نفت وگازیادداشتها

ساختار اقتصادی پروژه‌های بالادستی نفت و گاز

ساختار اقتصادی صنعت نفت و گاز دارای جوانب و جزئیات فراوانی است. در واقع تبیین و تشریح اقتصادی این صنعت برابر یک خرده نظام اقتصادی است و شامل مالکیت زمین و پیش از تولید، فرایند تولید، مبادله و تجارت، سهم بری و ساختار حقوقی حاکم بر عوامل تولید، دخالت و حکمرانی دولت، تأمین مالی، مصرف و غیره می‌شود.

اندیشکده رهیافت؛ ساختار اقتصادی صنعت نفت و گاز دارای جوانب و جزئیات فراوانی است. در واقع تبیین و تشریح اقتصادی این صنعت برابر یک خرده نظام اقتصادی است و شامل مالکیت زمین و پیش از تولید، فرایند تولید، مبادله و تجارت، سهم بری و ساختار حقوقی حاکم بر عوامل تولید، دخالت و حکمرانی دولت، تأمین مالی، مصرف و غیره می‌شود. با وجود این که شاید گفته شود باقی صنایع نیز چنین اجزایی را در خود جای می‌دهند و خود می‌توانند یک خرده نظام تلقی شوند؛ ولی باید توجه کرد که صنعت نفت و گاز اولاً خود دارای زنجیره‌ای به‌هم‌پیوسته و پیاپی از اکتشاف تا ارائه محصول و مصرف است درحالی‌که بحث درباره رشته‌های صنعتی دیگر این میزان از وابستگی را در زنجیره خود نشان نمی‌دهد. ثانیاً اثرگذاری بالای صنایع نفت و گاز در اقتصاد جهانی و کشورها در نسبت با سایر صنایع قابل‌مقایسه نیست. این صنعت حجم سرمایۀ بسیار بالایی را برای زنجیرۀ استخراج و تولید خود به استخدام می‌گیرد و بخش اصلی درآمدها و ثروت‌های جامعه را (برای توسعه و مخارج حیاتی) تأمین می‌کند.

برای تبیین ساختار اقتصادی داخلی صنعت نفت و گاز – به‌صورت خاص بالادستی نفت و گاز – می‌توان از بررسی جریان سرمایه در این صنعت شروع کرد. جریان سرمایۀ نقدی در هر فعالیت تولیدی، در دو مسیر مواد اولیه و ابزار تولید قرار می‌گیرد و می‌تواند روابط حقوقی خود را از طریق قرض یا شراکت با صاحب طرح تولیدی تنظیم کند. در ساختار شراکت، صاحب سرمایه به‌صورت صاحب ماده اولیه یا ابزار خطرات ناشی از فرایند تولید را به جان می‌خرد. البته صاحب طرح تولیدی (همان کارآفرین و مدیر پروژه) نیز در این خطرات شریک است؛ ولی این خطر برای صاحب طرح به نسبت حالت دریافت سرمایۀ نقدی از طریق قرض کمتر خواهد بود. در این میان دولت به تنظیم روابط حقوقی و بسترسازی برای تحقق تولید می‌پردازد و برای مسیر تولید محصول موردنیاز جامعه برنامه‌ریزی و تسهیلگری می‌کند؛ بنابراین در هر فعالیت تولیدی – خصوصاً نفت و گاز – معیارهایی که باعث جهت‌دهی کنش صاحبان سرمایه و صاحبان پروژه می‌شود تا ساختار اقتصادی صنایع بالادستی نفت و گاز را شکل دهند، نیاز به توجه و بررسی دارند.

باتوجه‌به ویژگی‌های پروژه‌های بالادستی نفت و گاز می‌توان به سه معیار مهم از معیارهای مدنظر کنشگران این حوزه اشاره کرد: «نااطمینانی در صنایع بالادستی نفت و گاز»، «حجم عظیم سرمایۀ موردنیاز در پروژه‌ها»، «زمان بر بودن پروژه».

نااطمینانی در صنایع بالادستی نفت و گاز: اکثر متخصصان کسب‌وکار بخش بالادستی نفت و گاز معتقدند که یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های پروژه‌های بالادستی نفت و گاز پرریسک بودن این پروژه‌هاست (عسکری و همکاران، ۱۳۹۵: ۵۸). همچنین تفاوت دیگر اهمیت نااطمینانی و ریسک‌ها در این صنعت با سایر صنایع در این است که حجم بالای سرمایه و اثرگذاری این صنعت بر اقتصاد به حدی است که حتی ریسک‌هایی با احتمال کم یا دامنه خسارت کم نیز می‌تواند هزینه‌های سنگینی را به همراه داشته باشد، لذا ریسک‌های جزئی نیز موردتوجه قرار می‌گیرد.

حجم عظیم سرمایۀ موردنیاز در پروژه‌ها: میزان سرمایۀ لازم جهت انجام یک پروژه نفت و گازی تا حدود ۵ میلیارد دلار قابل تخمین است. به‌طورکلی طبق آمارهای گزارش شده از مسئولین، صنعت نفت ایران نیاز به ۵ هزار تریلیون تومان معادل ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری و بخش بالادستی نیاز به ۳.۲۵ هزار تریلیون تومان سرمایه‌گذاری دارد[1] (دانش نفت، ۱۳۹۵)؛ بنابراین یکی از مسائل مهم در حوزۀ اقتصادی صنعت بالادستی نفت و گاز مربوط به دستیابی به منابع مالی می‌شود. در یک عملیات اکتشافی، بالاترین هزینه مربوط به عملیات حفاری است و در یک مطالعه موردی هزینۀ اکتشافی ساختمان میدان گازی در جنوب ایران معادل ۵۵ میلیون دلار است. در صورت تحقق تولید و کشف مخزن گازی، مجموع هزینه‌های سرمایه‌گذاری اولیه و متغیر تولید در مدت‌زمان تولید از این میدان ۱.۸ میلیارد دلار پیش‌بینی‌شده است (پازوکی و خلقتی، ۱۳۹۷: ۲۶-۲۸).

زمان بر بودن پروژه: یکی از ویژگی‌های قابل‌توجه در برآورد پروژه‌های صنعت نفت و گاز زمان بر بودن پروژه است. همان‌طور که گفته شد، زمان پروژه وابسته به ویژگی‌های هر میدان نفتی است. همچنین بسته به نوع پروژه می‌توان بازه‌های زمانی متفاوتی برای آن ارزیابی کرد؛ ولی به طور عمومی در پروژه‌های مرتبط با بالادستی نفت و گاز، زمان پروژه از یک تا ۵ سال قابل نوسان است. ۵ سال به معنای هزینه‌کرد بدون سود است. این در حالی است که در طی حتی یک سال بسیاری از شاخص‌ها و متغیرها تغییر کرده‌اند.

منابع و مآخذ

  • عسکری، محمدمهدی، صادقی شاهدانی، مهدی و سیفلو، سجاد (۱۳۹۵)، شناسایی و اولویت‌بندی ریسک‌های پروژه‌های بالادستی نفت و گاز در ایران با استفاده از قالب ساختار شکست ریسک (RBS) و تکنیک تاپسیس (TOPSIS)، فصلنامۀ پژوهش‌ها و سیاست‌های اقتصادی، شماره ۷۸، ص ۵۷-۹۶
  • دانش نفت (۱۳۹۵)، گزارش دانش نفت از همایش «بررسی الزام‌ها و چالش‌های قراردادهای مشارکت و ابزارهای مالی سرمایه‌گذاری» – نیاز ۲۰۰ میلیارد دلاری صنعت نفت به سرمایه‌گذاری در برنامه ششم توسعه، سایت دانش نفت، کد مطلب ۱۰۱۰۲، قابل دسترسی در: ir/cvid/250/content/10102/default.aspx
  • پازوکی، نیما و خلقتی، مهسا (۱۳۹۷)، ارزیابی اقتصادی میادین نفت و گاز پیش از حفاری اکتشافی، ماهنامۀ علمی – ترویجی اکتشاف و تولید نفت و گاز، شماره ۱۵۹، صفحه ۲۶-۳۰

 

 

 

[1]  لازم به ذکر است که این مقدار می‌تواند در زمان حاضر طبق اعلام مسئولین بیشتر هم باشد. ولی از ۵ سال گذشته تا به حال تغییری جدی در فضای سرمایه‌گذاری صنعت بالادستی نفت و گاز ایجاد نشده است و همچنان حجم مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری بالاست.

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا