خانوادهیادداشتها

دوستی‌های پیش از ازدواج؛ عشق‌ساز یا عشق‌سوز 2

در قسمت شماره 1 از این یادداشت به عواملی که باعث می‌شود این دوستی‌ها عشق و علاقه را به کمال نرسانند نکاتی گفته شد. در این قسمت به اثرات مخربی که این روابط بر روی زندگی بعد از ازدواج و یا عشق ازدواجی می‌گذارد و می‌تواند عشق و علاقه‌ی نسبت به ازدواج و همسر را کاهش دهد و یا حتی ویران کند اشاره خواهد شد.

اندیشکده رهیافت؛

مقدمه

در قسمت شماره 1 از این یادداشت به عواملی که باعث می­‌شود این دوستی‌­ها عشق و علاقه را به کمال نرسانند نکاتی گفته شد. در این قسمت به اثرات مخربی که این روابط بر روی زندگی بعد از ازدواج و یا عشق ازدواجی می‌­گذارد و می‌تواند عشق و علاقه‌­ی نسبت به ازدواج و همسر را کاهش دهد و یا حتی ویران کند اشاره خواهد شد.

سرمایه عاطفی جنسی در انسان

انسان­‌ها برای برقراری ارتباط با جنس مخالف خود دارای سرمایه­‌های روانشناختی ارزشمندی هستند. این سرمایه­‌ها در دو بخش عاطفی و جنسی تعریف می­‌شوند. زمانی که دختر و پسر در کنار هم قرار می‌­گیرند از این سرمایه‌­ی خود برای برقراری، حفظ و لذت­بخش کردن رابطه استفاده می­‌کنند. این در حالی است که این سرمایه در رابطه‌­ی دوستی نباید استفاده می‌­شد و این مخصوص گرم کردن کانون خانواده بود. زمانی که این سرمایه در جای مناسب خود مورد استفاده قرار نگرفت، در واقع تضییع و اتلاف شده است. از این رو زندگی زناشویی در صورتی که بدون سرمایه‌­ی عاطفی و جنسی شروع شود دیگر آن شکوه را ندارد؛ اما در عین حال افرادی که در دوران پیش از ازدواج، خود را به این روابط نیالوده‌­اند ارتباط با همسر برایشان دارای جذابیت فراوانی است و طبق آنچه که در مثل­‌های گذشتگان نیز گفته می‌­شد شب زفاف کمتر از تخت پادشاهی نخواهد بود.

دوستی منتهی‌شده به ازدواج

با توجه به آنچه گفته شد انگیزه­‌ی ارتباط با همسر در پس از ازدواج کاهش می­‌یابد. این مسئله در دو جهت قابل بررسی است. جهت اول اینکه اگر با همان فردی که قبلاً دوستی کرده و روابط عاطفی و یا حتی جنسی را تجربه کرده ازدواج کند نسبت به او بدبین و بدگمان خواهد شد. این بدگمانی حتی می‌­تواند نسبت به جنس مخالف هم شکل بگیرد و کلاً فرد را نسبت به ازدواج و تمام افراد جنس مخالف خود بدبین نماید. در همین راستا بسیار شنیده‌ایم که به برخی از پسران وقتی می­‌گوییم چرا ازدواج نمی‌­کنی می­‌گوید مگر دختر سالم و پاک پیدا می‌­شود؛ این در حالی است که پیش از همه خود پاسخ‌­دهنده متهم به چنین اتهامی است. طبیعی و بدیهی است وقتی انسان در مسیری قرار می‌­گیرد که فقط با افرادی از جنس مخالف که به دنبال اطفای غرایز و امیال خود هستند رابطه برقرار می­‌کند نمی­‌توان بیش از این انتظار داشت که فضایل انسانی و الهی خود را بروز و ظهور دهند. از این رو از آن جایی که مبنای این روابط بر اساس خواسته‌­ی زودگذر نفسانی استوار شده است، هیچ‌کس با نیت اصلاح نفس و قرب به خداوند وارد این روابط نمی‌­شود؛ به همین ترتیب انسان‌­ها در این روابط بی‌­وفایی، بدگمانی و بداخلاقی انجام می‌­دهند و می‌­بینند. البته ممکن است در مورد ازدواج هم گفته شود مگر همه برای قرب به خداوند ازدواج می‌­کنند. پاسخ این است که ازدواج با یک نیت الهی و انسانی شرافتمدانه شکل می‌­گیرد ولو آنکه مستقیماً توجهی به رضایت خداوند و قرب به او نداشته باشد. این نیت الهی یعنی اینکه انسان نسبت به دیگری تعهد و وفاداری خالصانه داشته و مسئولیت زندگی با او را بپذیرد و حاضر باشد برای رسیدن به خوشبختی (ولو دنیوی) در جهت  دوام رابطه‌­ی خود به همسرش خدمت کند. اما این نکته‌­ای است که در رابطه­‌ی دوستی محقق نمی­‌شود؛ زیرا افراد به دنبال این هستند که با یک هدف لذت­‌طلبانه وارد رابطه شوند و سلسله‌مراتب ازدواج را طی نکنند و به تعبیری همه‌­ی آن مراحل را دور بزنند. البته قطع نظر از اینکه نباید ازدواج سخت باشد و سخت­گیری‌­های ازدواج خود می­‌تواند بر گستره و گسترش این روابط دامن بزند، اما این را باید در نظر داشت که به هر حال در امر ازدواج هر چقدر هم آسان گرفته شود ملزوماتی وجود دارد که عده‌­ای از این ملزومات فراری هستند و حاضر نیستند آن را بپذیرند که مهم­ترین آن همان پذیرش مسئولیت و تعهد نسبت به دیگری است.

دوستی منتهی‌نشده به ازدواج

در طرف دیگر قضیه اگر به ازدواج منجر نشود و فرد با کس دیگری ازدواج کند، همیشه همسر خود را با کسی که با او در رابطه بوده مقایسه می­‌کند؛ زیرا خاصیت ذهن مقایسه­‌گری است و این امر ناخوادآگاه اتفاق می‌­افتد. اگر افراد به همین موضوع به خوبی واقف شوند در هنگام تصمیم به برقراری رابطه‌­ی عاطفی و دوستی با جنس مخالف همین امر مانع آنان خواهد شد؛ زیرا دائماً در اتفاقات مختلف همسر خود را با کسی که قبلاً با او دوست بوده‌­اند مقایسه می­‌کنند و احساس می­‌کنند اگر با او بودند چقدر می‌­توانستند لحظات خوشتری را سپری کنند. این در حالی است که این صرفاً یک القای ذهنی است و هیچ واقعیت و عینیتی ندارد؛ زیرا اولاً آن فرد به هر حال بهترین رفتارهای خود را در رابطه نشان می­‌داده است ولی همسر انسان خود واقعی خویش را نمایان می‌­کند. دوم این امر ناشی از یک تشنگی روانشناختی است که انسان ممکن است نسبت به فردی دیگر داشته باشد و این همان میل تنوع‌­طلبی است که حس می­‌کند با هر فردی از جنس مخالف ارتباط برقرار کند لذت جدیدی را تجربه خواهد کرد. این مسائل در برخی از موارد حتی موجب می‌­شود افراد با کسی که با او قبلاً دوست بوده­‌اند مجدداً در دوران تأهل ارتباط عاطفی و جنسی برقرار کنند و خویشتن را توجیه کنند که همسرم کسی نیست که او را دوست بدارم و می‌­خواهم با کسی که زمانی به او علاقه داشته‌­ام رابطه داشته باشم و با این کار به همسر خود خیانت می­‌کنند. حال اگر همسر متوجه شود، طبیعی است که اعتراض می‌­کند و به دنبال پایان زندگی مشترک با این فرد خواهد بود و اگر هم مطلع نشود زندگی سردی خواهند داشت و به طلاق عاطفی منجر خواهد شد؛ زیرا مرد نشاط عاطفی و جنسی لازم برای ابراز نسبت به همسر خود ندارد که همسرش هم متقابلاً عشق بورزد و کانون زندگی گرم­تر و گرم­تر شود و آن را در جایی دیگر هزینه کرده است.

نکته­‌ی دیگری که در مورد این روابط وجود دارد این است که این روابط خود افسردگی‌­آور است و بر اساس برخی پژوهش­‌های به عمل آمده افرادی که خویشتن­داری کرده­‌اند نسبت به افرادی که به شکل نامشروع به نیاز خود پاسخ داده‌­اند نشاط و شادمانی و احساس رضایتمندی بیشتری را تجربه می‌‌کنند (رضایی و همکاران، 1396).

نتیجه­‌گیری

بنابراین بر اساس آنچه که گفته شد، در روابط دوستی- چه به ازدواج منجر شود چه نشود-، افراد به دلیل اینکه از مسیر طبیعی تمایلات خود خارج می‌شوند، به دردسرهایی چون مقایسه­‌گری، تنوع‌طلبی و بدگمانی مبتلا می­‌شوند. در این زمان است که دیگر رهایی از چنین مشکلی بسیار سخت و دشوار خواهد بود و زندگی به کام افراد تلخ خواهد شد و نمی­‌توانند سطح بالایی از رضایت از زندگی را تجربه کنند.

منابع

رضایی، سید ولی و همکاران (1396). اثربخشی آموزش خویشتن داری جنسی بر رضایت از زندگی و شادکامی در دانشجویان پسر. پژوهش پرستاری، دوره 12، شماره 6

هسته خانواده اندیشکده

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا