خانوادهیادداشتها

اصول و معیارهای انتخاب همسر

ازدواج یکی از هیجان‌انگیزترین و در عین حال حساس‌ترین وقایع زندگی هر فرد است. بدین جهت که بخش زیادی از زندگی یک انسان با همسری می‌گذرد که قرار است با او موقعیت‌های مختلفی را تجربه کند. مانند مسافرت، غذا خوردن، مهمانی رفتن، فرزندآوری و تربیت فرزند و خصوصی‌ترین تجاربی که هر انسانی می‌تواند داشته باشد.

اندیشکده رهیافت

مقدمه

ازدواج یکی از هیجان­‌انگیزترین و در عین حال حساس­‌ترین وقایع زندگی هر فرد است. بدین جهت که بخش زیادی از زندگی یک انسان با همسری می­‌گذرد که قرار است با او موقعیت‌­های مختلفی را تجربه کند. مانند مسافرت، غذا خوردن، مهمانی رفتن، فرزندآوری و تربیت فرزند و خصوصی­‌ترین تجاربی که هر انسانی می‌­تواند داشته باشد؛ بنابراین اگر ازدواج فرد یک ازدواج خوبی باشد می­‌توان زندگی مشترک خوبی را هم برای او متصور شد و اگر چنانچه همسر مناسبی برای خود انتخاب نکرده باشد به احتمال زیاد آینده خوبی هم نمی­‌توان برای زندگی زناشویی او در نظر داشت. البته انتخاب همسر یک قسم از موضوع موفقیت در زندگی زناشویی است و زندگی مشترک نیازمند توجه به ملاحظات متعدد و مهارت­‌های مختلف است تا بتواند زندگی موفقی باشد. اما قدر مسلم آن است که بدون انتخاب همسر مناسب نمی­‌توان زندگی خوبی داشت و اگر این شرط کافی نباشد قطعاً شرط لازم است. به همین مناسبت در ادامه به محورهای مهم و قابل توجه در انتخاب همسر توجه می‌­شود.

در ارتباط با انتخاب همسر دو محور بسیار مهم باید مورد توجه قرار گیرد. اولین محور اصول انتخاب همسر است. یعنی دستورالعمل­‌هایی کلی که باید در مسیر انتخاب همسر، افراد بدان توجه کنند و اگر مورد توجه قرار نگیرد، ادامه این فرآیند را با مشکل مواجه می‌­کند و یا اینکه اگر به ازدواج منجر شود مشکلاتی در رابطه با همسر به وجود می‌­آورد. محور دوم توجه به معیارهای انتخاب همسر است. یعنی اینکه چه شاخص‌­هایی باید در ارتباط با افراد مد نظر قرار گیرد تا بتوان مشخص کرد آیا این فرد گزینه‌­ی مناسبی برای همسری است یا خیر.

اصول انتخاب همسر

همان‌طور که اشاره شد اصول انتخاب همسر مجموعه‌­ای از دستورالعمل‌ها و شیوه­‌نامه‌­هایی است که به فرد کمک می­‌کند بر اساس آن مسیر انتخاب همسر خود را تنظیم و تعیین کند. این اصول عبارتند از: 1- تقدم خودشناسی بر دیگرشناسی 2- کفویت 3- در اولویت قرار دادن معیارهای درجه یک 4- انتخاب همسر با محوریت خانواده 5- جامع­‌نگری.

  • تقدم خودشناسی بر دیگرشناسی: انتخاب خویش یعنی انتخاب هدف زندگی و انتخاب هدف زندگی یعنی آنچه که انسان برای او زندگی می­‌کند.
  • کفویت: کفویت به معنای همسویی در عقاید و اخلاق و در یک کلام معیارهای اصلی انتخاب همسر که در ادبیات امروزه­‌ی روانشناسی و جامعه‌شناسی به آن همسان همسری[1] گفته می‌­شود.
  • در اولویت قرار دادن معیارهای درجه یک: معیارهای درجه اول اهمیت جدی‌­تری دارند و باید در اولویت قرار گیرند؛ به‌طوری‌که توجه صرف به همین معیارها ازدواج فرد را در حدی از مطلوبیت قرار می‌­دهد و اگر این معیارها در اولویت فرد نباشند و متناسب با اصل کفویت محرز نشوند ولو اینکه معیارهای ترجیحی یا درجه دوم مثل زیبایی و اصالت احراز گردند، رضایت فرد از انتخاب خود بعد از ازدواج به‌طور کامل حاصل نمی­‌شود.
  • انتخاب همسر با محوریت خانواده: جایگاه خانواده در انتخاب همسر برای فرد از جایی شروع می‌­شود که باید برای مذاکره با خانواده همسر آینده به خواستگاری رفت. خواستگاری مراسمی است که نه فقط جایی برای شناخت دختر و پسر از هم بلکه فضایی برای ایجاد بحث و گفتگو بین خانواده‌­های طرفین جهت معارفه و مفاهمه بیشتر است. جایگاه مهم خانواده در جهت دیگری نیز قابل ذکر است و آن این است که وقتی دو نفر می‌­خواهند با هم ازدواج کنند فقط این دو فرد نیستند که با هم ازدواج می‌­کنند؛ بلکه این ازدواج پیوند‌دهنده‌­ی خانواده‌های آنان با یکدیگر نیز می­‌باشد. لذا خانواده‌­ها نیاز است که از ابعاد مختلف یکدیگر را مورد پسند قرار دهند. اما گفتنی است که در دیدگاه اسلامی علاقه و تمایل دختر و پسر به یکدیگر بر نظر خانواده‌­هایشان مرجح است. نکته­‌ی دیگر اینکه مشارکت خانواده در فرآیند انتخاب همسر در حفظ زندگی زناشویی دو طرف می­‌تواند بسیار مؤثر باشد؛ زیرا اولاً در شرایط صلح و صفا خانواده با محبت و علاقه­‌ی وافری به همسر فرزندشان نگاه می­‌کنند و بهتر او را می‌­پذیرند؛ و ثانیاً اگر هر مشکلی بین آن­‌ها به وجود آید خانواده‌­ها خود را متعهد به حل کردن مسائل آنان می‌­دانند و در حد توان خود برای رفع مشکل آنان تلاش می­‌کنند. اما در طرف دیگر اگر فرد علی‌رغم مخالفت خانواده اقدام به انتخاب فردی برای ازدواج کند که خانواده‌­اش او را نپذیرند، به صورت کلی همسری که انتخاب کرده مورد پذیرش و استقبال گرم خانواده نخواهد بود و در مواقع بحرانی حمایت بسیار کمتری دریافت می­‌کند و حتی مورد سرزنش خانواده‌­ی خود قرار می­‌گیرد.
  • جامع­‌نگری: هنگامی که فردی را برای ازدواج ارزیابی می­‌کنند یک جامعیت و کلیتی را در نظر بگیرند و نهایتاً اقدام به تصمیم­‌گیری نمایند؛ بدین معنا که در ارزیابی خود از طرف مقابل تمامی معیارهایی را که مورد بررسی قرار می­‌دهند، به هر کدام یک نمره اختصاص دهند و پس از آن با توجه به اصل اولویت‌بندی به معیارهای درجه اول نسبت به درجه دوم و سایر اصول مطرح شده و همچنین نمرات بدست آمده از هر کدام از معیارها یک معدل کلی بر این اساس به دست آورند.

معیارهای انتخاب همسر

ضمن توجه و تأکید بر اصول انتخاب همسر باید شاخص‌­های همسر مناسب را به تناسب و اولویت مد نظر قرار داد. بر حسب اولویت دو دسته معیار برای انتخاب همسر وجود دارد: معیارهای درجه اول و معیارهای درجه دوم.

معیارهای درجه اول یا اصلی معیارهایی است که اصل و مبنای انتخاب فرد قرار می­‌گیرد و چنانچه در این زمینه نتواند معیارهای مورد نظر خود را در فرد مقابل بیابد قطعاً باید او را رد کند. معیارهای درجه اول عبارتند از: ایمان، اخلاق و عفت و پاکدامنی.

منظور از ایمان توجه و تقید به انجام واجبات و ترک محرمات است. منظور از اخلاق، داشتن حدی از پختگی و خوش­‌رفتاری است که باعث می‌­شود مصاحبت با همسر، دلنشین و آرامش­‌بخش باشد و عفت و پاکدامنی به معنای رعایت حدود و آداب شرعی در جهت پوشش و ارتباط با نامحرم است.

نوع دیگری از معیارها- یعنی معیارهای درجه دوم یا ترجیحی- معیارهایی هستند که پس از احراز معیارهای درجه اول باید مورد توجه قرار گیرند و در صورتی که نمره­‌ی قابل قبولی از این معیارها به دست آمد می‌­تواند گزینه‌­ی مورد نظر برای ازدواج انتخاب شود.

از جمله معیارهای ترجیحی می­‌توان به مواردی چون اصالت خانوادگی، فرزندآور بودن، زیبایی، کم­‌خرج بودن، سلامت جسم و روان، سلامت اجتماعی و داشتن علم نافع اشاره نمود.

اصالت خانوادگی یعنی فرد به خانواده‌­ای تعلق داشته باشد که رگ و ریشه­‌ی آن مشخص باشد و از طرفی خانواده‌­ی باشرافت و خوش‌نامی باشند و به بدکاری و بدنامی شهره نباشند. فرزندآور بودن یعنی اولاً توان جسمی فرزندآوری داشته باشد و نازا نباشد و در ثانی تمایل به فرزندآوری داشته باشد. زیبایی هم یعنی سطحی از دلنشینی را در نظر فرد انتخاب­‌کننده داشته باشد. کم‌خرج بودن هم بدین معنا است که اهل تجملات و ایجاد بارهای سنگین بر دوش همسر خود از منظر مالی نباشد و سادگی را اصل قرار دهد. سلامت جسم و روان هم به معنای نداشتن مشکل جدی جسمی که مانع شکل‌گیری و یا دوام روابط زناشویی شود؛ یعنی مشکلی از نظر اندام جنسی داشته باشد که به غیر از فرزندآوری حتی امکان رابطه­‌ی جنسی هم وجود نداشته باشد. همچنین اختلالات روانی و شخصیتی نداشته باشد. سلامت اجتماعی هم به معنای دور بودن از رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد مخدر و یا مشروبات الکلی و یا ابتلا به رفتارهای پرخطر جنسی پیش از ازدواج و یا تمایل به خودکشی است. در نهایت علم نافع داشته باشد و علم نافع به معنای این است که او علم مدیریت زندگی و مسئولیت‌­های مربوط به آن را داشته باشد. مثلاً اگر دختر است کارهایی چون آشپزی و نظافت و نگهداری خانه را آموخته باشد و اگر مرد است بداند چگونه مخارج خانه و خانواده را تأمین کرده و چگونه مدیریت و خرج کند تا بهترین استفاده از منابع مالی خانواده صورت بگیرد. همچنین بداند چگونه در کارهای مرتبط با خانه با همسر خود همکاری داشته باشد.

جمع‌­بندی

انتخاب همسر در صورتی که با بینش عقلانی و منطقی و به دور از هرگونه هیجان‌­آمیزی انجام گیرد می­‌تواند بخشی از موفقیت در زندگی زناشویی را پیش­‌بینی کند. اگر چنان‌چه جوانان از ابتدای دوران جوانی که حتی به صورت جدی عزمی برای ازدواج ندارند در این زمینه مطالعه و تحقیق کنند می­‌توانند در زمان مناسب خود با پختگی قابل قبول همسر مناسبی برای خود برگزینند. زیرا ایجاد آمادگی ذهنی پیش از وقوع هر تصمیمی می‌­تواند آن تصمیم را به راه صواب نزدیکتر نماید.

[1] Matchmaking

هسته خانواده اندیشکده

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا