فرهنگ و مشارکت سیاسییادداشتها

ملاحظات نظری در خصوص همه‌پرسی

مراجعه به آرای مستقیم مردم یا همه‌پرسی موضوعی است که هر از چند گاهی توسط برخی از سیاستمداران و مسئولین مطرح می‌گردد و موجی از واکنش‌های موافقین و مخالفین را به همراه دارد. در این نوشتار قصد داریم برخی از ملاحظات بنیادین برگزاری یک همه‌پرسی را مورد ارزیابی قرار دهیم. از جمله این که همه‌پرسی در چه موضوعاتی و در چه شرایطی بهترین ابزار برای نیل به اهداف و مصالح یک جامعه است؟

اندیشکده رهیافت؛

مراجعه به آرای مستقیم مردم یا همه‌پرسی موضوعی است که هر از چند گاهی توسط برخی از سیاستمداران و مسئولین مطرح می‌گردد و موجی از واکنش‌های موافقین و مخالفین را به همراه دارد. در این نوشتار قصد داریم برخی از ملاحظات بنیادین برگزاری یک همه‌پرسی را مورد ارزیابی قرار دهیم. از جمله این که همه‌پرسی در چه موضوعاتی و در چه شرایطی بهترین ابزار برای نیل به اهداف و مصالح یک جامعه است؟

دیدگاه اندیشمندان اسلامی

از دیدگاه اندیشمندان اسلامی، آراء مردم در حدود شریعت اسلامی مقبول است و حاکم اسلامی با رعایت این پیش‌فرض ملزم به تنفیذ آن‌ها می‌باشد. با عنایت به اینکه مشارکت سیاسی، شرکت دلبخواهانه و غیر تحریک‌شده مردم در جریان تعیین سیاست‌های مملکتی و انتخاب حکام و رهبران سیاسی است؛ مشارکت مردم در حکومت مفهومی عینی و حقیقی می‌باشد و مشارکت برای مردم امری الزامی و وظیفه‌ی طبیعی و تکوینی محسوب می‌گردد. از این رو توجه حاکمیت به رأی و نظر مردم نه تنها در مرحله تشکیل حکومت بلکه در مرحله تصمیم‌گیری برای اتخاذ تصمیمات اجرایی نیز حائز اهمیت است. به بیانی دیگر می‌توان چنین نتیجه گرفت که از جمله وظایف حکومت اسلامی گسترش هر چه بیشتر همکاری و مشارکت مردم در عرصه‌های کشورداری است و این امر نباید به مشارکت در انتخابات منحصر شود.

با توجه به عدم امتناع از اِعمال رأی و نظر مردم در مسائلی که شارع در مورد آنها سکوت کرده است، در مقام تجویز می‌توان چنین نتیجه گرفت که تنها قید برای برگزاری همه‌پرسی در حکومت دینی، توجه به ملاحظات اجرایی و اقتضائات سیاسی-اجتماعی است.

سوء استفاده سیاسی و جناحی از طرح موضوع همه‌پرسی

به طور معمول، استفاده از همه‌پرسی در نظام‌های سیاسی در امور استثنایی و برای حل چالش‌های پیچیده و اساسی انجام می‌شود. در واقع برگزاری همه‌پرسی برای موضوع‌های متعارف موجب دوقطبی‌سازی، تنش و صرف هزینه‌های بی‌حاصل در جامعه می‌شود، در حالی‌که ظرفیت همه‌پرسی موجود در قانون اساسی برای حل چالش‌ها و بن‌بست‌‌های بی‌جواب است، نه فرصتی برای عوام‌فریبی عده‌ای سودجو که به دنبال بازی سیاسی هستند.

این در حالی است برخی از بازیگران سیاسی در کشورمان در مقابل قصورات و کوتاهی‌ها و ناکارآمدی‌های خود به دنبال فرافکنی و موج سواری و سوء استفاده از برخی مشکلات کنونی کشور هستند. به بیانی ساده، طرح موضوع همه‌پرسی روپوشی برای پوشاندن ناکارآمدی و گریز از انجام وظایف توسط برخی مسئولین شده است. این افراد تصور می‌کنند که از طریق نظرسازی و تهییج احساسات  ناشی از القائات و اغواگری‌های رسانه‌ای می‌توانند برای تحقق اهداف و منافع سیاسی خود بسترسازی کنند.

در این جا لازم است متذکر شویم، چنان که تکرر و تکثر مراجعه به آراء مستقیم و یا مراجعه بدون منطق و ضرورت به آن، منجر به لغویت نظام حقوقی کشور و فرآیندهای تقنینی و ساختار سیاسی کشور می‌شود؛ تعدّد و تکثر طرح موضوع همه‌پرسی نیز منجر به لغویت همه‌پرسی و بی‌توجهی جامعه به همه‌پرسی می‌گردد.

دموکراسی نمایندگی در برابر دموکراسی مستقیم

در به‌کارگیری ابزار همه‌پرسی، به‌عنوان یکی از آیین‌های دموکراتیک، میان حقوق‌دانان اتفاق‌نظر نیست و بنا به باور بیشتر علمای حقوق، شیوه تصمیم‌گیری در مجالس مقننه که با تأمل و گفت‌وشنود و مجال تفکر توأم است بر شیوه همه‌پرسی مرجح دانسته شده است.

مخالفان دلايل متعددی را در مخالفت با همه‌پرسی تقنینی بيان کرده‌اند. از جمله بيان می‌کنند كه همه‌پرسی ممكن است به تضعيف دموکراسی نمایندگی  بینجامد. همچنین از ديد اين گروه، حاکمیت پارلمان از طريق همه‌پرسی تهديد می‌شود؛ زیرا همه‌پرسی مردم را در برابر پارلمان قرار داده و با ورود دموکراسی مستقيم به نظام سیاسی، حاكميت پارلمان به حاكميت مردم تبديل می‌شود. اگر مردم به طريقی رأی دهند و نمایندگان به شیوه ديگر، در اين صورت چه كسی حاكم است؟(Budge, 2000, 206).

علاوه بر این، همه‌پرسی ابزار مناسبی برای تصميم‌گیری در موارد پیچیده نیست. همه‌پرسی با سهل‌گیری و ساده‌سازی، موضوعات پیچیده را به گزینه‌ی بلی یا خیر تقلیل می‌دهد. نمایندگان، برخلاف شهروندان، تخصص و وقت خود را صرف بررسی دقيق مسائل می‌کنند. نمایندگان در زمان تصويب قوانين کمتر دنبال منافع شخصی بوده، بی‌طرف‌تر هستند و نگاه عميق‌تری به موضوعات دارند؛ حال‌آنکه در همه‌پرسی به موضوعات مختلف به‌صورت سطحی و غیر عمیق نگریسته می‌شود. نادیده‌گرفته‌شدن جزئيات فنی موضوعات پيچيده، موضوع نگران‌کننده‌ای است و مجلس مكان بهتری برای اتخاذ چنين تصمیماتی است (Budge, 2000,207).

در مقابل، موافقان معتقدند تصمیم‌گیری از طريق آرای عمومی، فرصت مشاركت عموم مردم در حکومت را افزایش داده و حکومت را به مردم نزدیک‌تر می‌کند. همه‌پرسی موجب کاهش فاصله‌ی مردم و مسئولان، افزایش احساس رضایتمندی مردم و در نتيجه، ارتقای دموکراسی خواهد شد.

برخی از نظریه‌پردازان، مشارکت عمومی در سیاست‌های دموکراتیک را يك خير ذاتی می‌دانند كه برای شكوفايی انسان ضروری است. برخی دیگر معتقدند مشارکت ارزش ابزاری داشته و كمك بسیار زیادی به حفاظت از دموکراسی در برابر بی‌تفاوتی عمومی می‌كند. تجربه‌ی مشارکت معنادار در تصميم‌گیری‌های عمومی، مردم را به عبور از دايره‌ی نگرانی‌های شخصی سوق داده و شهروندان را به مراقبت از منافع عمومی تشويق می‌كند. انتخاب نمایندگان مجلس هر چند سال يكبار، باعث تعامل ناکافی در تصميم‌گيری سیاسی خواهد شد. مشارکت مكرر و مستقيم در تصميم‌گیری سیاسی، شهروندان را قادر می‌سازد تا بیشتر درگیر زندگی عمومی شده و كيفيت شهروندی خوب را توسعه دهند (Tolbert, et.al, 2003, 30-34). علاوه بر اين ممكن است نمایندگان، منافع نخبگان ممتاز را پيش از منافع شهروندان عادی در دستور كار قرار داده و جایگاه خود را به‌عنوان يك حق شخصی و نه يك منصب عمومی تلقی كنند. ابزارهای دموکراسی مستقيم به‌منظور خنثی‌کردن چنين گرایش‌هایی اتخاذ شده‌اند.

جمع‌بندی

مقايسه‌ی ادله‌ی موافقان و مخالفان نشان می‌دهد، تفكيك دموکراسی نمایندگی از دموکراسی مستقيم، گمراه‌کننده است؛ ازاین‌رو در بسیاری از کشورها از همه‌پرسی نه به‌عنوان جايگزين، بلكه به‌مثابه مكمل دموکراسی نمایندگی استفاده می‌شود. در عمل، مصداقی كه نشان دهد همه‌پرسی موجب فروپاشی يا تزلزل نظام دموکراتیک شده است، هرچند به‌صورت اندک، وجود ندارد. در يك فرایند منظم، همه‌پرسی بيش از آنكه دموکراسی نمایندگی را واژگون كند، آن را تقويت و پشتیبانی خواهد كرد. جامعه‌ای كه به همه‌پرسی تن می‌دهد، اول خيال حکومت و تصميم‌گیران را از بابت مشروعیت آن تصميم آسوده می‌كند؛ ثانیاً، آحاد مردم را در همه‌ی هزینه و فايده‌ی آن تصميم شريك می‌سازد. مسئولیت تصميم‌گیری راجع به يك مسئله‌ی مهم عمومی، به مردم انگيزه‌ی‌ آگاهی‌یافتن می‌دهد و چنان چه فرصتی بر اساس قانون اساسی برای مردم وجود داشته باشد، اين امر مجالس قانون قانون‌گذاری را از فاصله‌گرفتن از دایره‌ی تأثیرگذاری ديدگاه‌های انتخاب‌کنندگان باز می‌دارد. (خسروی، عامری و مقدسی، 1397، ص:15)

منابع:

خسروی، احمد؛ عامری، زهرا و مقدسی، محمدباقر (1397)، «همه‌پرسی تقنینی تجلی مردم‌سالاری در عرسه قانون‌گذاری»، نشریه علوم‌سیاسی (باقرالعلوم)، سال بیست و یکم، شماره 83، صص 7-38

Budge, I. (2000). “Deliberative democracy versus direct democracy”. Plus Political Parties! , in M. Saward(ed.) Democratic Innovation: Deliberation, Representation and Association. London: Routledge, pp.195-219.

Tolbert, C.J, McNeal, R.S & Smith, D.A. (2003). “Enhancing civic engagement: The effect of direct democracy on political participation and knowledge“. State Politics & Policy Quarterly, Vol. 3(1), pp.23˚ 41.

هسته مشارکت سیاسی اندیشکده

 

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا