر فرایندهای دموکراتیک
جریمندینگ (Gerrymandering) به عمل دستکاری مرزهای حوزههای انتخاباتی به نفع یک حزب سیاسی یا گروه خاص اشاره دارد.
جریمندینگ (Gerrymandering) به عمل دستکاری مرزهای حوزههای انتخاباتی به نفع یک حزب سیاسی یا گروه خاص اشاره دارد. این پدیده نام خود را از فرماندار ماساچوست، البریج توماس جری[1]، گرفته که در سال 1812 نقشهای با شکل غیرمعمول برای حوزههای انتخاباتی ایالت خود طراحی کرد تا حزبش بتواند قدرت بیشتری کسب کند. در پی این اقدام، حزب وی با وجود آراء کمتر در سراسر ایالات توانست 29 کرسی از 49 کرسی را به خود اختصاص دهد. چند هفته پس از این اقدام فرماندار جری، مجله «بوستون»[2] با پردازش اصطلاح «جری ماندرینگ» به دستکاری عامدانه و هدفمند در انتخابات کنگره آن سال اشاره کرد. بنابراین، جری ماندرینگ روشی است که در آن ، طراحی مرز حوزه های انتخاباتی به گونهای انجام می شود که به سود یا پیروزی یک شخص یا گروه در انتخابات پیش رو بیانجامد (کاویانیراد و قرهبیگی ۱۳۹۶) .
جریمندینگ یکی از موضوعات پیچیده و بحثبرانگیز در دموکراسیهای مدرن است که میتواند تأثیرات گستردهای بر نمایندگی سیاسی، عدالت اجتماعی و اعتماد عمومی به فرایندهای دموکراتیک داشته باشد. در این یادداشت، به بررسی جریمندینگ و پیامدهای آن بر فرایندهای دموکراتیک میپردازیم.
انواع جریمندینگ
جریمندینگ به دو نوع عمده تقسیم میشود: تراکمآفرینی (Packing) و پراکنش (Cracking) . در روش تراکمآفرینی، رأیدهندگان حامی یک حزب خاص در یک حوزه انتخاباتی متمرکز میشوند، به طوری که آن حوزه با اکثریت قاطع به نفع آن حزب باشد. این کار باعث میشود که تأثیر رأیدهندگان حامی آن حزب در حوزههای دیگر کاهش یابد. در مقابل، در روش پراکنش، رأیدهندگان حامی یک حزب خاص در چند حوزه مختلف پراکنده میشوند، به طوری که در هیچکدام از این حوزهها به اندازه کافی قدرت نداشته باشند تا پیروز شوند. این کار باعث میشود که آرای این رأیدهندگان تقسیم شده و تأثیر کمتری در نتیجه نهایی انتخابات داشته باشد.
پیامدهای جریمندینگ
1- تضعیف نمایندگی عادلانه
یکی از مهمترین پیامدهای جریمندینگ، تضعیف نمایندگی عادلانه است. در سیستمهای دموکراتیک، هر رأیدهنده باید به طور برابر در انتخاب نمایندگان خود مشارکت داشته باشد. با این حال، جریمندینگ این توازن را مختل میکند و باعث میشود که برخی از حوزههای انتخاباتی به طور ناعادلانهای نماینده بیشتری داشته باشند. این امر میتواند به احساس بیعدالتی در میان رأیدهندگان منجر شود و اعتماد عمومی به سیستم انتخاباتی را کاهش دهد.
2- تقویت دوگانگی سیاسی
جریمندینگ میتواند به تقویت دوگانگی سیاسی منجر شود. با دستکاری مرزهای حوزههای انتخاباتی، احزاب سیاسی میتوانند حوزههایی با ترکیب جمعیتی خاص ایجاد کنند که به نفع آنها باشد. این کار باعث میشود که نمایندگان انتخابی بیش از حد به منافع حزب خود پایبند باشند و کمتر به مصالح عمومی توجه کنند. نتیجه این فرآیند، افزایش قطبی شدن و کاهش همکاری بین احزاب سیاسی است که میتواند به بنبستهای سیاسی و کاهش کارآمدی دولت منجر شود.
3- کاهش مشارکت سیاسی
جریمندینگ میتواند باعث کاهش مشارکت سیاسی شود. وقتی رأیدهندگان احساس کنند که آرای آنها تأثیری بر نتیجه نهایی ندارد و نمایندگان به طور ناعادلانهای انتخاب میشوند، احتمال مشارکت آنها در انتخابات کاهش مییابد. این امر میتواند به کاهش مشروعیت دولتها و افزایش نارضایتی عمومی منجر شود. مشارکت سیاسی پایین همچنین میتواند به تضعیف فرهنگ دموکراتیک و کاهش آموزش و آگاهی سیاسی در جامعه منجر شود.
4- تضعیف اقلیتها و گروههای حاشیهنشین
یکی دیگر از پیامدهای جریمندینگ، تضعیف اقلیتها و گروههای حاشیهنشین است. با دستکاری مرزهای حوزههای انتخاباتی، احزاب سیاسی میتوانند نمایندگان اقلیتها را به حوزههایی با اکثریت مخالف منتقل کنند، به طوری که آنها قادر به انتخاب نمایندهای از گروه خود نباشند. این امر میتواند به کاهش قدرت سیاسی و نمایندگی اقلیتها منجر شود و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را تشدید کند.
5- افزایش بیاعتمادی به نظام انتخاباتی
جریمندینگ میتواند به افزایش بیاعتمادی عمومی به نظام انتخاباتی منجر شود. وقتی رأیدهندگان احساس کنند که فرآیند انتخابات ناعادلانه و دستکاری شده است، اعتماد آنها به سیستم انتخاباتی و نهادهای دموکراتیک کاهش مییابد. این امر میتواند به کاهش مشارکت عمومی در انتخابات، افزایش ناآرامیهای اجتماعی و حتی بحرانهای سیاسی منجر شود.
روشهای مقابله با جریمندینگ
برای مقابله با جریمندینگ، برخی از کشورها و مناطق تدابیری اتخاذ کردهاند. یکی از روشهای مؤثر، استفاده از کمیسیونهای مستقل و بیطرف برای تعیین مرزهای حوزههای انتخاباتی است. این کمیسیونها معمولاً از کارشناسان و نمایندگان جامعه مدنی تشکیل میشوند و فرآیند تعیین مرزها به صورت شفاف و با مشارکت عمومی انجام میشود. این کار میتواند به کاهش تبعیض و جانبداری سیاسی کمک کند و اعتماد عمومی را به سیستم انتخاباتی افزایش دهد.
استفاده از فناوری و تحلیل دادههای دقیق نیز میتواند به مقابله با جریمندینگ کمک کند. نرمافزارهای پیشرفته و مدلهای تحلیل داده میتوانند بهترین مرزهای حوزههای انتخاباتی را بر اساس معیارهای جمعیتی، جغرافیایی و اجتماعی شناسایی کنند. این فناوریها میتوانند با تحلیلهای پیچیده و شبیهسازیهای مختلف، گزینههای بهینه را برای تعیین مرزها ارائه دهند و از سوءاستفادههای سیاسی جلوگیری کنند.
بازنگری و اصلاح دورهای مرزهای حوزههای انتخاباتی نیز میتواند به کاهش تأثیرات منفی جریمندینگ کمک کند. با تحلیل و ارزیابی منظم تغییرات جمعیتی و اجتماعی، میتوان مرزهای حوزههای انتخاباتی را بهروزرسانی کرد و از نمایندگی عادلانهتر اطمینان حاصل کرد. این کار میتواند به توازن و برابری در نمایندگی کمک کند و از تأثیرات منفی جریمندینگ جلوگیری کند.
نتیجهگیری
جریمندینگ یکی از چالشهای اساسی در فرایندهای دموکراتیک است که میتواند تأثیرات گستردهای بر نمایندگی سیاسی، عدالت اجتماعی و اعتماد عمومی به سیستم انتخاباتی داشته باشد. برای مقابله با این پدیده، استفاده از کمیسیونهای مستقل، فناوریهای پیشرفته، و بازنگریهای دورهای ضروری است. تنها با تضمین نمایندگی عادلانه و شفافیت در فرآیند انتخابات، میتوان به تحقق عدالت و افزایش اعتماد عمومی در نظامهای دموکراتیک دست یافت.
ارجاعات
کاویانیراد, مراد, و مصیب قرهبیگی. جغرافیای انتخابات؛ بنیادها، مفاهیم و رویکردها. تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی, ۱۳۹۶.
- McDonald, M. D. (2006). Redistricting and Representation: Why Competitive Elections are Bad for America. Ohio State University Press.
- Stephanopoulos, N. O., & McGhee, E. M. (2015). Partisan Gerrymandering and the Efficiency Gap. University of Chicago Law Review, 82(2), 831-900.
- Engstrom, E. J. (2013). Partisan Gerrymandering and the Construction of American Democracy. University of Michigan Press.
- Cox, G. W., & Katz, J. N. (2002). Elbridge Gerry’s Salamander: The Electoral Consequences of the Reapportionment Revolution. Cambridge University Press.
[1] Elbridge Thomas Gerry
[2] Boston Gazette
هسته فرهنگ و مشارکت سیاسی اندیشکده