کاهش جایگاه نقش مادری در میان زنان مذهبی
در میان نقشهای مختلف زن در خانواده شاید بتوان مادری را از کلیدیترین وظایف و نقشهای زن در خانواده عنوان نمود. نقشی که در دهههای اخیر در جهان مورد مناقشه قرار گرفته و جریان فمینیستی با رویکردی انتقادی به آن به عنوان یکی از ابزارهای محصور کردن زن در خانه نگریسته است و حتی برخی از جریانهای رادیکال معتقد به لزوم از بین بردن کامل این نقش بودهاند.
در میان نقشهای مختلف زن در خانواده شاید بتوان مادری را از کلیدیترین وظایف و نقشهای زن در خانواده عنوان نمود. نقشی که در دهههای اخیر در جهان مورد مناقشه قرار گرفته و جریان فمینیستی با رویکردی انتقادی به آن به عنوان یکی از ابزارهای محصور کردن زن در خانه نگریسته است و حتی برخی از جریانهای رادیکال معتقد به لزوم از بین بردن کامل این نقش بودهاند. به هر روی با گسترش دیدگاههای مدرن و فمینیستی در کشور به نظر میرسد در نسبت به گذشته از اهمیت و جایگاه این نقش در میان زنان جامعه ایرانی نیز کاسته شده است. پژوهش های مختلفی که عموم زنان را مورد بررسی قرار داده اند بر این موضوع صحه گذاشته و حتی یکی از مهمترین دلایل کاهش جمعیت را همین می دانند. اما علاوه بر عموم زنان جامعه به نظر می رسد نقش مادری در میان زنان مذهبی و حتی انقلابی نیز دیگر جایگاه گذشته خود را دارا نیست. هرچند این قشر در مقایسه با عموم جامعه از وضعیت بهتری برخوردار است و بسیاری از زنان مذهبی به این نقش علاقهمند هستند و حتی آن را مهمترین نقش خود عنوان میکنند اما تناقضهایی در این زمینه در رفتارهای آنان وجود دارد که ممکن است بتوان آنها را ناشی از کاهش ارزش و جایگاه مادری در میان زنان بهشمار آورد. در ادامه به برخی از این کنشها اشاره خواهد شد.
- نگاه انتقادی نسبت به مادری سنتی و تاکید بر عقلانیت: یکی از کنشهایی که در مواجه با زنان جوان مذهبی مشاهده می شود وجود یک نگاه انتقادی نسبت به مادری سنتی است. از جمله مشخصه های شیوه مادری سنتی از نظر اینان ترجیح دادن علایق و نیازهای فرزند بر نیازهای خود و فداکاری بیش از حد برای فرزندان بود. در حالی که زنان جوان با یک نگاه انتقادی نسبت به الگوی مادری سنتی بر لزوم توجه زن به خود و علایقش، حاکم بودن عقلانیت بر مادری و پرهیز از فداکاری بیمورد در قبال فرزندان تاکید دارند. آنها با خدمات دهنده صرف دانستن مادر در مدل سنتی به این نکته اشاره میکنند که فرزندان به مادران آگاه نیاز دارد و نه خدمات دهنده و از این رو بایستی زن در جامعه حضور داشته باشد. استدلال دیگری که زنان در این زمینه می آوردن این است که عدم پرداختن به فعالیت اجتماعی موجب افسردگی در زن شده و کیفیت مادری کاهش مییابد.
- علاقه به فرزند کمتر: یکی دیگر از مسائل در این زمینه عدم اقبال زنان به فرزندآوری بالا در خانواده است. هرچند بسیاری از زنان مذهبی تعداد مطلوب فرزند را بالا می دانند اما هنگامی که در شرایط فرزند کمتر همراه با فعالیت اجتماعی و یا فرزند بیشتر و ماندن در خانه را قرار می گیرند، فرزند کمتر و فعالیت اجتماعی را انتخاب می کنند.
- اعتماد بهنفس پایین مادران در نسبت زنان شاغل: از دیگر مسائل موجود اعتماد بهنفس پایینتر مادران در خانه در نسبت با زنان شاغل است. بر اساس تحقیقات مادران در مقابل زنان شاغل از احساس خودکم بینی رنج برده و حتی در مواردی احساس زیان می کنند البته این موضوع در میان مادران جوان و مادرانی که فرزندانشان بزرگ شده متفاوت است. مادران دارای فرزند کوچک به دلیل وجود ارتباط عاطفی شدیدتر با فرزند کمتر از این موضوع رنج می برند داشتند اما زنانی که فرزندان بزرگتری داشتند در نسبت به زنان فعال و شاغل احساس خلأ و کمبود بیشتری میکردند.
دلایل مختلفی موجب تحول و کاهش جایگاه مادری در میان زنان مذهبی شده که برخی از آنها عبارتند از:
گسترش فردگرایی
به نظر می رسد فردگرایی که یکی از مهمترین نتایج و اهداف جریان مدرن است در میان زنان مذهبی نیز نفوذ کرده و به خاطر فرزند نمی توانند از علایق و خواسته های فردی خود به راحتی بگذرند و این موضوع خودش را هم در شیوه مادری کردن و هم فرزندآوری به شکل مستقیم نشان می دهد. در مواجه با زنان مذهبی آنها بر این نکته تاکید دارند که آنان نیز مانند مردان یک انسان مستقل هستند و نیازها و علایق خودشان را دارند و لازم است به آن بپردازند. بخشی از زنان مذهبی که معمولا سطح سواد بالایی نیز دارند به دلیل اینکه مسئولیت های سنگین مادری آنها را از پرداختن به علایق و فعالیتهای اجتماعی بازداشته معترض بوده و احساس نارضایتی میکنند. همانگونه که اشاره شد غلبه یافتن توجه به خود را به صورت کلی میتوان از نتایج زندگی مدرن و نفوذ دیدگاههای فردگرایانه در جنبههای مختلف زندگی انسان دانست.
توجه به گزاره های حقوقی
از دلایل دیگر تحول در مادری، گسترش گزاره و مفاهیم حقوقی در عرصه عمومی جامعه در زمینه حقوق زنان است. بر همین اساس برخی مادران جوان مذهبی مادری به شیوه سنتی را در نتیجه عدم آگاهی زنان نسبت به حقوق خود دانسته و با تحولات صورت گرفته و بالارفتن آگاهی زنان از حقوق خود معتقدند در دوران کنونی شیوه مادری گذشته دیگر جوابگو نیست. آنچه بایستی مورد توجه قرار بگیرد لزوم توجه به گزاره های اخلاقی و حقوقی در کنار یکدیگر است و چشم پوشی از هرکدام موجب برداشت های اشتباه می شود. مسئله ای که متاسفانه به خصوص در زمینه زنان رواج یافته است.
علاقه به فعالیتهای خارج از خانه
یکی از دلایل مشترکی که زنان هم در زمینه رد مادری سنتی و هم تعداد فرزند کمتر به آن اشاره میکنند تمایل و علاقه به حضور در عرصه اجتماعی و داشتن فعالیت شخصی است. در واقع به واسطه اهمیت یافتن ارزش های مدرن و همچنین وجود یک نگاه رقابتی در جامعه ایرانی زنان بیشتر سعی می کنند با شاغل نشان دادن یا فعال عرصه علمی نشان دادن خود هویت نمایی کنند. پژوهش های مختلفی نشان می دهد هرچه زنان در جایگاه بالاتری از جهت اجتماعی قرار می گیرند توجه آنها به نقش های خانگی کمتر می شود.
ارزش گذاری بیشتر جامعه بر روی فعالیت اجتماعی
یکی از زمینه هایی که هم موجب علاقه زنان به فعالیت خارج از خانه شده و هم اعتماد به نفس مادران خانه دار را در جامعه کاهش داده، ارزش بیشتر فعالیت اجتماعی در نسبت با مادری در فضای گفتمانی حاکم بر جامعه است. متاسفانه نگاه مثبتی در فضای جامعه نسبت به زنانی که تنها نقش مادری را پذیرفته و فعالیت اجتماعی مستقیم ندارند وجود نداشته و از این رو اینان تحت فشار اجتماعی قرار می گیرند و به تدریج ابهامات و شبهاتی در زمینه مادری در ذهن آنها ایجاد می شود. هرچند بیانات مقام معظم رهبری در چند سال اخیر در زمینه اهمیت مادری وضعیت بهتری را ایجاد کرده اما آنچه مشاهده می شود این است که با این وجود هنوز مادران احساس میکنند در مقایسه با زنان شاغل جامعه آنها را کمتر تحویل میگیرد. در حقیقت زنان اعتماد به نفس پایین و عدم احساس غرور و موفقیت کافی به واسطه مادری را متوجه جامعه و ارزشهای آن میدانند.