مشارکت سیاسی در نظام سیاسی اسلام در عصر ارتباطات
اندیشکده رهیافت؛ انقلاب ارتباطات و محصول آن، رسانه های مجازی در حال ایجاد تغییرات وسیعی در ماهیت، اشکال و ساختارهای قدرت در جوامع مختلف هستند. افزایش دسترسی به رسانه های تعاملی و اینترنت، موجب بروز آسیب های اجتماعی جدیدو در عین حال، شکوفایی فرصت های بسیاری شده است. موضوعی که پژوهشگران را وادار به پرسش درباره میزان و چگونگی تغییرات و تاثیرات این فضا بر زندگی سیاسی جوامع و رابطه بین دولت ها و شهروندان کرده است. آنچه پرواضح است اینکه توجه به این فضا و بررسی زوایای مختلف آن می تواند به روشن شدن نحوه تعاملات این شبکه های اجتماعی با مردم کمک کند و به جلوگیری از بروز آسیب های احتمالی و استفاده از فرصت های بوجود آمده با برنامهریزی صحیح، یاری رساند.
رسانهها (تلویزیون- مطبوعات- فضای مجازی و شبکه های اجتماعی) در هر کشوری اساسیترین نقش را در ارتقای مشارکت سیاسی مردم در جامعه دارند: این نقش به سه صورت تحقق مییابد:
- اطلاعرسانی درباره دیدگاه طیفهای مختلف فکری و سیاسی و ارتقای سطح سواد سیاسی و قدرت تجزیه و تحلیل مردم.
- ایجاد شور و نشاط سیاسی در میان مردم و بوجود آوردن فضای تبادل و تضارب آرا (مناظره ها و…) و ترغیب به مشارکت. (بدون شور و هیجان سیاسی حاصل از فعالیت رسانه ها نمیتوان انتظار ارتقای مشارکت سیاسی مردم را در انتخابات داشت).
- تسهیل فرایند بسیج سیاسی مردم و اقدام نمودن (مشارکت).
فضای مجازی و کارزاری برای مشارکت سیاسی در نظام اسلامی
در نظامهای سیاسی که بر مبنای رای شهروندان بنا میشوند اساسا مشارکت شهروندان فقط در انتخاباتهای پارلمان و ریاست جمهوری نیست بلکه در طول دورههای مختلف و به صورت روزمره مواجههی شهروندان با دستگاه حاکمیت ممکن است مناقشاتی را ایجاد کند و تعدادی از شهروندان مطالبهی به خصوصی داشته باشند و بخواهند صدای خود را به گوش تصمیمگیران برسانند.
در دوران جدید سیاستورزی، مطالبات مدنی شیوهی جدیدتری پیدا کرده و تکنولوژی نیز به کمک شهروندان و حاکمیت آمده و مقوله جدیدی به نام E-petiton یا همان مطالبهگری در بستر فضای مجازی شکل گرفته که چیزی شبیه به طومار نویسیهای قدیمی است اما در بستر اینترنت و به صورت همگانیتر. مطالبات مدنی زیادی در سالیان اخیر بوده که از این طریق پیگیری شده و در فضای مجازی و سایتهای خبری بازتابهای بسیاری داشته و بعضا نیز موفقیتهایی را به همراه داشته است. در واقع E-petiton دریچهی جدیدی برای مشارکت شهروندان در تصمیمات و سیاستهای دولت است که در سالهای اخیر پیشرفتهای بسیاری در جهان داشته و تحولاتی را در مشارکت سیاسی اجتماعی به وجود آورده است.
اینترنت بهمثابۀ یک حوزه عمومی باقابلیتهای بینظیر خود، دگرگونی ژرفی نیز در اشکال مشارکت سیاسی ایجاد کرده که صاحبنظران از آن تحت عنوان ظهور اشکال جدید یا پستمدرن مشارکت سیاسی در مقابل تضعیف اشکال سنتی از آن یاد میکنند. اینترنت، شهروندان را قادر کرده است که برای طرح انتقادات و اعتراضات خود بهجای توسل به اشکال نامتعارف کنش سیاسی همچون اعتراضات خیابانی، لشکرکشیهای تودهای و تجمعات اعتراضی که معمولاً متضمن درجهای از خشونت و در مواردی ناامنی و بینظمی است، از طریق امضای طومارهای اینترنتی، طـرح نظرسنجیهای آنلاین، ارسال و دریافت ایمیلهای اعتراضی، تجمعات مجازی و سایر اشکال ممکن، به طرح تقاضاها و اعتراضات خود به شیوهای بسیار مسالمتآمیز و درعینحال کارآمد مبادرت ورزند. ازجمله مصادیق مشارکت و درگیر شدگی سیاسی آنلاین در اینترنت و شبکههای اجتماعی میتوان از ارسال ایمیل به مقامات حکومتی، فعالان سیاسی و سازمانهای بینالمللی غیردولتـــی، عضویت در انجمنها، احزاب و گروههای سیاسی آنلاین؛ نوشتن مقاله و یادداشت در وبسایتها، طراحی وبسایت و وبلاگهای سیاسی شخصی و گروهی، به اشتراک گذاشتن مطالب سیاسی در شبکههای اجتماعی، امضای طومارها، شرکت در تریبونهای بحث آنلاین، شرکت در نظرسنجیهای اینترنتی، رأیدهی اینترنتی، پیوند دادن فعالان سیاسی درزمینة یک موضوع سیاسی- اجتماعی خاص و ارتباطات دوسویه با مقامات حکومتی و فعالان سیاسی نام برد.
فضای مجازی؛ رقیب جدی احزاب
خاستگاه تشکیل احزاب به مثابه نیرومندترین، شفاف ترین و موثرترین گروه های سیاسی برخاسته از متن جامعه و درگیر در بازی سیاسی، به انگلستان قرن 19 برمی گردد. هرچند از قرنها قبل در یونان قدیم و بسیاری جوامع دیگر تنش ورزی گروه های سیاسی جهت کسب قدرت وجود داشته، اما احزاب به معنای امروزی همگام با انقلاب های دموکراتیک و توسعه آیین های انتخاباتی و پارلمانی در اروپا پدید آمدند. به طور سنتی، کمک به افزایش مشارکت سیاسی، مشروعیت، یکپارچگی ملی، توان مدیریت منازعات، جامعه پذیری سیاسی، انتقال مسالمت آمیز مطالبات و هویت منسجم،جزو کارکردهای احزاب در کشورهای اروپایی بوده اند.
با این وجود، نظام حزبی در این کشورها، در دو دهه اخیر شاهد تغییراتی در رفتار انتخاباتی و صف بندیهای حزبی بوده است. پیوندهای قدیمی بین رای دهندگان و احزاب در حال فروپاشی و از بین رفتن است؛ امری که نمود آن را می توان در افول هویت و فعالیت حزبی و کاهش اعضای احزاب، به روشنی دید. ریشه این تغییرات به تحولات اجتماعی به خصوص تغییر دراز مدت ساختار اقتصادی و اجتماعی جوامع اروپایی باز می گردد که طی آن شهروندان پیوندها، وفاداری ها، تعلقات و صف بندی های سنتی خود را از دست داده اند و علاقه و توجه آنها معطوف به مراکز و نهادهای جدیدی از جمله رسانه ها شده است. نتیجه چنین روندی نیز در کشورهای اروپایی، ظهور احزاب و سازمان های جدید برای پاسخ دهی به تقاضاهای جدید است.
در ایران اما شرایط تا حد زیادی متفاوت است. شکل گیری احزاب در تاریخ ایران از همان ابتدا نه بر اساس پیش زمینه ها، نیازها و اقتضائات داخلی، بلکه بیشتر با الگوگیری از کشورهای اروپایی بوده است. هر چند در طی بیش از صد سالی که از عمر این نهاد در ایران می گذرد، احزاب رشد و پویایی بسیاری را تجربه کرده و در مقاطعی نیز موفقیتها و کارامدیهای چشم گیری از خود نشان داده اند، اما همچنان از یک آسیب و مشکل جدی رنج می برند و آن هم عدم توجه به تحولات اجتماعی و بی تحرکی برای انطباق با نیازهای روز جامعه ایرانی است.
در سالهای اخیر همزمان با گسترش و فراگیری گوشی های هوشمند و ضریب استفاده از اینترنت، جامعه ایرانی به شدت تحت تأثیر رسانه های اجتماعی و فضای مجازی قرار گرفته و بخش زیادی از نیازهای اطلاعاتی و آموزشی خود را از این مسیر دریافت می کند. شبکه های اجتماعی مجازی با برخورداری از ویژگی هایی همچون امکانات تعاملی، تولید و انتشار محتوا توسط کاربر، تشکیل گروههای دوستانه، ویژگیهای چند رسانهای و همچنین سطح گسترده ارتباطات میان فردی، نقش مهمی در رفتارهای سیاسی افراد جامعه پیدا کرده اند و می توانند از طریق اطلاع رسانی(صحیح یا غلط) در مورد روند برگزاری انتخابات، کاندیداها و اهداف و نیات آنها، به طور جدی بر انگیزه افراد برای شرکت در انتخابات و نحوه مشارکت آنها تأثیر بگذارند.
بر خلاف بیشتر احزاب که پیوستن به آنها مستلزم پرداخت حق عضویت و صرف وقت و هزینه برای شرکت در جلسات ادواری آنهاست، عضویت در شبکه های اجتماعی هزینه ای برای شهروندان ندارد و آنها می توانند زمان و نحوه حضور و مشارکت خود در این شبکه ها را برنامه ریزی و تنظیم کنند و هر زمانی که خود فرصت دارند در مباحث گروه های مورد علاقه خود شرکت و اظهار نظر کنند و یا تنها شنونده و خواننده مطالب دیگران باشند. ضمن اینکه ماهیت مجازی شبکه های اجتماعی این امکان را به افراد می دهد که در صورت تمایل، هویت واقعی خود را برای دیگران فاش نکنند و ناشناس باقی بمانند.
حضور افرادی از طیفها و گروههای مختلف، آزادی در ابراز عقیده و نظر و امکان شکل گیری واقعی تضارب آراء و نظرات از دیگر ویژگی های شبکه های اجتماعی هستند که شهروندان را جذب خود کرده و مشارکت در آنها را برای به ویژه نسل جوان جذابتر از حضور در نهادهای سنتی همچون احزاب می کند.
هر چند همه این مزیتها می توانند در صورت سوء استفاده افراد سودجو و مغرض به ضد خود تبدیل شوند و بر این اساس رسانه های آنلاین و فضای مجازی به محلی برای دامن زدن به دروغها و شایعات انتخاباتی با اهداف سیاسی خاص، ایجاد ناآرامی در فضای سیاسی کشور، تولید نفاق بین اعضای جامعه، مخدوش کردن اصل انتخابات و اهمیت مشارکت و تخریب ناعادلانه و غیر صادقانه نامزدهای رقیب و احزاب مخالف، تبدیل شده و سبب فریب افکار عمومی و نا امیدی و دلزدگی شهروندان از مشارکت سیاسی شوند. همچنین بر خلاف احزاب که به طور معمول مجموعه ای از افراد مطلع، دارای دغدغه های سیاسی و اجتماعی و مقید به قوانین و اصول و موازین نظام سیاسی را گرد هم می آورند، فضای مجازی هیچ قید و معیاری برای مشارکت افراد ندارد و هر شخصی با هر میزان از سن، تحصیل و تجربه می تواند در آن مشارکت و اظهار نظر کند و این امر خطر رواج سطحی گرایی و ابتذال را به دنبال دارد.
بر این اساس به نظر می رسد در مقطع کنونی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آنلاین تحولی گسترده در نیازها و تمایلات شهروندان در سراسر دنیا و از جمله ایران ایجاد کرده اند و همه نهادهای سیاسی از جمله احزاب برای حفظ جایگاه خود باید درک دقیق و شفافی از این تحولات داشته باشند، به بازتعریف موقعیت خود بر اساس تحولات نوین بپردازند و بکوشند با بهره گیری از این ابزارهای نوین، کارامدی، اثر گذاری و جذابیت خود را در دیدگاه افکار عمومی افزایش دهند. البته احزاب ایرانی می توانند همچنان با نادیده گرفتن این تحولات و تقلا برای ادامه فعالیت بر اساس همان شیوه های سابق، به مسیر خود ادامه دهند، اما در صورت انتخاب این مسیر، در آینده ای نه چندان دور باید قید تأثیر گذاری بر افکار عمومی و نقش آفرینی در فضای سیاسی و اجتماعی کشور را بزنند و عرصه را به کلی به رقبای چابک و تأثیر گذار جدید واگذار کنند.
منابع
- راش، مايكل، مقدمهاي بر جامعهشناسي سياسي، ترجمه: منوچهر صبوري، تهران: سمت، 1377
- دهقان، عليرضا، قماربازي اينترنتي، فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي (ويژه اينترنت و آسيبهاي اجتماعي، سال اول، ش2، 1384
- سبیلان اردستانی، حسن، نقش رسانهها در فرآیند جلب مشارکت سیاسی، پژوهشنامه رسانه و مشارکت سیاسی، شماره 5، 1389