عفاف و حجابیادداشتها

رهبر انقلاب به‌جای پاسخ به سؤالِ روزِ نحوه مقابله با بی‌حجابی، حرف مهم‌تری برای ما داشت!

پدرانه، خواهرانه و برادرانه با بدحجاب‌ها رفتار کنیم!

اندیشکده رهیافت؛ بیانات رهبر معظم انقلاب دیدار با بانوان یک اصل داشت و چند حاشیه. اصل، مسئله زن در غرب و اسلام و جمهوری اسلامی بود. یکی از حاشیه‌های مهم اما حجاب بود. هرچند در مطبوعات و رسانه‌ها و این نوشته، این حاشیه برجسته شد – به علت درگیری جامعه با آن – اما باید دانست که اصل، همان مسئله زن در غرب و انتقال آن به ایران اسلامی است که چنین حاشیه‌هایی مانند بی‌حجابی نیز ساخته است.

سخنان ایشان درباره حجاب در آن جلسه کوتاه است. نکات اصلی را مرور کنیم:

  1. حجاب یک ضرورت شریعتی است و هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد.
  2. آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمی‌کنند، اینها را نباید متّهم کرد به بی‌دینی و ضدّانقلابی.
  3. بدحجابی یا ضعف حجاب درست نیست، امّا این موجب نمی‌شود که ما این [افراد] را از حوزة دین و انقلاب و مانند این‌ها خارج بکنیم و خارج بدانیم.
  4. در این قضایای اخیر علیه حجاب خیلی کار شد. چه کسی ایستادگی کرد؟ آن‌ها امیدشان به همین زن‌هایی بود که شما به آن‌ها می‌گویید بدحجاب که به‌کلّی کشف حجاب کنند، [ولی] نکردند؛ یعنی زدند تو دهن آن تبلیغ‌کننده و فراخوان‌فرستنده.

نظر رهبر انقلاب درباره برخورد با بی‌حجابی چه بود؟

این روزها، مسئله نیروهای مذهبی و انقلابی نحوه مواجه با بی‌حجابی است. تقریباً جبهه دودسته شده. با آنکه هر دو گروه به وجوب حجاب اعتقاد دارند، عده‌ای سفت‌گرفتن را باعث بدتر شدن اوضاع تلقی می‌کنند و اتفاقات تابستان اخیر را نیز نشانه‌ای می‌دانند که نه‌تنها باعث بهترشدن اوضاع نشد، بلکه وضعیت را به‌سرعت بسیار بدتر کرد. عده‌ای دیگر اما با متهم‌کردن گروه اول به اسلام صورتی و عدم اعتقاد به وجوب حجاب، این سیاست را همان حجاب اختیاری می‌نامند و نتیجه آن را بدتر شدن اوضاع، کوتاه‌آمدن حاکمیت از شرع و اسلام و رهاکردن زنان و خانواده در مقابل هجمه سنگین رسانه‌ها علیه حجاب و خانواده و دختران این مرزوبوم بیان می‌کنند.

پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای به این سؤال چه بود؟ ایشان در کدام دسته قرار گرفت؟ با وجود اهمیت این مسئله و لزوم تعیین تکلیف نسبت به این سؤال، به نظر می‌رسد پاسخ به این سؤال در این سخنان ایشان به‌صورت صریح وجود ندارد؛ بنابراین، هرکدام از آن دودسته، احتمالاً متناسب با فهم و نگاه پیشینی خود، دست به تفسیر این سخنان زده است. اما شاید رهبری می‌خواسته است ما را به موضوع مهم‌تری رهنمون کند!

رهبری چه می‌خواست بگوید؟

می‌توان این‌گونه برداشت کرد – یا حداقل فعلاً این‌گونه فکر کرد – که رهبر انقلاب درصدد پاسخ به سؤال سیاست‌گذارانه این روزهای ما نیست! به نظر می‌رسد اولاً روی سخن ایشان با مردم، با انقلابی‌ها، با بانوان، با علما و با دانشجویان است و نه با مجریان و سیاست‌گذاران. به عبارتی دیگر، ایشان می‌خواهند به ما مردم، مردان و زنان، علما و دانشجویان بگویند چگونه باید با بدحجابان رفتار و برخورد کرد. اگر سؤال ما پسینی و ناظر به وضعیت فعلی و نحوه مواجه حاکمیت با این پدیده است، اما رهبریِ رهبر نوع نگاه، نوع بیان و نوع رفتار ما را نشانه گرفته تا پس از آن بتوانیم به بهترشدن اوضاع کمک کنیم! شاید ارجاع ایشان به گذشته و یک دهه قبل، علاوه بر آنکه به معنای عوض‌نشدن نگاه ایشان است، این مقصود را می‌رساند که «اگر چنین عمل کرده بودیم، امروز چنین وضعیتی نداشتیم».

حجاب برای بدحجاب‌ها هم ارزش است!

بر اساس آمارهای دهه 90، هرچند اکثریت زنان را بدحجاب‌ها تشکیل می‌دادند، اما همان بدحجاب‌ها، به حجاب اعتقاد داشته، حجاب را ارزش و برای خانواده ضروری می‌دانستند و حجاب را، همان حجاب نصفه و نیمه خود می‌پنداشتند. به‌علاوه، عفاف و ریشه‌های درونی حیا بسیار بیش از نمود ظاهری حجاب در خاک این مرزوبوم ریشه دوانده و هنوز وجود دارد. درست است که بی‌حجابی – به معنای بدون روسری بودن –  امروز علل مختلفی دارد که بیرون از رفتار و عمل ماست، اما نحوه مواجه ما با آن اساسی است و چه‌بسا به آن دامن زده است؛ زیرا به طرد از جبهه خودی یا بازگرداندن به آغوش اسلام و انقلاب می‌انجامد. اما به نظر می‌رسد ما، با رفتار غیر پدرانه، غیر برادرانه و غیر خواهرانه خود، داریم آنان را از خود می‌رانیم.

ملاک اصلی ارزش‌ها و گرایش‌ها است!

نکته دیگری که در تفسیرهای آن دو گروه از بیانات رهبری وجود دارد، تفکیک یا عدم تفکیک بی‌حجاب‌ها از بدحجاب‌ها است. به این معنا که گروه دوم ادعا می‌کنند حمایت رهبری از بدحجاب‌ها در مقابل کشف‌ حجاب‌ کننده‌ها، به این معناست که باید با کشف حجاب کننده‌ها، برخورد شود. بدون اینکه قصد ورود به این مناقشه را داشته باشیم، روح کلام رهبر انقلاب نشان از آن دارد که نباید نوع نگاه و رفتار ما با دیگران، به‌گونه‌ای باشد که کسی که احکام شرع را به‌صورت کامل رعایت نمی‌کند را ضد اسلام و ضدانقلاب بدانیم؛ همان گونه که خود ما نیز که خود را مسلمان و انقلابی می‌دانیم، مرتکب رفتارهای خلاف شرع می‌شویم و همان گونه که فرزندان و عزیزانمان نیز مبتلا می‌شوند. با آنان و خود چه می‌کنیم؟ تلاش می‌کنیم خود و آنان را بازگردانیم؟ با بدحجاب‌ها و حتی بی‌حجاب‌ها نیز باید چنین کرد. آنچه اصل است، همراهی آن فرد با اسلام و انقلاب است؛ حال چه در قالبِ به‌اصطلاح بدحجابی، چه در قالبِ به‌اصطلاح بی‌حجابی، نباید ما با رفتارمان، او را از اسلام و انقلاب طرد کنیم.

دلالت‌های سیاست‌گذارانة این رویکرد

حال با این نگاه، اگر نخواهیم نظری را – بدون علم – به رهبر انقلاب منتسب کنیم، حداقل چیزی که از این نگاه مشخص می‌شود آن است که هرگونه مواجه در قانون و… با وضعیت فعلی، باید به‌گونه‌ای باشد که حس پدرانه، برادرانه و خواهرانه را به زنان جامعه منتقل کند و آنان را ضد عفاف، ضد حجاب، ضد اسلام و ضدانقلاب تصور نکند و ما را ضد زن به تصویر نکشد. باید بدحجابی و بی‌حجابی را در ذهنمان از معنای ضد اسلام و ضدانقلاب بودن خارج کنیم؛ چرا که اولاً در اکثریت جامعه – مبتنی بر آمار و وضعیت موجود که گفته شد – این‌گونه نیست؛ ثانیاً حتی اگر در بخشی از بدنه جامعه چنین شده باشد، باید نگاه بدحجابی و بی‌حجابی به معنای ضد اسلام و ضدانقلاب بودن را از بین برد. حال پس از این تغییر نگاه خود و او، می‌توانیم برای اصلاح حجاب شروع به کار کنیم!

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا