خداحافظی با صندوق رأی به معنای تعطیلی مشارکت سیاسی نیست!
شاید اکثریت مردم زمانی که مشارکت سیاسی را میشنوند، اولین و تنهاترین چیزی که به ذهنشان میآید صندوق رأی و انتخابات باشد. البته فقط مردم نیستند که اینگونه به مشارکت سیاسی مینگرند، بلکه در فضای علمی و تخصصی نیز چنین نگاهی وجود دارد. این در حالی است که مشارکت سیاسی به عنوان یک مفهوم میتواند مصادیق و سازوکارهای متنوعی داشته باشد و هر فردی متناسب با ظرفیت مصداقی خاص به استفاده از آن مبادرت ورزد.
تلقی عمومی از مصداق مشارکت سیاسی
شاید اکثریت مردم زمانی که مشارکت سیاسی را میشنوند، اولین و تنهاترین چیزی که به ذهنشان میآید صندوق رأی و انتخابات باشد. البته فقط مردم نیستند که اینگونه به مشارکت سیاسی مینگرند، بلکه در فضای علمی و تخصصی نیز چنین نگاهی وجود دارد. بررسیهای علمی در مقالهای تحت عنوان «ایرانیان و مشارکت سیاسی: فراتحلیل انتقادی مطالعات انجامشده در زمینه مشارکت سیاسی در ایران» نشان میدهد مطالعات حوزه مشارکت سیاسی بر انتخابات تمرکز کرده و سایر اشکال را نادیده میگیرد. بخشی از مقاله مذکور در این زمینه بدین شرح است:
به اختصار میتوان گفت که ارزیابی تعاریف انجامشده از مشارکت سیاسی حاکی از آن بود که تأکید اصلی محققان در ایران بر شکلهای متعارف این نوع مشارکت بوده است؛ به نحوی که در عملیاتیسازی مفهوم مشارکت سیاسی، غالباً توجه بر رفتارهای انتخاباتی تمرکز یافته و به دیگر اشکال مشارکت توجه کمتری شده است. بر این اساس نتایج این مطالعات نیز عمدتاً قابل کاربست به اشکال متعارف مشارکت سیاسی خواهد بود و قاعدتاً نمیتواند به دامنه وسیع و متنوع دیگر اشکال مشارکت سیاسی تعمیم یابد (کشاورزی و عربی، 1399: 289).
پیامد تلقی عمومی از مشارکت سیاسی
اولین پیامد چنین دیدگاهی تفسیری است که از خداحافظی مردم با صندوق رأی به وجود میآید. در این دیدگاه خداحافظی با صندوق رأی مساوی با تعطیلی مشارکت سیاسی تعبیر میشود. محصول این تعبیر نیز انسداد مشارکت سیاسی و یکطرفه شدن مسیر حکمرانی است که نتیجهای جز نارضایتی عمومی ندارد. این در حالی است که مشارکت سیاسی به عنوان یک مفهوم میتواند مصادیق و سازوکارهای متنوعی داشته باشد و هر فردی متناسب با ظرفیت مصداقی خاص به استفاده از آن مبادرت ورزد.
مصادیق و سازوکارهای متنوع مشارکت سیاسی
نکته مهمی که لازم است به آن توجه شود ویژگیها و خصوصیاتی است که هر یک از سازوکارها و مصادیق مشارکت سیاسی از آنها برخوردارند. طبیعی است استفاده از مجموعه آنها میتواند مشارکت سیاسی مطلوب را رقم زند و انتخابات تنها یکی از مهمترین بخشهای این مجموعه را تشکیل میدهد. از همین رو نمیتوان از شرکت یا عدم شرکت در انتخابات مشارکت سیاسی مردم را ارزیابی کرد. آنچه در انتخابات مشاهده میشود حضور مردم جهت رأیدهی به نامزد مورد علاقه خود برای تصدی منصب سیاسی است.
طبیعتاً حضور در انتخابات معانی متعددی از جمله اعتماد فرد مشارکتکننده به نظام انتخاباتی و نمایندگی آن نامزد از علایق و خواستههای آن فرد را دارد؛ اما نمیتوان از این حضور رضایت کامل فرد را از عملکرد مسئولان برداشت کرد یا کارآمدی کارگزاران را در تمامی سطوح از آن نتیجه گرفت. بر همین اساس لازم است سهم واقعی انتخابات را در مشارکت سیاسی معین کرد و سازوکارهایی دیگر برای تحقق همهجانبه مشارکت سیاسی در نظر گرفت.
در این زمینه میتوان نمونههای متعددی را از مصادیق مشارکت سیاسی برشمرد. به عنوان مثال حضور در تجمعاتی که در راستای اعتراض به عملکرد مسئولان شکل میگیرد نوعی مشارکت سیاسی محسوب میشود. بر همین اساس نمیتوان شهروند معترض را به عدم مشارکت سیاسی محکوم کرد؛ اگرچه در صورت عدم مشارکت وی در انتخابات میتوان حق مشارکت انتخاباتی او را به وی یادآوری نمود. مخصوصاً اگر کنش اعتراضی یک شهروند به صورت مسئولانه و متعهدانه صورت گیرد میتواند آثار بسیار خوبی در نظام سیاسی برجای گذارد.
بنابراین با توجه به آنچه گفته شد میتوان مدلهای متعدد و متنوعی را برای مشارکت سیاسی در نظر گرفت. افراد بنابر خصوصیات فردی و ویژگیهای مدل انتخابی، به کنشگری در حوزه مشارکت سیاسی میپردازند. انتخابات مدلی مهم در مشارکت سیاسی محسوب میشود و جایگاهی ویژه دارد؛ اما نمیتوان تمامی اشکال مشارکت سیاسی را منحصر در آن کرد. در صورتی که انتخابات تنها مدل مشارکت سیاسی محسوب شود خطر یکطرفه شدن مسیر حاکمیت وجود داشته و رضایت مردم مخدوش میشود.
منابع:
- کشاورزی، سعید؛ عربی، علی. (1399)، «ایرانیان و مشارکت سیاسی: فراتحلیل انتقادی مطالعات انجامشده در زمینه مشارکت سیاسی در ایران»، فصلنامه علمی مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، شماره 35، تابستان 1399، صص 297-276.