مروری بر برخی ویژگی های دوره نوجوان و وظایف والدین و مربیان در مواجهه با آن ها
نوجوانی را باید دوران گذار از وابستگی کودکی به استقلال و مسئولیت پذیری برای رسیدن به جوانی دانست.
نوجوانی را باید دوران گذار از وابستگی کودکی به استقلال و مسئولیت پذیری برای رسیدن به جوانی دانست. نوجوان در این دوره تلاش میکند روابط خود را با دیگران بازسازی نماید و از طرف دیگر به خودشناسی رسیده و استقلال شخصیتی داشته باشد. از طرف دیگر علاوه بر درگیریهای ذهنی فوق، وی با تغییرات فیزیولوژیکی دست و پنجه نرم میکند. این دوره را می توان از نظر سنی در فرهنگها و جوامع مختلف، متفاوت دانست ولی معمولا سن 12 تا حدود 20 سالگی را ایام نوجوانی به شمار می آورند. این یادداشت تلاش می کند تا با مرور سه مورد از ویژگی های دوره نوجوانی، به وظایف والدین و مربیان در باب این ویژگیها اشاره نماید.
استقلال طلبی
یکی از ویژگی های مهم دوران نوجوان استقلال طلبی است. کودکی که تا پیش از این والدین را تکیه گاه خود در انجام امور مختلف می دانسته حالا ممکن است در مواردی حتی حضور آنها و برخورد آنها را مانع از انجام فعالیت هایی بداند که خود ضرورت انجامشان را تشخیص داده است.
نوجوان انتظار دارد شیوه تعامل و برخوردهای خانواده با او در این سنین تغییر کند و از یک کودک که میبایست مواظب بود تا در کارها دخالت نکند به فردی تبدیل شود که به نظر وی اهمیت داده می شود. دیدگاهها و تصمیمات او محترم شمرده شده و چه بسا راهگشای خانواده در موضوعات مختلف می باشد. والدین باید تلاش کنند به این ویژگی نوجوان توجه کرده و شرایط و زمینه ها را برای رسیدن به این استقلال در عین مواظبت بر از بین بردن آسیب ها فراهم نمایند.
با رسیدن فرزند به دوره نوجوانی، والدین باید به کلی شیوه برخورد خود را با او تغییر دهند و به مثابه عضوی فعال و مستقل در خانواده، محترمانه با وی برخورد نمایند. آن ها باید تلاش کنند تا در موضوعات مختلف نظر وی را پرسیده و در برنامهریزی خود دخیل نمایند. باید توجه داشت که این همراهی و نظرخواهی باید کاملا واقعی باشد و ذرهای نوجوان احساس نکند که به شکل صوری در تصمیمات دخالت دارد.
جستجوگر حقیقت
یکی دیگر از ویژگی های نوجوان درگیر او با سوالهایی در باب هویت خویشتن است. نوجوان به دنبال پاسخگویی به سؤالهای اصلی و اساسی خود است. پرسشهایی مانند «من کیستم؟»، «جای من در هستی کجاست؟»، «از زندگی خود چه میخواهم؟» دائما در ذهن او رفت و آمد میکند.
نوجوانها تعامل و برخورد متفاوتی با این سؤالات دارند. برخی از نوجوانان بویژه در عصر حاضر تلاش میکنند تا از پاسخ به این پرسشها فرار کنند و با مشغول کردن خود به فعالیت های فراغتی و تفریحی و یا حضور در گروه ها و جنبشهای مختلف و یا گذراندن بیش از حد وقت خود در رسانهها و شبکههای اجتماعی یا پاسخهای اجمالی به این سوالها بدهند و یا آنها را فراموش کنند. در مقابل برخی نوجوانها واقعا با این سوالها درگیر شده و به دنبال پاسخ آنها می گردند. اینجاست که نقش مربی و یا والدین بسیار پررنگ شده و می تواند از فرصت پیش آمده استفاده نماید و حقایق واقعی عالم و اصلیترین مفاهیم دینی و انسانی را به وی منتقل نماید.
البته گروه اول نیز که در حال فرار از پاسخگویی هستند به صورتی دیگر در واقع به دنبال پاسخ به این سوالات هستند ولی پاسخهایی سطحی و بیمبنا. والدین و مربیان می توانند به هر دو گروه برای یافتن حقیقت زندگی خود و حرکت در مسیر حق و صلاح کمک نمایند. یاری رساندن به گروه اول بواسطه تلاش برای فرار از پاسخگویی کمی دشوار است ولی با توجه به وجود زمینه اصلی بسیار آسانتر از زمانی است که در فرد به جوانی رسیده و اساسا یا سوالات را فراموش کرده و یا به پاسخ هایی رسیده و آنها را محکم نموده است.
راه اصلی در پاسخ به این سوالات تلاش برای همراهی والدین و مربیان در این مسیر است به این معنا که نمیتوان با سخنرانی یا موعظه نوجوان را با حقایق آشنا کرد بلکه باید دست او را گرفت و با سیر در مفاهیم و معنای اصیل دینی به جمع بندی او کمک نمود.
خودنمایی
یکی دیگر از ویژگیهای نوجوانان که ریشه در مؤلفههای قبل دارد میل به خودنمایی است. نوجوان برای آنکه به استقلال برسد وخود را بروز بدهد و هویتی برای خود تدارک ببیند تمایل دارد تواناییها و ویژگیهای خود را در ایدهآل ترین نوع خود نشان دهد. این خودنمایی در برخی نوجوانان منجر به رویآوری خودآرایی میشود. این خودآرایی می تواند با تلاش برای زیباسازی ظاهری وی و یا نشان دادن خاصبودگی خود را نشان دهد. عضویت در گروههای خاص با نمادهای ویژه نیز یکی از نمودها و تجلیات این ویژگی است.
این ویژگی را نیز پای والدین و مربیان در نظر گرفته و برای آن چارهاندیشی نمایند. بهترین راه مواجهه با این ویژگی تلاش برای کشف استعدادهای نوجوان و بسترسازی در جهت شکوفایی آنها در محیطهای سالم است. به این معنا که پیش از ورود فرد به دوره نوجوانی، والدین و مربیان می بایست با بررسی دقیق شخصیتی فرد و تشخیص علایق و سلایق او، استعدادهای نهفته را کشف کنند و با ضمن بسترسازی برای شکوفایی آنها، محیطهای سالمی را برای نوجوان فراهم نمایند. منظور از بسترسازی این است که شرایط مورد نیاز برای بروز استعداد را والدین فراهم نمایند. به عنوان مثال اگر استعداد ورزشی یا صوت خوب در فرد کشف شده باید با ثبت نام در کلاسهای ورزشی و یا کلاسهای مداحی تلاش کنند تا بستر لازم را برای شکوفایی این استعداد فراهم نمایند. همچنین باید به این نکته توجه کرد که دیده شده استعدادی خوب مانند استعداد ورزشکاری بواسطه حضور نوجوان در محیطها و باشگاههای غیر سالم، مصادره شده و خود تبدیل به آسیب شده است که این مهم، ضرورت توجه به محیطهای شکوفایی استعدادهای مطلوب را مشخص میکند.
هسته علوم تربیتی اندیشکده