گزارش جامع پژوهشی “هویت جنسی زنان در دوران قاجار”
عصر قاجار را می توان عصر رویارویی ایران و غرب دانست. با ورود اندیشه های غربی به ایران، گفتمان سنت از سوی گفتمان مدرن به چالش کشیده شد و در تضاد با یکدیگر قرار گرفتند. این تقابل حاصل حضور نیروهای متخصص خارجی در ایران از یک سو و اعزام محصلین ایرانی به خارج و آشنایی با تمدن غرب از سوی دیگر و در نتیجه باز شدن باب تعامل و تبادل بود. در جریان این رویارویی مفهوم «زن» و جایگاه او به عنوان یکی از محورهای کلیدی این منازعه به چالش کشیده شد. از همین سو پرداختن دقیق به این برهه از اهمیت بالایی برخوردار است لیکن با توجه به محدودیت های پژوهش در اینجا نقش مدارس نوین به عنوان نهاد فرهنگی و نشریات زنان به عنوان مهمترین وسیله ارتباط جمعی آن دوره بررسی می شود.
در این مقاله، نقش نهادهای فرهنگی و ارتباطی در تحولات هویتی زنان در دوره قاجار بررسی شده است که با توجه به موضوع، از روش پژوهش تاریخی براساس استنادات کتابخانهای با رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. شروع تحولات در حوزه زنان به صورت جدی را میتوان در دوران سلطنت ناصرالدین شاه و پس از آن به خصوص دوران مشروطه پیگیری کرد. در این فضا برخی از زنان طبقه بالای جامعه و وابسته به جریان روشنفکری که معمولا خود از فارغالتحصیلان مدارس خارجی در ایران بودند، در همراهی با مردان روشنفکر، همزمان با شروع جنبش های مردمی و کسب تجربه در این فضا تلاش کردند با تأسیس مدارس جدید و سپس نشریات، زمینه ورود زنان به فضای عمومی جامعه را ایجاد کنند.گرچه در ابتدا تاسیس مدارس جدید برای دختران با مخالفت عمومی روبرو گردید اما این جریان با پشتیبانی و اقناع سازی از سوی نشریات سعی کردند جو منفی ایجاد شده را آرام کنند و براین اساس گامی جدی برای گسترش این مدارس به خصوص در دوره پهلوی اول برداشته شد.
در مجموع می توان ادعا نمود در دوره مشروطه جریان زنان متجدد با پیروی از جریان روشنفکری توانست زمینه های تغییر هویت جنسی جامعه را ایجاد نماید و قدم اول در این زمینه را با گسترش و تبلیغ آموزش مدرن بردارد. البته این تغییر در درون همان گفتمان و هویت سنتی تبلیغ شده و هدف آموزش زنان انجام بهتر نقش های سنتی پذیرفته شده عنوان می شد، زیرا نهادینه شدن یک هویت نیازمند پذیرش و هم سویی جامعه و هم چنین تایید گروه های قدرت است و در عصری که نهادهای قدرت و دین با اینگونه تحولات مقابله می کردند، زنان وابسته به جریان روشنفکری امکان خارج شدن از هویت سنتی خود به صورت یکباره را نداشتند و علی رغم داشتن نگاه های برابری محور و بعضا ضد دینی، با توجه به ظرفیت جامعه ایرانی در آن دوره به این موضوع چندان نپرداخته و تنها تلاش نمودند باورهای جنسیتی جامعه را که به زعم خود به زن عنوان دستگاه تولید مثل نگاه می شد تغییر داده و مادر به عنوان تربیت کننده نسل ها را جایگزین آن کنند تا بتوانند در کنار تربیت نسل دخترانی که موفق به جذب آن ها شدند قدم های بعدی را در زمینه اهداف خود بردارند. در واقع تلاش های این جریان در این دوره محدود به نقد و ایستادگی در برابر دیدگاه های سنتی درباره زنان در کنار تایید نقش هایی مانند مادری و همسری با تاکید بر علم گرایی بود.
این مقاله شامل چکیده، مقدمه و دارای دو بخش بررسی مدارس دوران قاجار و نشریات حوزه زنان است و در انتها با جمع بندی و ارائه منابع پژوهش به پایان میرسد.